پیشنهادهای سعید 🍒 (١٥١)
موردِ انتظار
Sample
احساس آرامش و خوشحالی داشتن به خاطر بودن در محلی خاص یا بودن باگروه خاصی از افراد. این واژه در صورتی معنای دارایی می دهد که جمع باشد. یعنی به صورت b ...
تیم امداد و نجات
چشم اندازی از سطح ماه
لایه ای از موادی که به صورت طبیعی در زیر زمین انباشه شده و یا به وسیله سیل و رودخانه به محلی آورده شده و در آنجا رها شده است
آنچه شما فرصت می کنید درست است یا وجود دارد
Not being prevented by
۱ - شیر کوهی. ۲ - زن پا به سن گذاشته ای که به دنبال رابطه جنسی با مردان بسیار جوان تر از خود است.
دلقک کلاس
ناپرهیزی کردن و شرکت در فعالیتی که اگرچه برای شما لذت بخش اما مضر نیز است.
used to say that something does not matter or that you do not care about it
قوه تشخیص خوبی داشتن. to be able to judge if things look attractive, valuable, etc
کشمش طلایی رنگ بی دانه که در کیک پزی و غیره استفاده می شود
used to show that you think somebody is jealous and is pretending that something is not important
a word or phrase that organizes spoken language into different parts, for example ‘Well…’ or ‘On the other hand…’
to make something such as a bad situation, a belief, etc. continue for a long time
an occasion when somebody is suddenly told they are no longer wanted, especially by a sexual partner or by a company
تاب خوردن
the form ( or mood ) of a verb that expresses wishes, possibility or uncertainty; a verb in this form
در مورد بمب به معنی خنثی کردن
کسی که انگار از دماغ فیل افتاده. خودبرتر بین
شهاب سنگ ترجمه اشتباه است. معنی درست می شودسیاره کوچکی که دور خورشید گردش می کند. any one of the many small planets that go around the sun
Heroin= هروئین Heroine=قهرمانی از جنس زن، شیرزن
اعتماد کردن و گفتن حرف دل به دیگران
Well behaved
ناپسند
What a nerve
A man - guy
Boundless
۲ تا معنی کاملا متفاوت داره. ۱ - باز تولید ۲ - تفریح و سرگرمی
علم شناخت شخصیت افراد از طریق جمجمه آنها
جوگیر، کسی که به سرعت تحت تاثیر قرار می گیرد
رهبر سیاسی خردمند، با ترجمه و محترم
صادق و روراست بودن با دیگری
Victim
تعریف کردن از چیزی به صورتی که بهتر جلوه کند
to avoid talking about something unpleasant or embarrassing by not dealing with it in detail
گمانه زنی. خرید و فروش کالا یا سهام در یک کارخانه به قصد سود، هرچند که ریسک از دست دادن سرمایه بالاست.
پیرو نامه قبلی
راسو
به صورت عامیانه میشه کِرم ریختن و اذیت کردن دیگران
A buddymoon is a honeymoon in which the bride and groom also have their best friends join them for their vacation. ماه عسلی که عروس و داماد با دوستا ...
کمک هزینه، کمک خرج
a musical instrument with four strings, like a small guitar
نخودی ( در بازی یا رقابت شرکت می کند اما جدی گرفته نمی شود )
Track and field
منفجر شدن
Murder is British Homicide is American
Opposite of background