پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)
در اصطلاحات پوشاک نوعی جنس لباس که به گرمای زیاد حساسیت داشته و و اگر در معرض شی داغ قرار گیرد قطعاً می سوزد
نوعی شلوار که پائینی ترین قسمت آن باریک تر از سایر قسمت های شلوار است. کش دارد
Neurobion Ampoules
a drug that is a more potent synthetic analogue of cortisol, used chiefly as an anti - inflammatory agent. /Dexamethasone /dekse methe sown دگزامتا ...
The Benchwarmers 2006 Comedy/Sport ‧ 1h 38m
• فرق Reckless با Careless چیست؟ در ابتدا بگیم هر دو صفت هستند و توصیف گر یک اسم. اگه به عنوان مثال بگیم Careless driver به راننده ای اشاره داره که ...
• فرق Reckless با Careless چیست؟ در ابتدا بگیم هر دو صفت هستند و توصیف گر یک اسم. اگه به عنوان مثال بگیم Careless driver به راننده ای اشاره داره که ...
• فرق Reckless با Careless چیست؟ در ابتدا بگیم هر دو صفت هستند و توصیف گر یک اسم. اگه به عنوان مثال بگیم Careless driver به راننده ای اشاره داره که ...
• فرق Reckless با Careless چیست؟ در ابتدا بگیم هر دو صفت هستند و توصیف گر یک اسم. اگه به عنوان مثال بگیم Careless driver به راننده ای اشاره داره که ...
♠ DELI ♠ short for delicatessen ( دِلِ کِ تَسِن ) ♠ DELICATESSEN ♠ a shop selling cooked meats, cheeses, and unusual or foreign prepared foods a sm ...
نام خیابانی - نام غیر رسمی حتماً نباید برای انسان باشه. مثلاً ماری جوانا رو با اسامی زیر میشه نام برد : Blunt, Poach, Roach, Joint, marijuana, weed, ...
PLACID : آرام و خونسرد - یکنواخت FLACCID : شل - نرم و غیرسفت ضعیف خوابیده ( آلت )
خانواده زبانهای سامی و حامی : عبری، عربی [سامی باستان : کنعانی، بابلی، آرامی، فنقی، اَکَدی، آشوری، عبری /// حامی باستان : مصری باستان]
Additives
بسیار بیشتر ∆ Happy birthday. I wish you many more
برو خونه / برو رد کارت ∆ rejected a supermodel and started playing chess. men's got his priorities straight "Go home" ”Her : “yes officer he traffick ...
Out of thin air یعنی از هیچی. از کاه کوه ساختن شاید بشه گفت. یعنی از چیزیکه وجود نداره یه نتجیه عالی و بزرگ بسازی ∆ bro created beef out of thin air. ...
شخصیت واقعی ∆ a mans true character is how he behaves when he doesn't get what he wants, not when everything is given to him
Defining Factor : عامل تعیین کننده ∆ i think the mother is the defining Factor. A man without a loving mother can become extremely dangerous
ضرب المثل آب پاکی را روی دستش ریخت یعنی چه این حکایت مواقعی استفاده می شود که وقتی کسی به امید موفقیت و برآورده شدن آرزوی طولانی مدتش تلاش و کار می ک ...
Do homework یعنی مشق ها رو نوشتن یا تکالیفی که استادتون بهت داده رو انجام دادن ∆ she went from "I'll fo your homework" to "you better have my homewor ...
منو با خوده انم تنها بزار دست سر از کچل من بردار ول کن منو ( با عصبانیت ) کلا همون درخواست اینکه بقیه تنها بزارن شمارو ولی با عصبانیت
پارافیلی ( به انگلیسی: paraphilia ) تجربه ای است که فرد در مواجهه با برخی موقعیت ها، اشیا یا تصورات و تخیلات غیرمعمولی، دستخوش برانگیختگی جنسی شود. پ ...
نوعی از پوشاک مخصوص خانم ها که به ندرت آقایان هم استفاده می کنند. با پوشیدن نیم تنه اگه شلوار یا ساپورت خیلی بالا نباشه ناف همیشه پیداست و آستین هم ن ...
مظنه واژه ای عربی است که به معنی گمان و پندار است. در فرهنگ فارسی معین مظنه را بها و قیمت نیز معنی کرده اند. هرچند که در اصطلاح به معنی خبردارشدن و ی ...
