پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٠,٨١٤)

بازدید
١١,٢٨٨
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

**سولیپسیسم** یا خودانگاری یک دیدگاه فلسفی است که بر اساس آن، تنها وجود ذهن یا آگاهی فردی خودِ شخص، یقینی و مسلم است. به بیان ساده، سولیپسیسم ادعا می ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/ˌsɒlɪpˈsɪstɪk/ ( سالیپ سیستیک ) ( خودباورانه، خودمحور، شکاک نسبت به وجود دیگران ) به تفکری اشاره دارد که فقط وجود ذهن یا آگاهی فرد مسلم است و باع ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( خودبین، از خود راضی، مغرور ) مترادف؛ Self - satisfied, arrogant, conceited, vain, complacent, self - important متضاد؛ Humble, modest, self - aware ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( انسان گریز، متنفر از بشر، بدبین به انسان ها ) مترادف؛ Pessimist, cynic, recluse, misanthropist, anti - social متصاد؛ Humanitarian, optimist, phil ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ Miser, penny - pincher, cheapskate, tightwad, money hoarder مثال؛ He never tips the waiter—he’s such a Scrooge! The holidays are about givin ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوج، نقطه ی پایانی، سرانجام مترادف؛ Peak, pinnacle, zenith, climax, apex, summit, conclusion, finale مثال؛ The culmination of the project was a succe ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

"Windup" به عنوان اسم؛ ( پایان، نتیجه، آماده سازی ) مترادف؛ Conclusion, end, wrap - up, preparation مثال؛ The meeting was a quick windup of the year ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موافقم، پایه ام، آماده ام مترادف؛ I’m in, count me in, I’m ready, I’m game, I’m all for it مثال؛ "If you're going to try that new caf�, I’m down to j ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📌حداقل، دست کم، لااقل تلطیف یک جمله – باعث می شود یک ادعا کمتر قطعی یا شدید به نظر برسد. تأکید بر رضایت حداقلی – نشان دهنده ی اینکه حتی اگر بهترین ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی نظم، ناپایدار، نامنظم، غیرقابل پیش بینی به حالتی اشاره دارد که در آن رفتار یا حرکت، فاقد الگوی مشخص است و غیرقابل پیش بینی به نظر می رسد. نشان ده ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بی اختیار، ناگزیر، از سر اجبار یا تصادف مترادف؛ helter - skelter, haphazardly, at random, involuntarily, unavoidably مثال؛ After the sudden storm, th ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با این همه، با وجود همه ی این ها مترادف؛ Despite that, even so, nevertheless, still, all the same, nonetheless مثال؛ He is stubborn, for all that, he ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هر حال یا به هر صورت/ اصطلاحی است که برای تغییر مسیر گفتگو یا ادامه ی بحث استفاده می شود، مشابه در هر حال/anyhow یا به هر صورت/moving on در فارسی. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جذاب یا دلربا/ به فردی اطلاق می شود که از نظر ظاهری زیبا یا دارای گیرایی خاصی است. معمولاً به صورت غیررسمی برای توصیف افراد خوش چهره و جذاب استفاده م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی نظیر یا چشمگیر /به چیزی اشاره دارد که فوق العاده زیبا، جذاب یا تأثیرگذار است. همچنین می تواند به موفقیت قاطع و تعیین کننده اشاره کند، مانند یک برد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مهارت داشتن در چیزی/ به این معناست که فرد به طور طبیعی توانایی یا استعداد خاصی در برخورد با چیزی یا کسی داشته باشد. این اصطلاح معمولاً به جذابیت، توا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف؛ captivate, charm, fascinate, be infatuated, be smitten مثال؛ He became enamored with her kindness and grace. The artist was enamored with t ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

/ کاربرد در ادبیات و تاریخ: واژه ی Mesmerize از نام فرانتس مسمر، پزشک و محقق قرن ۱۸، گرفته شده که نظریه ای درباره ی هیپنوتیزم ارائه داد. 📖 مثال: در ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف؛ captivate, enchant, fascinate, spellbind, hypnotize, charm مثال؛ The dancer’s graceful movements mesmerized the entire audience. Her deep b ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

جلب توجه کردن/ جذب نگاه یا توجه کسی است، چه به صورت بصری و چه به صورت استعاری. این اصطلاح معمولاً برای چیزهای جذاب، قابل توجه یا دلنشین به کار می رود ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف؛ humble, modest, down - to - earth, simple, natural, genuine مثال؛ Despite his success, he remains unpretentious and approachable. Their unp ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور استعاری برای توصیف فردی به کار می رود که پاک، معصوم و دست نخورده از تجربیات منفی یا فساد است. این اصطلاح از افسانه معروفی گرفته شده که در آن ش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ na�ve, innocent, inexperienced, idealistic, gullible, pure مثال؛ His unworldly optimism makes him believe that all problems will solve themse ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریلکس کن / با احساساتت همراه شو لذت بردن از فضای اطراف و غوطه ور شدن در حال وهوای لحظه است. این اصطلاح معمولاً برای لذت بردن از موسیقی، فضای اجتماعی، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه فرعی / مسیر کم تردد این اصطلاح به صورت استعاری می تواند مسیرهای ناشناخته یا غیرمتعارف در زندگی، دانش، یا ایده ها را نشان دهد. همچنین بیانگر انتخا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

