پیشنهاد‌های مریم فتحی سلمی (٢٢٩)

بازدید
٣٨٧
پیشنهاد
٠

پایان شب سیه و سپید است کور سوی امیدی وجود دارد پایان کار خوش است. things will get better

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریشه چیزی را خشکاندن نابود کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

to destroy something completely that it is no longer exist ریشه کن کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

said about people or organizations that are rich, and can therefore get or do what they want پول حرف اولو میزنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

1 - expressing surprise چطور ممکنه؟!!! 2 - used for asking someone for their opinion or their reaction to something مایلید چطوری . . . ؟ به طور مثا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

to emphasizing a problem انقدر داغونه که. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

to try hard to do something when there is no chance that you will succeed بحث بی نتیجه آب در هاون کوبیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

. deceive someone playfully; tease someone سرکار گذاشتن. ایستگاه کردن دست انداختن شوخی کردن با کسی ?are you pulling my leg گرفتی ما رو؟ مسخرمون کر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

If you feel like a "fish out of water" everything seem unfamiliar to you احساس غربت کردن از یه دنیای دیگه بودن احساس تعلق به جایی نداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنای بلیط هواپیماست ولی در شرایطی که فرد بدون بلیط وارد فرودگاه می شود و به دنبال یک بلیط تخفیف خورده از یک پرواز کم فروش است که به زودی حرکت میک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

وعده سر خرمن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

fancy luxurious مجلل لوکس درجه یک لاکچری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 frequently or repeatedly; much of the time, ( Archaic equivalents ) oftentimes, ofttimes. اغلب اوقات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

have a particular talent for dealing with can handdle a special thing توانایی سر و کله زدن، داشتن. . . جفت و جور بودن با. . خو داشتن با. . توانای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

i can't stop doing sth دست خودم نیست

پیشنهاد
٦

not pay attention از یه گوش شنیدن و از یه گوش به در کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

it's the last chance این آخرین فرصته حالا یا هیچوقت آخرین شانس

پیشنهاد
٣

work hard به سختی تلاش کردن عرق ریختن ( به معنی زحمت کشیدن ) با تمام توان جنگیدن برای رسیدن به هدف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

all of the sudden suddenly یهویی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

this is the point دقیقا نکته همینجاست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

phrase. Sense is used in several expressions to indicate how true your statement is. For example, if you say that something is true in a sense, you m ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

معنی:acquire a great deal of money, typically in a sudden or unexpected way. مترادف: hit the jack pot یه شبه به جایی رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

معادل: emphasize on مترادف:bring/call/draw attention to. . . . اهمیت دادن مترادف:accentuate. . . . . تاکید کردن مترادف:corroborate, confirm . . . ...

پیشنهاد
٦

to unexpectedly do something which solves a problem or helps you to achieve something انجام کار غیره منتظره که مشکل شما رو حل میکنه یا کمک میکنه چیزی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

a serious problem that makes your life very difficult, especially being dependent on drugs مشکل چندین ساله زخم چندین ساله مریضی بیعلاج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

a business, investment, or product that provides a steady income or profit. کار بسیار پر منفعت پول ساز Hong Kong Telecom has been a cash cow, thank ...

پیشنهاد
٥

lose one's voice or find it hard to speak because of hoarseness. احساس ناراحتیدر گلو که باعث میشه نتونی درست صحبت کنی I have a frog in my throat صد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

annoy someone اذیت کردن کسی سربه سر گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

a way in which you can achieve something دقیقا همون چیزیه که لازمه