delivered

/dəˈlɪvər//dɪˈlɪvə/

آزادکردن، نجات دادن، تحویل دادن، ایراد کردن(نطق وغیره)، رستگار کردن

جمله های نمونه

1. delivered from bondage
رهانیده از بردگی

2. he delivered a fine speech
او سخنرانی خوبی کرد.

3. he delivered a powerful blow to his opponent's chin
ضربه ی محکمی بر چانه ی حریف خود زد.

4. he delivered a rousing speech
یک نطق هیجان آمیز ایراد کرد.

5. he delivered his load
او بار (یا محموله ی) خود را تحویل داد.

6. he delivered the manuscript of his book to the publisher
او متن دست نویس کتابش را به ناشر تحویل داد.

7. i delivered a hefty blow to his chin
یک مشت جانانه به چانه ی او زدم.

8. she delivered a boy
او پسر زایید.

9. they delivered a carload of potatoes
آنها یک کامیون سیب زمینی تحویل دادند.

10. they delivered a counterblow against the aggressors
آنها به مهاجمین ضربه ی متقابل وارد آوردند.

11. be delivered of
(زن آبستن) فارغ شدن

12. the well delivered 1000 barrels of oil per day
چاه روزی هزار بشکه نفت بیرون می داد.

13. mail is not delivered on holidays
مرسولات پستی در ایام تعطیل توزیع نمی شود.

14. the cargo was delivered
محموله تحویل داده شد.

15. a blow had been delivered to the murder victim's forehead
ضربه ای به پیشانی مقتول وارد آمده بود.

16. the newspaper will be delivered to your door every morning
روزنامه هر بامداد جلو درب منزل شما تحویل خواهد شد.

17. the ordered shoes were delivered yesterday
کفش های سفارشی دیروز تحویل داده شد.

18. the servant blundered and delivered the money at the wrong address
مستخدم اشتباه لپی کرد و پول ها را به آدرس عوضی تحویل داد.

19. their urgent message was delivered by a mounted courier
پیام فوری آنها توسط پیک اسب سوار تحویل داده شد.

20. it is stipulated that the goods be delivered in one week
تصریح شده است که کالا ظرف یک هفته تحویل داده شود.

21. Several letters went astray or were not delivered.
[ترجمه گوگل]چندین نامه به بیراهه رفت یا تحویل داده نشد
[ترجمه ترگمان]چند نامه به راه افتاد و یا تحویل داده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Has the furniture been delivered from the factory yet?
[ترجمه گوگل]آیا هنوز مبلمان از کارخانه تحویل داده شده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا اثاثیه را از کارخانه آورده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. She delivered her monologue in a deadpan voice.
[ترجمه گوگل]مونولوگ خود را با صدایی مرده بیان کرد
[ترجمه ترگمان]با صدای خشک و ساختگی خودش را به زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. He delivered a long prose full of platitudes.
[ترجمه گوگل]او نثری طولانی و مملو از عوام فریبی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر پر از آدم های حراف و بی مزه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The boy delivered the goods to the right house.
[ترجمه گوگل]پسر کالا را به خانه مناسب تحویل داد
[ترجمه ترگمان]پسر کالاها را به خانه راست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. The furniture has been delivered from the store.
[ترجمه گوگل]مبلمان از فروشگاه تحویل داده شده است
[ترجمه ترگمان]اسباب و اثاثه اتاق از فروشگاه تحویل گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• given; passed on from one to another

پیشنهاد کاربران

به ارمغان آورد
آورد
عمل کردن به قول
اجرا شده
هدایت شده
نجات یافته
رستگار شده
توبه کرده و تبرئه شده

ترخیص کردن
ارائه
تحویل داده شد
تسلیم
تحویل دادن
ارائه شده

بپرس