آب شنگولی اصطلاحی است که در عامیانه به کار می رود و کنایه از نوشیدنی های الکلی مانند شراب است که باعث مستی و سرخوشی می شود. شنگول به معنای شادمان، ...
سهم خود را ( از آنچه که باید ) انجام دهید
باستانی ترین کشورهای غنی - فرهنگ : Greece : یونان Egypt : مصر Persia : پارس China : چین India : هند Ethiopia : اتیوپی ( حبشه )
جالب است که بدانید که نام مصر از زبان پارسی و اَکَدی آمده است. نام ایجِپت از یونانی آمده. در حالیکه خودِ مصریان به کشورشان میگفتند کِمِت. دربارۀ کش ...
جالب است که بدانید که نام مصر از زبان پارسی و سپس اَکَدی آمده است. نام ایجِپت از یونانی آمده. در حالیکه خودِ مصریان به کشورشان میگفتند کِمِت که معنی ...
Greek : یونانی Greece : یونان
۱. هجدهمین حرف از الفبای زبان باقدمت و بسیار زیبای یونانی ( Σ σ ς ) 🇬🇷 ۲. در ریاضیات سیگمای بزرگ نماد سمیشن ( summation ) یا مجموع همه هست. مثلاً م ...
اسپارتا یکی از ایالت های یونان باستان با مردمانی بسیار جنگجو، شجاع و قدرتمند. به ساکنان این ایالت اسپارتان می گفتند. آتن، المپیا، افسس، کرینت، دلفی ا ...
اسپارتا یکی از ایالت های یونان باستان با مردمانی بسیار جنگجو، شجاع و قدرتمند. به ساکنان این ایالت اسپارتان می گفتند. آتن، المپیا، افسس، کرینت، دلفی ا ...
When slang, Drip means a fucking clothes, a good looking one
A person whose only value's to be raped and please men it's a degrading term in pornography
♠ not able to decide something ∆ That's gonna be the most subliminal diss from Eminem. I'm on the fence on this one
در اینجا به معنی ( جواب دادن ) ( نتیجه دادن ) ∆ your new daily habit is paying off : عادت روزانه ی جدیدت داره جواب میده ∆ Your hard work and perseve ...
Way too یعنی بسیار بسیار زیاد ∆ How many times did you watch ? whey2many times Way2muchpo
∆ it would be a bummer to lose that 7 day streak. Just saying : خیلی خیاره اون استریک ۷ روزه رو از دست بدی. فقط محض اطلاع
? Is it manikin or mannequin While mannequins model clothing in stores, manikins model medical situations and scenarios. The main difference is that ...
تفریحی - تفننی - همینطوری عشقی یه کاری رو کردن ∆ a dope, is a drug taken illegally for recreational purposes, especially cannabis
حبس ابد ∆ Judge sentences Alex Murdaugh to 2 consecutive life sentences for the murders of his wife and son Alex Murdaugh has been convicted in the m ...
جایرو ( یونانی: γύρος ) ( /ˈdʒaɪroʊ/، /ˈdʒɪəroʊ/، یا /ˈʒɪər - /; یونانی: γύρος، جیروس [ˈʝiros]، لفظاً به معنای دُوْر ) یک غذای یونانی پخته شده ...
Furikake is a savory and sweet rice seasoning made with sesame seeds, katsuobushi, green seaweed flakes, and nori seaweed. While this quintessential ...
در بازی های اکشن نید همون گرنید هست به چَمِ نارنجک Grenade نید کردن نید شدن
Dutch olympic athlete Born: February 23, 2000 ( age 23 years ) , Amersfoort, Netherlands Height: 1. 84 m Weight: 65 kg Nationality: Dutch Current tea ...
German female runner Born: November 8, 1998 ( age 24 years ) , Worms, Germany Height: 1. 75 m Nationality: German Current team: Germany Weight: 55 kg ...
Utensil : وسیله آشپزخانه Utility : سودمندی - فایده / همگانی / بازده محور / چندمنظوره، چند کاره Utelize : استفاده کردن - بکار گرفتن - بهره برداری کردن ...
Inhabit ( live in ) : زندگی/سکونت کردن ( v ) Inhabitant : ساکن - مقیم - زیست گر - اهل ( n ) Inhabitation/Inhabitancy : سُکنی - اقامت - زیست ( n ) ...