پیشنهادهای مسعود خواجه وندی (٤٠٠)
خبر . . . پخش شد
وجودفقط اسم ظاهری بدون داشتن اثر و کارآیی
جاه طلب
مشاور و کارشناس فنی
ایجاد کردن جوش و خال و شیار و . . . , کندن از
آن طرفِ
ناشناخته
شکل , نما
جنجالی , پر التهاب
مقبول
در حال انفجار ( از شدت پر شدگی )
بازیکنی که در باشگاهی خارج از کشورش بازی می کند
پروژه دلخواه
وعده انتخاباتی
تغییر مسیر دادن , به سمتی سوق دادن
اما با این وجود
حوادث طبیعی
تحکم کردن , نگاه از بالا به پایین داشتن
از هم پاشیده
پر از نور
طیف گسترده
مانع دیدن شدن
مجلسی ( مناسب یا مربوط به مجالس شادی و . . . )
تشخیصی
term s. th : اصطلاحا چیزی نامیدن مثلا: what they term culture یعنی :چیزی که آن را اصطلاحا" فرهنگ می گویند
هر , همه مثلا random locations : هر مکانی
مثال ساده و معروف
به همگان نشان دادن
وضعیت, شرایط
در نوع خود
دستگاه گوارش
پرکار
استقرار
فوق العاده , به شدت
نوسانات
زیر ذره بین
مورد هدف
احساس مسئولیت
به قیمت چیزی تمام شدن
بلاتکلیفی
عدم
بی روح
تخت خوابیدن
فضای سبز
نهایی کردن قرارداد
ممنوعیت پخش خبر ( بخصوص اخبار جلسات دادگاه )
عنوان
فرسوده
احیا کردن
گروه