پیشنهادهای حمزه امیری (١٧١)
آفتاب گیر
خائن
از ته دل از صمیم قلب
برگ برنده
عتیقه فروشی
عکس گرفتن
موج انفجار
دارای بینی پهن
قابلیت سکونت سکونت پذیری
جلد سخت
محیط بان
تقلیل گرایانه تحویل گرایانه
معجون gaseous brew of creation
راه و رسم دنیا
راه و رسم دنیا
اقتصاد دانش بنیان
عامل استرس زا
sensation: حس، احساس. مثل حس درد emotion: عاطفه. مثل خشم
در مقابل emotion sensation: حس، احساس. مثل حس درد emotion: عاطفه. مثل خشم
مترسک
بازوچه
رخت آویز
عنصر کم مصرف کمیاب
خودبنیاد از کتاب پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است ترجمه ی حمیده بحرینی
از این جالبتر
بهرِ
در خدمتِ
درست به موقع
نمک خوراکی
جادارتر بزرگتر
فراکائنات ابرجهان
کمین کردن به کمین نشستن
در انتظار نشستن
بی فکرانه
با حواس پرتی
ماده ی مرکب
به عهده گرفتن and fulfilling a duty that one has agreed to do
برافروخته
متوجه کردن
کارشناس هواشناسی
برخلاف خواسته
فراگرفته
دائما گسترش یابنده
در راه بودن
کم سن و سال تر
سرسختانه
نتیجه نتیجه ی کار
پیشته برای فراری دادن گربه
ریزه میزه
نامشخص