پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)

بازدید
١٢,٠١٤
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

red bob ( n. ) ( also red quid ) [play on red shilling ] ( Aus. ) a pimp, thus ( see cit. 1967 ) the money he extorts

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

yellow dog ( n. ) [dog, the n. 1 ] ( US ) a school bus

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

yellow dog ( n. ) [dog, the n. 1 ] ( US ) a school bus

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

wayside ditch n also wayside fountain the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

wayside ditch n also wayside fountain the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

wayside ditch n also wayside fountain the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

way - in

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

way - in

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

wayside ditch n also wayside fountain the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

way - in

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

south of the border ( US ) below the waist, usu. referring to the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

way - in

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

south of the border ( US ) below the waist, usu. referring to the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

south of the border ( US ) below the waist, usu. referring to the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

south of the border ( US ) below the waist, usu. referring to the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

way of life ( n. ) [euph. ] the profession of prostitution.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

way of life ( n. ) [euph. ] the profession of prostitution.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

way of life ( n. ) [euph. ] the profession of prostitution.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

way of life ( n. ) [euph. ] the profession of prostitution.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

road to a christening ( n. ) ( also road to heaven, way to heaven ) = the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

road to a christening ( n. ) ( also road to heaven, way to heaven ) = the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

road to a christening ( n. ) ( also road to heaven, way to heaven ) = the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

road to a christening ( n. ) ( also road to heaven, way to heaven ) = the vagina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( US gay ) a gay hitch - hiker, looking for sex with those who pick him up

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

tower dock

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

tower dock

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

tower dock

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

tower dock

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

castle of grease ( n. ) ( US black ) a restaurant, a caf�

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

castle of grease ( n. ) ( US black ) a restaurant, a caf�

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

غیرواقع ؛ نادرست. ناصحیح.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیرواقع ؛ نادرست. ناصحیح.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیرواقع ؛ نادرست. ناصحیح.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واقع مطلب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در تملک داشتن

پیشنهاد
٠

تماس داشتن

پیشنهاد
٠

دست اندر کار شدن: [عامیانه، کنایه ] آغاز به کاری کردن.

پیشنهاد
٠

دست اندر کار شدن: [عامیانه، کنایه ] آغاز به کاری کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سر به تن بودن لهجه و گویش تهرانی زنده بودن. سر به تنش نباشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدیونه. [ م َدْ ن َ ] ( ع ص ) تأنیث مدیون. ( فرهنگ فارسی معین ) . رجوع به مدیون شود. || ( اِ ) داه. کنیز. ( ناظم الاطباء ) . || ( اِخ ) قبیله ای از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدیونه. [ م َدْ ن َ ] ( ع ص ) تأنیث مدیون. ( فرهنگ فارسی معین ) . رجوع به مدیون شود. || ( اِ ) داه. کنیز. ( ناظم الاطباء ) . || ( اِخ ) قبیله ای از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به مراتب ؛ به دفعات. مکرراً. ( فرهنگ فارسی معین ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به مراتب ؛ به دفعات. مکرراً. ( فرهنگ فارسی معین ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واهی. ( ع ص ) سست. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) . واهن. ( مهذب الاسماء ) . ضعیف. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : تدبیری دیگر ساختن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واهی. ( ع ص ) سست. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) . واهن. ( مهذب الاسماء ) . ضعیف. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : تدبیری دیگر ساختن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واهی. ( ع ص ) سست. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) . واهن. ( مهذب الاسماء ) . ضعیف. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : تدبیری دیگر ساختن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واهی. ( ع ص ) سست. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) . واهن. ( مهذب الاسماء ) . ضعیف. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : تدبیری دیگر ساختن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واهی. ( ع ص ) سست. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) . واهن. ( مهذب الاسماء ) . ضعیف. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : تدبیری دیگر ساختن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واهی اساس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

روزبازی . ( اِ مرکب ) بازی روز. کنایه ازانقلاب زمانه و تحول روزگار. ( آنندراج ) : ز خاک ره آن طفل را برگرفت فروماند زان روزبازی شگفت . نظامی ( از آن ...