پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)

بازدید
١١,١٣٣
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بنا کردن بر زن ؛ بخانه آوردن او را. با او آرمیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بنا کردن بر زن ؛ بخانه آوردن او را. با او آرمیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بنا کردن بر زن ؛ بخانه آوردن او را. با او آرمیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بنا کردن بر زن ؛ بخانه آوردن او را. با او آرمیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بنا کردن بر زن ؛ بخانه آوردن او را. با او آرمیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بنا کردن بر زن ؛ بخانه آوردن او را. با او آرمیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بنا کردن بر زن ؛ بخانه آوردن او را. با او آرمیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بنا کردن بر زن ؛ بخانه آوردن او را. با او آرمیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

پیشنهاد
١٥

set one up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

set one up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نم پس ندادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نم پس ندادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نم پس ندادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نم پس ندادن

پیشنهاد
١

I see eye to eye with you

پیشنهاد
٠

hit one up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

suck it up

پیشنهاد
٠

hit one up

پیشنهاد
٢

make a scene

پیشنهاد
٧

The die is cast

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شیرفهم کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

set one straight

پیشنهاد
١

Heaven help us

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

take offense

پیشنهاد
٠

!Don't rub it in

پیشنهاد
٩

This too shall pass

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

!hit the bricks

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

!hit the bricks

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

!hit the bricks

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

!You don't say

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

!You don't say

پیشنهاد
١

! That's how I roll

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

راتبه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

راتبه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

محصل مأمور جمع مالیات یا هر وجه دیگری که از طرف حکومت به کسی یا به جماعتی تحمیل میشده است ، قولّق چی هم میگفته اند ( اما امروزه منحصر به بعضی تعبیر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

محصل مأمور جمع مالیات یا هر وجه دیگری که از طرف حکومت به کسی یا به جماعتی تحمیل میشده است ، قولّق چی هم میگفته اند ( اما امروزه منحصر به بعضی تعبیر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

محصل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

محافظت کننده. نگاهبان. ( برهان ) . نگاهبان. ( بهار عجم ) . نگاهبان جان سلاطین که همیشه با شمشیر در خدمت سلطان حاضر و متوجه است. ( آنندراج ) . حافظ. ( ...

پیشنهاد
١

محافظت کننده. نگاهبان. ( برهان ) . نگاهبان. ( بهار عجم ) . نگاهبان جان سلاطین که همیشه با شمشیر در خدمت سلطان حاضر و متوجه است. ( آنندراج ) . حافظ. ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

محافظت کننده. نگاهبان. ( برهان ) . نگاهبان. ( بهار عجم ) . نگاهبان جان سلاطین که همیشه با شمشیر در خدمت سلطان حاضر و متوجه است. ( آنندراج ) . حافظ. ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

spent

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

bushed

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

pooped

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

beat

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

study

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

have kittens mainly BRITISH, INFORMAL If someone has kittens, they become extremely worried or upset by something Note: In the Middle Ages it was ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

have kittens mainly BRITISH, INFORMAL If someone has kittens, they become extremely worried or upset by something Note: In the Middle Ages it was ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

have kittens mainly BRITISH, INFORMAL If someone has kittens, they become extremely worried or upset by something Note: In the Middle Ages it was ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

have kittens mainly BRITISH, INFORMAL If someone has kittens, they become extremely worried or upset by something Note: In the Middle Ages it was ...