صالحین

لغت نامه دهخدا

صالحین. [ ل ِ ] ( ع ص ) ج ِ صالح ، در حال نصب و جر. رجوع به صالح شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] صلاح، ضد فساد؛ به معنای نیکی کردن و نیکوکار گشتن است.
و صالح کسی است که انجام دهنده صلاح و ملازم و متمسک به آن باشد. برخی گفته اند: صالحان کسانی اند که در علم و ایمانشان به خدا و آنچه از نزد خدا آمده و نیز در صداقت، شهادت و توبه آنان خللی وارد نشده باشد و تمام عمر خود را در طاعت خدا و اموالشان را در راه رضای او صرف نمایند.
در آیاتی از قرآن کریم، واژه های صالحین و صالحون بکار رفته است.
به این نکته باید توجه داشت که صالح بودن و در زمره آنان قرار داشتن غیر از انجام دادن عمل صالح است. در آیه 9 سوره عنکبوت(29) می خوانیم: «والّذین ءامنوا وعملوا الصّلحت لندخلنّهم فی الصّلحین»؛ معلوم می شود صالحان از مؤمنانِ دارای عمل صالح، مقامی والاتر دارند.
مقام صالحان، چنان ارجمند است که خداوند در قرآن کریم، پیامبرانی چون حضرت ابراهیم، حضرت اسحاق، حضرت یعقوب (سوره انبیاء(21)/72)، حضرت لوط (سوره انبیاء(21)/75)، حضرت اسماعیل، حضرت ادریس و حضرت ذوالکفل علیهم السلام (سوره انبیاء(21)/85و86) را از صالحان دانسته است.
نیز به این نکته هم باید توجه داشت که صالحان دارای مراتب اند؛ به این معنا که شامل انبیا و غیر ایشان می شود.

[ویکی الکتاب] معنی صَّالِحِینَ: شایسته گان
ریشه کلمه:
صلح (۱۸۰ بار)

پیشنهاد کاربران

peacemakers
صلحاء. [ ص ُ ل َ ] ( ع ص، اِ ) صلحا. ج ِ صلیح، بمعنی صالح : قاضی مکران را با چند تن از صلحا و اعیان رعیت به درگاه فرستاد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 242 ) .
زیشان بهر اقلیم یکی بنده و بابی است
کو را به صلاح گُرُهی کز صلحااند.
...
[مشاهده متن کامل]

ناصرخسرو.
یکی از صلحای لبنان که مقامات او در دیار عرب مذکور بود. . . ( گلستان ) . و صلحاء واعظان و نصحاء مذکران. ( ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 119 ) .

شایستگان

بپرس