پیشنهاد‌های مریم فتحی سلمی (٢٢٩)

بازدید
٣٨٤
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پاسخ دادن به موسیقی رقصیدن با آهنگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

The word 'sound' refers to a sensation caused in the ear by the vibration of the surrounding air or other medium. Sometimes it refers to the vibratio ...

پیشنهاد
٥

خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

جواب دادن جور شدن رو به راه شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

از سر و ته چیزی زدن تقلیل دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوروبرت رو نگاهی انداختن. ex : every time you turn around , you hear about another war, poverty , natural disaster . . . هر دفه که دور و ورت رو نگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تاب آوردن

پیشنهاد
١١

ناگهان فکری به سر زدن ناگهان با یک جرقه. . . :ex in a burst of creative thinking, he though some might recognize the girls ناگهان فکری به سرش زد، ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

نیازی به گفتن نیست که. . . واضح است که . . . معلوم است که. . . پیداست که. . . مشخص است که. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

راه افتادن با ماشین و ترک کردن محلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

it is impossible to live normally with that outlook اینجور که نمیشه زندگی کرد

پیشنهاد
٣

دونه به دونشون تکتکشون یک به یکشون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

هی هر دفعه. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

هر روزه خدا ( تاکید میکند که هر روز یک عمل انجام میشود ) Everyday and Every single day are technically the same thing. The only difference is th ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به گردش در آوردن مدام

پیشنهاد
١٦

به کجا داریم میریم؟ کنایه از وقایع ناخوشایندی که در جهان رخ میدهد

پیشنهاد
٤

تو ذوق زدن از بین بردن مزه انجام کاری گرفتن حال کسی برای انجام کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مردم دار مردمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بساط خود را جمع کردنو رفتن اسبابکشی کردن نقل مکان کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

pull one's weight سهم خود را ادا کردن

پیشنهاد
٥

say something that one has wanted to say for a long time, resulting in a feeling of relief. سبک شدن با صحبت کردن در مورد موضوعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

what on earth are you doing? چه غلطی داری میکنی؟!!!!!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

غلط کردم و در جواب say uncle به معنی بگو غلط کردم استفاده میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

call and report that you are sick and you need a leave تماس گرفتن به منظور گرفتن مرخصی به علت بیمار بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

a person or thing with no protection against an attack or other source of danger. مثلل مرغ پر و بال بسته بی دفاع و آسیب پذیر

پیشنهاد
٠

it is certain to happen but you do not know when it will happen دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

move out of the way of sth or sb از سر راه کنار رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

the latest fashion very popular right now آخرین مد روز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

صدایی رسایی داشتن خوب آواز خوندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اقرار به اشتباه کردن و عذر خواستن شکر خوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

If you get your hands on something or lay your hands on something, you manage to find it or obtain it, usually after some difficulty. به چنگ آوردن ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

I'm a little obsessed یکم حساس شدم به این موضوع وسواس پیدا کردم فکرمو مشغول کرده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

it's impossible to live normally with that outlook اینجوری که نمیشه ( با این فکر ) زندگی کرد این که درستش نیست سخت نگیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

handout به معنی خیرات یا به معنی سر فصلی از مطالب و توضیحات که در جلسه ای مطرح میشوند اما hand out تقسیم کردن و پخش کردن بین افراد میباشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

this takes the cake definition : this is the worst این دیگه شاهکاره این دیگه نوبرشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

to make something too important زیاده روی کردن افراط کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

there is not thing anyone can do about it کاریش نمیشه کرده همینه که هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

definition: to make angry example: it drives me crazy دیونه ام کرده اعصابمو خرد کرده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

همواره بیست چهارساعته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

it's better to be cautious than to regret it later احتیاط شرط عقل است پیشگیری بهتر از درمان است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

مرخصی استعلاجی گرفتن

پیشنهاد
١

مگه چقد بد شانسی میتونی بیاری دیگه؟ بعیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

to deal with problems or difficulties by doing whatever you need to do, rather than by trying only one method خود را با ساز زمانه کوک کردن کنار آمدن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مبتلا شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

to be on someone's nerve روی مخ کسی بودن کسیو عذاب دادن اعصاب کسی را به هم ریختن

پیشنهاد
٨

There is not thing any one can do about it کاری از دست کسی ساخته نیست چه میشه کرد؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

used to say that something will definitely happen in the future حتمیه دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره

پیشنهاد
٦

not to judge before getting familiar با ذهن باز در مورد چیزی فکر کردن پیش داوری نکردن در مورد چیزی

پیشنهاد
٩

you can't win them all بازی برد و باخت داره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

to cause a situation or organization to change in a positive direction برگرداندن اوضاع حل کردن مشکلات بهبود دادن اوضاع