پیشنهادهای امیر (٣١٤)
وقفه بشردوستانه ( در جنگ )
نوعی وارونگی نحوی ( دستورزبان )
اعمال نیروی متناسب ( و نه بیش از حد ) در متون سیاسی ( دفاع از خود ) و کیفری ( مقابله با مظنونان ) کاربرد دارد.
concise and precise
دوآلیسم یا ثنویت ( دو مفهوم مقابل هم در روایت ها ) مانند علم و خرافه، خوف و رجا ( بیم و امید )
The only impeccable writers are those who never wrote
تا: از زمانی که بردوخته ام دیده چو باز از همه عالم :مثل باز شکاری چشمم را از همه آدم های دنیا دوخته ام و وفادارم ) تا دیده من بر رخ زیبای تو باز اس ...
به اقتضا act accordingly به اقتضا عمل کن
shatter ( one's ) hopes
با سورپرایز، ناگهانی خوردنیها بصحرا مغافصه پیش آوردندی ( تاریخ بیهقی )
پراقبال
غلام بچه ها ( در مصرع زیر استعاره از ستارگان آسمان ) پیش که یاوه شوند خردوشاقان چرخ ( خاقانی )
حق انصاف غمت دادم: حق غمت را ادا کردم ( خاقانی )
سود و زیان آن خدمت بسر برم و جان و تن و سوزیان و مردم را دریغ ندارم ( تاریخ بیهقی )
کنایه از شخص انتقام جو
کامل
سرزمین اما چون اندیشیدیم که خوارزم ثغری بزرگ است ( تاریخ بیهقی )
Indiscriminate shooting
ابراز کردن، حرف چیزی را زدن، بلند اعلام کردن We are under attack, please speak up ما زیر حمله ایم، لطفا بلند بگویید
( اصطلاح ) تحت کنترل بودن
باید هم اینطور باشد He got very angry, and you should be خیلی عصبانی شد، باید هم می شد
سنگفرش برجسته ( برای نابینایان )
انجام دادن یا کردن، از معانی مجازی فعل نمودن است
balance sth with sth چیزی را با اعمال چیزی متعادل کردن، اهمیت دادن به دو چیز برای متعادل کردن
کنترل کننده نبرد؛ کنترل و هدایت عملیات نبرد از طریق کنترل ترافیک هوایی، آتش باری یا فرماندهی
حزب جمهوری خواهان آمریکا ( محافظه کار ) در انگلستان هم واژه Tory معادل محافظه کاران است
Developments ( در اخبار ) تحولات
دژخیم
We look forward to hearing from you again in due course
به ایالتی در آمریکا گفته می شود که شانس پیروزی دو نامزد جمهوری خواه یا دموکرات در آن نزدیک به هم باشد: ایالت تعیین کننده
هدایت بخشی
به باور اینکه، به تصور اینکه She bought the rug in the belief that it was a real antique, not a fake او این قالی را با تصور این خرید که یک عتیقه واقع ...
( در اخبار ) علنی نشده است
concluded
Member of Knesset عضو کِنسِت ( پارلمان اسرائیل )
اصطلاح انگلیسی که دلالت به "وسط حرف بزرگتر نپر" می کند. نظر شخصی: استعمال این عبارت سرکوب فرهنگ گفت وگو را پیامد دارد.
پیگیر کسی بودن Do not follow me out anymore دیگه پیگیر من نباش
بیشترِ چیزی، چیزی را بیشتر I need more of a sleep tonight امشب، بیشتر خواب است که می خواهم I am more of an extrovert guy من آدمی بیشتر درونگرایم
بیشترِ چیزی، چیزی را بیشتر I am more of an extrovert person من آدمی بیشتر برونگرایم I need more of a connection این بیشتر ارتباط است که می خواهم
حلال زاده آمد
فرانسوی کهن/باستان به زبان رایج در سده های هشتم تا چهاردهم میلادی در فرانسه می گویند
To mistake ( sth/sb for sth/sb ) = take incorrectly To mistake one thing for the other اشتباه گرفتن چیزی با دیگری I mistook him for the teacher با ...
چند ده ساله Decades - old Soviet machine guns مسلسل های چند ده ساله شوروی
از کاه کوه ساختن
Treasury Secretary وزیر خزانه داری ( در آمریکا ) Chancellor of the Exchequer وزیر خزانه داری ( در بریتانیا )
معرفی کردن، یاد کردن: He was once billed as a hero زمانی از او به عنوان یک قهرمان یاد می شد
در شعر کهن فارسی، به روایت ها، تصاویر و استعاره هایی که موضوع شعر را تشکیل می دهد موتیو می گویند. شمع و پروانه، گل و بلبل، گوی و چوگان و. . . همه این ...
واگن مترو
وجه
at the conclusion of sth در پایان چیزی