تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

موردِ انتظار

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Sample

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احساس آرامش و خوشحالی داشتن به خاطر بودن در محلی خاص یا بودن باگروه خاصی از افراد. این واژه در صورتی معنای دارایی می دهد که جمع باشد. یعنی به صورت b ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیم امداد و نجات

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم اندازی از سطح ماه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

لایه ای از موادی که به صورت طبیعی در زیر زمین انباشه شده و یا به وسیله سیل و رودخانه به محلی آورده شده و در آنجا رها شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آنچه شما فرصت می کنید درست است یا وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Not being prevented by

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱ - شیر کوهی. ۲ - زن پا به سن گذاشته ای که به دنبال رابطه جنسی با مردان بسیار جوان تر از خود است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دلقک کلاس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ناپرهیزی کردن و شرکت در فعالیتی که اگرچه برای شما لذت بخش اما مضر نیز است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

used to say that something does not matter or that you do not care about it

پیشنهاد
١

قوه تشخیص خوبی داشتن. to be able to judge if things look attractive, valuable, etc

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشمش طلایی رنگ بی دانه که در کیک پزی و غیره استفاده می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

used to show that you think somebody is jealous and is pretending that something is not important

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

a word or phrase that organizes spoken language into different parts, for example ‘Well…’ or ‘On the other hand…’

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

to make something such as a bad situation, a belief, etc. continue for a long time

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

an occasion when somebody is suddenly told they are no longer wanted, especially by a sexual partner or by a company

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تاب خوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

the form ( or mood ) of a verb that expresses wishes, possibility or uncertainty; a verb in this form

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در مورد بمب به معنی خنثی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

کسی که انگار از دماغ فیل افتاده. خودبرتر بین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شهاب سنگ ترجمه اشتباه است. معنی درست می شودسیاره کوچکی که دور خورشید گردش می کند. any one of the many small planets that go around the sun

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Heroin= هروئین Heroine=قهرمانی از جنس زن، شیرزن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعتماد کردن و گفتن حرف دل به دیگران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Well behaved

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ناپسند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

What a nerve

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

A man - guy

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Boundless

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۲ تا معنی کاملا متفاوت داره. ۱ - باز تولید ۲ - تفریح و سرگرمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

علم شناخت شخصیت افراد از طریق جمجمه آنها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جوگیر، کسی که به سرعت تحت تاثیر قرار می گیرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رهبر سیاسی خردمند، با ترجمه و محترم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

صادق و روراست بودن با دیگری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Victim

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تعریف کردن از چیزی به صورتی که بهتر جلوه کند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

to avoid talking about something unpleasant or embarrassing by not dealing with it in detail

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

گمانه زنی. خرید و فروش کالا یا سهام در یک کارخانه به قصد سود، هرچند که ریسک از دست دادن سرمایه بالاست.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پیرو نامه قبلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

راسو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به صورت عامیانه میشه کِرم ریختن و اذیت کردن دیگران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

A buddymoon is a honeymoon in which the bride and groom also have their best friends join them for their vacation. ماه عسلی که عروس و داماد با دوستا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کمک هزینه، کمک خرج

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

a musical instrument with four strings, like a small guitar

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نخودی ( در بازی یا رقابت شرکت می کند اما جدی گرفته نمی شود )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Track and field

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

منفجر شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Murder is British Homicide is American

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Opposite of background