EOW ( End of Week ) پایان هفته مثال؛ Please submit your report by EOW so we can review it on Monday. The project deadline is EOW, so make sure all ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرکوب کردن احساسات / مخفی نگه داشتن احساسات مترادف؛ Hold in emotions | Suppress feelings | Keep things inside | Restrain emotions | Hide feelings مثا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محرمانه نگه دار / بی سر و صدا نگه دار این را محرمانه نگه دار ( DL مخفف Down Low ) به این معناست که موضوعی را خصوصی و دور از توجه عمومی نگه داری و از ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محرمانه نگه داشتن / کنترل احساسات این اصطلاح به محرمانه نگه داشتن اطلاعات، کنترل احساسات، یا جلوگیری از گسترش یک وضعیت اشاره دارد. اغلب برای توصیه به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنترل اوضاع را در دست داشتن / حفظ آرامش و تسلط این اصطلاح بسته به زمینه ی استفاده، معانی مختلفی دارد: - مدیریت و کنترل موفق یک وضعیت ( حفظ ثبات و ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پخش هم زمان ( Simulcast ) به انتشار یک برنامه به طور هم زمان در چندین پلتفرم مختلف مانند تلویزیون، رادیو، و سرویس های استریم آنلاین اشاره دارد. این ر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک باره / در یک مرحله این اصطلاح به انجام کاری به صورت یک باره و بدون توقف یا وقفه اشاره دارد. معمولاً برای نشان دادن کارآمدی، سرعت، و قاطعیت در انجا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو دلی نکن / طفره نرو مترادف؛ Stop wavering | Make up your mind | Be decisive | Don’t stall | Speak clearly مثال؛ Stop hemming and hawing—just tell m ...

پیشنهاد
٠

دور موضوع نگرد / اصل مطلب را بگو این اصطلاح به خودداری از توضیحات غیرمستقیم یا منحرف کننده اشاره دارد و توصیه می کند که موضوع به طور مستقیم و بدون حا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رک و صریح باش / صادقانه بیان کن مترادف؛ Speak plainly | Be honest | Be transparent | Lay it out clearly | Tell the truth مثال؛ I appreciate people wh ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به صحبت یا عمل بدون ملاحظه کاری اشاره دارد، به ویژه در نقد یا رویارویی. این عبارت بیان صریح، صادقانه، و گاهی بی رحمانه را توصیه می کند، بد ...

پیشنهاد
٠

مترادف؛ Get to the point | Speak plainly | Be direct | Cut to the chase | Stop stalling مثال؛ Stop beating around the bush and just tell me what you ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ Seductive | Enchanting | Captivating | Mesmerizing | Irresistible مثال؛ Her alluring smile had a mesmerizing effect on everyone in the room. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ETR ( Estimated Time of Restoration ) زمان تقریبی بازگردانی ( ETR ) / به زمانی اشاره دارد که یک خدمت، سیستم، یا زیرساخت مختل شده ( مانند برق، اینترن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

COB ( Close of Business ) پایان ساعات کاری ( COB ) به اتمام روز کاری استاندارد اشاره دارد که معمولاً ساعت ۵ یا ۶ عصر بسته به ساعات کاری و زمینه ی کا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

MOM ( Month - over - Month ) MOM ( مقایسه ی ماهانه ) به تحلیل تغییرات یک شاخص خاص، مانند درآمد، هزینه ها، یا رشد، بین دو ماه متوالی اشاره دارد. این ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

FTE ( Full - Time Equivalent ) معادل تمام وقت ( FTE ) واحدی برای اندازه گیری میزان کار یک کارمند بر اساس ساعات کاری استاندارد تمام وقت است. این مفهو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

MTD ( Month - to - Date ) از ابتدای ماه تا امروز ( MTD ) به دوره ای اشاره دارد که از اول ماه جاری آغاز شده و تا تاریخ فعلی ادامه دارد. این اصطلاح مع ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

YDT ( Year - to - Date ) از ابتدای سال تا امروز ( YDT ) به دوره ای اشاره دارد که از اول سال جاری آغاز شده و تا تاریخ فعلی ادامه دارد. این اصطلاح معم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

LIFO ( Last In, First Out ) LIFO مخفف "آخرین ورودی، اولین خروجی" است و به این معناست که جدیدترین آیتم های وارد شده ابتدا پردازش یا استفاده می شوند. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

FIFO ( First In, First Out ) FIFO مخفف "اولین ورودی، اولین خروجی" است و به این معناست که اولین آیتم های ورودی ابتدا پردازش یا استفاده می شوند. این ر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Watercooler در معنای اصلی به دستگاه آبسردکن اشاره دارد که معمولاً در محل کار استفاده می شود. اما به صورت استعاری، watercooler talk به مکالمات غیررسم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی voluntold ترکیبی از volunteer ( داوطلب ) و told ( دستور داده شده ) است و به حالتی اشاره دارد که فرد ناخواسته یا تحت فشار مجبور به داوطلب شدن ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به حذف کردن قسمت های غیرضروری، کاهش هزینه ها، یا حذف ناکارآمدی ها اشاره دارد، چه در زمینه ی کسب وکار، بودجه بندی، نگارش، یا تصمیم گیری. ای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقطه ی تماس به هر نقطه ای از تعامل بین یک فرد و یک سازمان، برند، سیستم یا تجربه اشاره دارد. این اصطلاح می تواند شامل مکان های فیزیکی، پلتفرم های دیجی ...