تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیبی من الطاف ماوراطبیعی ( کمک های غیبی - امدادهای غیبی ) خداوند را در زندگی خود اعلام میکنم. I declare God's supernatural favor over my life.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مکاتب مثال: let’s first identify the different schools of psychotherapy and how they differ. بیایید ابتدا مکاتب مختلف روان درمانی را شناسایی کرده و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاص مورد توجه چیزی که به چشم بیاد و حساب بشه مثال: "If you decide to work with someone you feel uncomfortable with, you’re not going to achieve any ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به راحتی با دیگری راجب احساسات و افکارمان صحبت کردن سفره دل را باز کردن درد و دل کردن مثال: . I didn’t get the sense that these doctors “cared” part ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تغییر وضعیت/حالت/شرایط از نامطلوب به مطلوب. از ناخوشایند به خوشایند مثال: So how do you turn anxiety around? بنابراین چگونه می توانید اضطراب را به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمیق تر ( روانشناسی ) مثال: But if you do long to be able to journey further than a road - trip, your aerophobia may cause you inner scrutiny اما اگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر چیزی به جز . . . . مثال: But if you do long to be able to journey further than a road - trip, your aerophobia may cause you inner scrutiny اما ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ارائه دهنده خدمات درمانی An appropriate healthcare provider, such as a psychologist, therapist, or psychiatrist یک ارائه دهنده خدمات درمانی مناسب مان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشان دادن ( نتیجه چیزی ) مثال: They can give you an idea if your anxiety stems from social anxiety or generalized anxiety آنها می توانند به شما نشان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پرسشنامه - نظرسنجی Social Phobia Inventory پرسشنامه هراس اجتماعی SPIN

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر واقعی، ناهماهنگ، نامتناسب، ناسازگار در این مثال شرایطی که با واقعیت خیلی فاصله دارد. مثال: Phobias are "disproportional" fears to largely non - ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

فرضا شما کارت خرید کالا ( کارت هدیه، بن کتاب، بن تحفیف ) دارید. در ازای اون کارت می توانید کالا را بدون پرداخت پول خریداری کنید. مثال: . Amazon Gif ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

:making you feel tired or annoyed . Looking after three children all day is very wearing تمام روز از سه تا بچه نگداری کردن کار خیلی خسته کننده ای است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به حرکت درآوردن - به جریان انداختن When you believe, it sets a series of events into motion. God wants to give you the desires of your heart. زمان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مقام فعل : به معنای خودنمایی و اظهار فضل کردن هم می شود. To air one's knowledge I know him completely, he's just airing his knowledge. خوب مشناس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

. They say we are in violation of the deed restrictions آنها علت را نقض یکی از محدودیت های سند مالکیت بیان کردند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

محدودیت ، تهدید ، انحصار . They say we are in violation of the deed restrictions آنها علت را نقض یکی از محدودیت های سند مالکیت بیان کردند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خیلی خوشحال بودن از شدت هیجان در آسمون هفتم سیر کردن We were on cloud nine, so excited We were in seventh heaven, so excited

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تصویب کردن ( در شورا چند نفر موضوع رو بررسی می کنند و نظر موافق و مخالف می دهند. رای بر انجام یا عدم انجام کاری میگیرند ) In 2003, the City Council ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح : speak into life/something or somebody مثال : You need someone who encourages you, someone who speaks life into you شما به کسی نیاز دارید که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آنچه از روز ازل برای انسان مقدر شده؛ بخت؛ طالع. ۱. اقبال، بخت، تقدیر، طالع، قدر، قسمت، قضا، مقدر، نصیب ۲. سرگذشت، ماجرا ۳. سرانجام، عاقبت chance, d ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

این کلمه باید متناسب با موضوع اصلی متن یا پاراگراف یا حتی کتاب ترجمه شود. بنابراین می تواند از یک کلمه تا چند کلمه یا یک اصلاح را شامل شود. یعنی گاهی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

در روابط اجتماعی: قطع رابطه کردن کنار گذاشتن سر نزدن you want to reconnect with a friend you had pushed away in the past

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

غیرقابل دسترس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خانمی که در هواپیما، کشتی و قطار مراقب مسافران است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

1 ) لباس رسمی پوشیدن 2 ) بهتر به نظر رسیدن - کاری کنی که بهتر به نظر برسه که فقط شامل لباس نمیشه. present something in such a way that it appears b ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در تکمیل مثالهای خوب یکی از اعضا : این که این کلمه باید درخور جمله و متناسب با منظور نویسنده متن ترجمه شود کاملا درست است. اما نکته ای که دونستن او ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سر ذوق - سرکیف ( آوردن ) There are even those who felt addicted to doing it because it gave them some sort of a ‘high’. حتی بعضی ها به انجام این رو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

صرف نظر کردن، منصرف شدن Anything that looks simple and easy to do seems childish to them and immediately turns them off. هر چیزی که انجام آن ساده و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

trial and error آزمون و خطا. مثال : Through trial and error, they slowly learn the managing money آنها کم کم با آزمون خطا مدیریت پول را یاد می گیرند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

a year in which something is especially successful او سالی سرشار از موفقیت را سپری می کند. He is on pace to have a banner year

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بدخیم - کشنده در سال 1981 تشخیص دادند که او سرطان بدخیم دارد. . She was diagnosed with terminal cancer in 1981

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

گاهی نیز در جملات برای بیان مشکلات ، سختی ها استفاده می شود. It's not a coincidence that God chose a mountain to represent our problems اینکه خداوند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

غمگین - غمگین شدن شادی نکردن - لذت نبردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فراتر از چیزی/جایی رفتن من انتظار دارم سال پر برکتی داشته باشم و حتی می خواهم که فراتر از انتظار برم نه کمتر از آن. " I'm expecting to have a bless ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مرور کردن If we go around all day thinking about our fears, playing them over and over again in our minds, they become a reality. اگر تمام روز را ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شروع دوباره تجدید حیات تجدید فعالیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تا اینکه He had just about convinced himself to give up, but along came Edison and spoke faith into him. او تقریباً خود را متقاعد کرده بود که تسلیم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تا آن زمان Up to that point no one had encouraged Mr. Ford. تا آن زمان هیچکس آقای فورد را تشویق و دلگرم نکرده بود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

زدی به هدف "You've got it. A car that has its own power plant; that's a brilliant idea. " زدی به هدف ، ماشینی که نیرو و قدرتش رو خودش تامین می کنه ، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حداقل ها When God looks at us He doesn't see us defeated, barely getting by, or just taking the leftover positions وقتی خداوند به ما می نگرد ما را هم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شوربخت - نگونبخت - شقاوتمند - کم روزی کسی که به سختی روزی کسب می کند. manage with difficulty to live or accomplish something وقتی خداوند به ما می ن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

نسخه - رونوشت من نسخه ای از خداوند هستم. I was created in the image of God

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( متون مذهبی ) بخشش و توانگری و رحمت . بخشش و رحمت من فراتر از هر محاسباتی است. I have increase that goes beyond your normal calculations

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقدام عیله فردی I see the people who are coming against you می دانم افرادی علیه شما اقدام می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

Run out of options ( گزینه ) راه دیگری وجود ندارد. گزینه ها به اتمام رسیده. ( نمانده ) کار دیگری نمی توان انجام داد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

جان بخشیدن به هر وعده ای که خداوند در قبلم نهاده ، جان خواهم بخشید ( می بخشم ) و همانی خواهم شد ( می شوم ) که مرا برایش خلق کرده است. I will give ...

١