تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به باد انتقاد گرفتن. . . دست انداختن. . . تحقیر کردن. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

یخ طرف آب شد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

از نظر جنسی باشه میشه "رسیدن به لذت جنسی، رسیدن به ارگاسم"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

آقا یک کلمه هست "کوییر". . . کلمه همونه ولی مفهومش رو یاد بگیریم: فردی که میتونه هویت جنسیش و نوع همجنسگراییش بسته به" زمان و مکان وطرف مقابل" تغییر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هنگیدن مغز از تعجب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرایند طولانی، بحث طولانی، بحث کلی. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

اعلام گرایش جنسی، آشکار سازی گرایش جنسی، اعلام همجنس گرایی/همجنس بازی. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تغییر شکل، تغییر ظاهر، تغییر رَویه، حقه بازی، . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سرخود کاری کردن. . . بیجا رفتار کردن. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

بالا آوردن و یافتن چیزی. . . بالا دادن چیزی. . . به دنبالِ ( چیزی ) بودن. . . ( مثلن تو گوشی موبایل صفحه رو هی میدیم بالا تا چیزی اس ام اسی رو پی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سور خونه جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شاخ اینستاگرام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مخالف جای شیک رو میگن. مثل رستوران زشت، رستوران بیریخت، میخانه بی کلاس، میخانه بی کیفیت، هتل بدقیافه. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

1. پایان داستان، ته قصه، ته خط. . . 2. رابطه جدی، رابطه با دوام، رابطه غیر قابل شکست ( که تهش منجر به ازدواج میشه مثلا )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

bastard asshole

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

fucking

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ریکاوری بعد ورزش، بازیابی انرژی بعد ورزش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسپانیایی=آدم خیلی تنبل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسپانیایی=آدم خیلی تنبل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

احمق، عوضی، کسخل، اسکل. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فرد چاق، قوی هیکل، آدم بی رحم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

1. اصالت اسپانیایی، اسپانیایی اصیل ( نشون دادن اصالت اسپانیایی، چون اونا برنج و لوبیا زیاد میخورن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

محض اطلاع. . . جهت تاکید. . . محض اطمینان. . . اتمام حجت. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. موافقت با چیزی 2. مطمئنن؛حتمن 3. انجام دادن کاری که خوشت نمیاد انجامش بدی ( مثلا من تکلیف مدرسه رو انجام دادم با اینکه خوشم نمیاد ازش )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به اسپانیایی معنیه رفیق، داداش، آبجی میده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سخت تلاش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تایید کردن یا قبول کردن توسط دست دادن به همدیگه. مردونه دست دادن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تایمی از وقتشونو تو زندون سپری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

باهم توافق داشتن ( سر چیزی ) شبیه هم بودن ( سر چیزی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازسازی، ترمیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نسپردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مطالبه کردن چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

افراد کلاس بالا، نجیب زاده، آقازاده، طبقه اجتماعی بالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بی جون، از بین رفته، بیهوش ( بیمارستانی:ضریب هوشی پایین ) .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نحو احسن خیلی عالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نحو احسن خیلی عالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاراتو خودت راست و ریس کردی. خودت از پس کارا بر اومدی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

خودت از پس کارات بر بیا. کاراتو راست و ریس کن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

کمک جمعی. کمک مردمی. تامین منابع از طریق مشارکت عمومی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بعد از اسم اشخاص میاد میشه "مسئله، قضیه". . . مثل Ali thing. . . که میشه مسئله علی. یا میشه "رفتار، منش، خوی. . . یا یدونه "ی" به آخر اسم ها اضافه م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پاداش بزرگ انعام درشت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سرخود رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دل و جرات داشتن خایه داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جادو کردن اسپانیایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

صفت عین سنگ محکم و استوار محکم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیره شدن به کسی با خشم با نگاهِ خیره کسی رو آزار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خیره شدن به کسی با خشم با نگاهِ خیره کسی رو آزار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خیره شدن با نگاهِ خیره آزار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شاخش بشکنه غرورش له بشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شاخش بشکنه غرورش له بشه