پیشنهادهای مجتبی م (٣٩٢)
Deferred Action for Childhood Arrivals
اسپانیایی: اعتصاب
هدایت شده نجات یافته رستگار شده توبه کرده و تبرئه شده
sarina خنگ خودتی همجا هم خدا حفظت کنه نمیشه. اینو باید تو جاهای خودش ترجمه کرد در کل بنظرم میشه صفات خوب خدا رو برا طرف خواستن مثلن : خدا بهت عزت بد ...
کسی که طرف مقابلش ( دختر ) اصلا براش مهم نیست و الکی ازش تعریف میکنه تا بتونه ازش استفاده کنه. معنیش شاید بشه: 1 - بُکُن در رو 2 - نامرد، نامردی
کسی که طرف مقابلش ( دختر ) اصلا براش مهم نیست و الکی ازش تعریف میکنه تا بتونه ازش استفاده کنه. معنیش شاید بشه: 1 - بُکُن در رو 2 - نامرد، نامردی
توده چربی
تیغ زدن
برای پیشرفت در کاری میشه: ترکوندن سروصدا بپا کردن درخشیدن
اسپانیایی میشه اوه، وا
مشروب امضادار
نوبت قبلی وقت قبلی وقت قبلی تعیین شده نوبت پزشکی وقت تعیین شده دکتر نوبت مطب وقت قبلی مطب
سوزن زدن
طرفدار ترامپ
لهجه متفاوت. با لهجه. زبان بیگانه زبان متفاوت
زادگاه دوم جای دیگری غیر از وطن متولد شدن
متصدی بار پیشخدمت بار
علاوه بر گفته های دوستان بالا میشه گفت: "هیچ هدف و مقصودی توش نبود" "هیچ قراری نبود"
دمپایی صندل
فرقه مسیحی هست که هنوز سنتی زندگی میکنند و مدرنیتیه رو قبول ندارن. میشه به آدم آمیشی همون قرن بوقی رو نسبت داد.
منو دیوونه میکنی. باور نمیکنم. دست میندازی منو. کُس گیر آوردی منو.
داری منو دیوونه میکنی. باور نمیکنم.
داری منو دیوونه میکنی. باور نمیکنم.
شورت لباس زیر
buddy brother sister اسپانیایی
bunch
لباس رسمی برای جشن ها و مراسم ها بهش میگن لباس کوکتیل
پول قرض دادن وام یا تسهیلات مالی دادن
آبِ مرغ یا آبِ گوشت آبی که حاصل پختن مرغ یا گوشت در آب هستش رو میگن.
برای توصیف باشه میشه دم کردن طرف یا بوی ترش دادن طرف بو اومدن طرف بو عرق دادن طرف
دریکسری جا به معنی "خدمت سربازی".
مطابق با زندگی خود مطابق با سرگذشت خود
دوست دختر زید عشق
آدمی لاتین تبار با جنسیتی خنثی.
افراد ثروتمند رو جایی جمع کردن و فقرا رواز اونجا روندن. بهGentrification مراجعه کنید تو ویکیپدیای فارسی
افراد ثروتمند رو جایی جمع کردن و فقرا رواز اونجا روندن. بهGentrification مراجعه کنید تو ویکیپدیای فارسی
افراد ثروتمند رو جایی جمع کردن و فقرا رواز اونجا روندن. بهGentrification مراجعه کنید تو ویکیپدیای فارسی
آدمای پارتیزانی آدمای اعتراضی آدمای شورشی آدمای اعتصاب کننده اگه در قالب گروه فعالیت کنن میشه گروه های بیداری، آگاهی دهنده، شورشی، اعتصاب گرا. . . .
نگرانی و ناراحتی برای رابطه نزدیک یا وابستگی زیاد داشتن
نگران از وابستگی و دلبستگی و راحتی و دوست داشتن زیاد با چیزی یا با کسی. مثلا من انقد به طرف دلبستم که میترسم یه روزی بره و منو داغون کنه. در واقع نگ ...
صفت کنایه ایی به لزبین بودن طرف.
پیچیده
ریسه لامپ
آدم از بیرون قهوه ای پوست ولی از داخل سفیدِ ( عین نارگیل ) . مثل مکزیکی هایی که تو آمریکا هستن. "مکزیکیه سفید پوست". "مکزیکیه آمریکایی شده یا مکزیک ...
اگه مفهوم جمله بازار و این چیزا باشه معنیش میشه "غرفه"
؟How the hell did you find me دهنتو سرویس چطوری پیدام کردی؟
تقسیم وظیفه
ثبت احوال شهرستان
رجوع شود به ترجمه ابوالفضل تاری کسایی که شبا بیشتر میرن پارتی یا کلاب یا مهمونی.
بازار کهنه فروشان