تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

"چون" اگر معنای "به علت، مانند" داشته باشد با ضمه خوانده می شود: /tʃon/ اگر معنای "چگونه" داشته باشد با مصوت "او کوتاه" خوانده می شود: /tʃun/ با چون ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

معادل فاسی آن "آستانه" یا "آستان" ( کفش کَن ) است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طور زنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

beyond the boundaries beyond the horizon

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در خط شدن: آزرده شدن مشو در خط از پند خاقانی ای جان که این خوش حدیثی است بر دفتر افکن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به کاور پلاستیکی کاغذ می گویند، معادل Punched Pockets

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادیب الممالک فراهانی: هفت خط داشت جام جمشیدی * هر یکی در صفا چو آئینه جور و بغداد و بصره و ازرق * اشک و کاسه گر و فرودینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

توبغلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

My life is an open book. I have nothing to hide سفره دلم باز است. چیزی برای پنهان کردن ندارم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

her mind was an open book to him از دل او خبر داشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فراگیر full - size dictionaries دیکشنری های فراگیر ( مانند American Heritage یا Oxford Dictionary )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بین same و day یک خط تیره نیاز است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Buying forward پیش خرید یک محصول با قیمت روز مذاکره و تحویل در موعد آینده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست خون و ششدر از اصطلاحات بازی نرد است. در دست تو چون به دست خون ماندم از ششدر تو گذر نیندیشم ( خاقانی ) در دست تو به دستخون ماندم ( بر سر اعضای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دست خون و ششدر از اصطلاحات بازی نرد است. در دست تو چون به دست خون ماندم از ششدر تو گذر نیندیشم ( خاقانی ) در دست تو به دستخون ماندم ( بر سر اعضای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پولی که پس از خوردن غذا به مهمان می دادند دندان مزد سگان کویت بپذیری اگر روان فرستیم ( خاقانی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارایی معلوم من از عالم جانی است چه فرمایی بر خنجر تو پاشم یا بر سرت افشانم ( خاقانی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاهی به جای controversial ( جنجالی، پرمناقشه ) کاربرد دارد even - handed coverage of a volatile issue پوشش بی طرفانه از مسئله ای جنجالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارتی بازی، نمایش جانب داری ( از یک گروه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

وقفه بشردوستانه ( در جنگ )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی وارونگی نحوی ( دستورزبان )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعمال نیروی متناسب ( و نه بیش از حد ) در متون سیاسی ( دفاع از خود ) و کیفری ( مقابله با مظنونان ) کاربرد دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

concise and precise

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوآلیسم یا ثنویت ( دو مفهوم مقابل هم در روایت ها ) مانند علم و خرافه، خوف و رجا ( بیم و امید )

پیشنهاد
٠

The only impeccable writers are those who never wrote

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا: از زمانی که بردوخته ام دیده چو باز از همه عالم :مثل باز شکاری چشمم را از همه آدم های دنیا دوخته ام و وفادارم ) تا دیده من بر رخ زیبای تو باز اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به اقتضا act accordingly به اقتضا عمل کن

پیشنهاد
٠

shatter ( one's ) hopes

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با سورپرایز، ناگهانی خوردنیها بصحرا مغافصه پیش آوردندی ( تاریخ بیهقی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پراقبال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

غلام بچه ها ( در مصرع زیر استعاره از ستارگان آسمان ) پیش که یاوه شوند خردوشاقان چرخ ( خاقانی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حق انصاف غمت دادم: حق غمت را ادا کردم ( خاقانی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سود و زیان آن خدمت بسر برم و جان و تن و سوزیان و مردم را دریغ ندارم ( تاریخ بیهقی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از شخص انتقام جو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کامل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرزمین اما چون اندیشیدیم که خوارزم ثغری بزرگ است ( تاریخ بیهقی )

پیشنهاد
٠

Indiscriminate shooting

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ابراز کردن، حرف چیزی را زدن، بلند اعلام کردن We are under attack, please speak up ما زیر حمله ایم، لطفا بلند بگویید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( اصطلاح ) تحت کنترل بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

باید هم اینطور باشد He got very angry, and you should be خیلی عصبانی شد، باید هم می شد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنگفرش برجسته ( برای نابینایان )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

انجام دادن یا کردن، از معانی مجازی فعل نمودن است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

balance sth with sth چیزی را با اعمال چیزی متعادل کردن، اهمیت دادن به دو چیز برای متعادل کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنترل کننده نبرد؛ کنترل و هدایت عملیات نبرد از طریق کنترل ترافیک هوایی، آتش باری یا فرماندهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حزب جمهوری خواهان آمریکا ( محافظه کار ) در انگلستان هم واژه Tory معادل محافظه کاران است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Developments ( در اخبار ) تحولات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دژخیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

We look forward to hearing from you again in due course

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به ایالتی در آمریکا گفته می شود که شانس پیروزی دو نامزد جمهوری خواه یا دموکرات در آن نزدیک به هم باشد: ایالت تعیین کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هدایت بخشی