پیشنهادهای امیر (٣١٤)
It marked a significant milestone in this company's growth تحول مهمی را در رشد شرکت �رقم زد�
income stream
آب باریکه
( ضرب المثل ) به کسی می گویند که در هر مناسبت و موقعیتی مصرف داشته باشد
معادل: رنج بین و گنج یاب ( سعدی )
چوب به مرده زدن
connecting/linking verb
( فلسفه ) مقول به تشکیک، درجه تشکیک
what is your take on it نظرت درباره اش چیست
عام unspecific noun
هر لحظه آن به آن نیش خارها گزیده تر می شد ( ساربان سرگردان، سیمین دانشور )
پروا داشتن رفیق عشق نیندیشد از نشیب و فراز ( حافظ )
مسائل جاری
( فلسفه ) اختلاف نظر همتایان معرفتی
کارمان به کجا کشید
"مرخص" ( در آخر کلاس درس به شاگردان می گویند )
فعل torch در وجه مجهول معنای "انتقاد کردن، سرزنش کردن" می دهد Kamala Harris is torched for Thanksgiving photo next to a gas stove after Biden admini ...
To speed up: سرعت دادن، سرعت گرفتن The World Bank aims to speed up the disbursement of loans بانک جهانی در نظر دارد تا روند وام دهی را سرعت ببخشد
بی مهار، لجام گسیخته uncontrolled mass emigration مهاجرت گسترده بی مهار
بیشتر گفتن درباره چیزی Adjectives modify nouns in grammar: they tell us more about nouns
( فلسفه ) باور صادق موجه: تعریف سنتی از معرفت/دانش
نومیدانه ( ناامیدانه )
Subjective case نقش فاعلی Objective case نقش مفعولی Possessive case نقش ملکی دستورزبان: به نقش یا حالت یک واژه در جمله گفته می شود. Who is used in s ...
می گه خب، من یه حرفی زدم، به تریج قباش برخورد؟ حالا رو قوز افتاده ( دو چراغ آبی روشن، جمال میرصادقی )
To hurt sb's feelings
terrorist
قشری گری طفلی همه عمر چوب قشری گری این بابا رو خورده ( از کتاب دو چراغ آبی روشن، جمال میرصادقی )
قشری گر طفلی همه عمر چوب قشری گری این بابا رو خورده ( از کتاب دو چراغ آبی روشن، جمال میرصادقی )
دسترسی revocation of the security clearance of a Pentagon official ابطال دسترسی امنیتی یک مقام پنتاگون
قید yet در حال کامل وقتی می آد، مفهوم "تکمیل نشدن کاری که قصد/انتظار انجام آن را داریم" رو داره. تفاوتش با still اینه که در still قصد/انتظار انجامش ن ...
connecting verb
"چون" اگر معنای "به علت، مانند" داشته باشد با ضمه خوانده می شود: /tʃon/ اگر معنای "چگونه" داشته باشد با مصوت "او کوتاه" خوانده می شود: /tʃun/ با چون ...
معادل فاسی آن "آستانه" یا "آستان" ( کفش کَن ) است
به طور زنده
beyond the boundaries beyond the horizon
در خط شدن: آزرده شدن مشو در خط از پند خاقانی ای جان که این خوش حدیثی است بر دفتر افکن
به کاور پلاستیکی کاغذ می گویند، معادل Punched Pockets
ادیب الممالک فراهانی: هفت خط داشت جام جمشیدی * هر یکی در صفا چو آئینه جور و بغداد و بصره و ازرق * اشک و کاسه گر و فرودینه
توبغلی
My life is an open book. I have nothing to hide سفره دلم باز است. چیزی برای پنهان کردن ندارم
her mind was an open book to him از دل او خبر داشت
فراگیر full - size dictionaries دیکشنری های فراگیر ( مانند American Heritage یا Oxford Dictionary )
بین same و day یک خط تیره نیاز است
Buying forward پیش خرید یک محصول با قیمت روز مذاکره و تحویل در موعد آینده
دست خون و ششدر از اصطلاحات بازی نرد است. در دست تو چون به دست خون ماندم از ششدر تو گذر نیندیشم ( خاقانی ) در دست تو به دستخون ماندم ( بر سر اعضای ...
دست خون و ششدر از اصطلاحات بازی نرد است. در دست تو چون به دست خون ماندم از ششدر تو گذر نیندیشم ( خاقانی ) در دست تو به دستخون ماندم ( بر سر اعضای ...
پولی که پس از خوردن غذا به مهمان می دادند دندان مزد سگان کویت بپذیری اگر روان فرستیم ( خاقانی )
دارایی معلوم من از عالم جانی است چه فرمایی بر خنجر تو پاشم یا بر سرت افشانم ( خاقانی )
گاهی به جای controversial ( جنجالی، پرمناقشه ) کاربرد دارد even - handed coverage of a volatile issue پوشش بی طرفانه از مسئله ای جنجالی
پارتی بازی، نمایش جانب داری ( از یک گروه )