پیشنهادهای علی ماشا اله زاده (٢٨٦)
Guest house=boarding house ( فقط مقیم ) سوئیت، ویلا، منزل اجاره ای یک روزه Pension ( دو مقیم با هم ) �� پانسیون، منزل اجاره ای مشترک Homestay ( یک م ...
Guest house=boarding house ( فقط مقیم ) سوئیت، ویلا، منزل اجاره ای یک روزه Pension ( دو مقیم با هم ) �� پانسیون، منزل اجاره ای مشترک Homestay ( یک م ...
فرزند خواندگی دانشجوئی دانشجو - فرزند گردشگر - هم خانه گردشگر - همسایه
میخ چادر مسافرتی
( خودرو ) کشید کنار، زد کنار، توقف کرد
کاربر گرامی آقای حسین قربانی ( مدرس سه زبان ) : معنی جمله ای که فرمودید این هست: I forgot to pack some stuff for the trip من فراموش کردم یک سری چیزی ...
برنامه تبادل فرهنگی - زبانی بین افراد دو کشور
مسافرت یک طرفه مسافرت یک سره مسافرت با بلیط رفت Round tripمسافرت دو سره، مسافرت با بلیط رفت و برگشت
( زیر انداز ) پا دری
( زیر انداز ) رو فرشی
دمپایی روفرشی
Designer shop بوتیک مغازه با اجناس برند و تازه طراحی شده و مد روز = boutique
سفر گردشی پیاده تور گردشگری پیاده گشت و گزار پیاده
نفوذ دادن آب ( درون فیلتر برای تصفیه ) گذراندن آب از درون فیلتر سریال دادن آب از درون فیلتر پمپاژ کردن آب ( درون فیلتر برای تصفیه ) پمپاژ کردن آب د ...
با هیاهو تکان دادن با هیاهو تکان خوردن بطور مهیب تکان دادن The earthquake rattled Northeast زلزله شما شرقی را بطور مهیبی لرزاند He rattled the handle ...
دو دسته شدن دو دسته گی و اختلاف نظر پیداکردن اختلاف نظر داشتن
فوتبال : اخطار، کارت زرد
در فوتبال: تحت فشار قرار دادن ( تیم مقابل ) Mark the opposition =guard the opposition دفاع من تو من کردن
۱ - ورزش تماشاگر پسند Rugby has become big business and a spectator sport. راگبی یک کسب و کار بزرگ شده است و یک ورزش تماشاگر پسند ۲ - چیزیکه باید به ...
اصطلاحی که گزارشگران فوتبال با هیجان می گویند: توی دروازه! Henry kicked the ball into the back of the net. هنری توپ را شوت کرد توی دروازه
تفاوت ramp و steep Ramp :سطح شیب دار ( دست ساز بشر ) Steep: سر بالایی ( عوارض طبیعی زمین )
Get around = commute
رفت و آمد کردن ( به جاهای مختلف ) It's easy to get around London. رفت و آمد در لندن آسان است.
ناظم مدرسه
معلم پرورشی معلم مهارتهای زندگی
( مدل لباس ) تن خور ( مدل لباس ) فیت بدن / اندامی یک نوع برش برای لباس Loose# slim fit baggy#slim fit
به نکته خوبی اشاره کردی
تیوب سواری کردن در برف
خدا رحم کنه =that was close shaveخطر از بیخ گوشت رد شد =God helped youخدا کمکت کرد
دیوانه ام کرده عاصی ام کرده
دختر خاله دختر عمه دختر عمو =female cousin =cousine
دور دور کردن Do people still drive around after a wedding in a line of car behind and honk their car's horn?
خطبه عقد سوگند عقد
سفره شام با چیدمان مخصوص عروسی Engagement table سفره عقد
سفره عقد
Gown عبا، قبا، لباس سر تاپائی Ball gown����������� لباس رقص، لباس عروس Wedding gown�� ، لباس عروس، لباس سرتاپای عروسی Evening gown��� لباس سرتاپائی ز ...
هنرمند چند منظوره هنرمند چند وجهی هنرمند با مهارتهای چندگانه ( مجری - خبرنگار ، بازیگر - مجری. . . . . ) someone who does several different jobs, e ...
بطور ذاتی زیبا، ذاتا زیبا، زیبا بدون هیچ آرایشی
( حرف ) تکه کلام ( عمل ) تکراری Giving a girl red roses is a bit of a romantic clich�. دادن گل رز به یک دختر یک کم تکراری شده
برخورد، رفتار ( treatment ) Get a fair dealبرخورد منصفانه داشتن Pick a fair dealبرخورد منصفانه داشتن Get a better dealبرخورد بهتری داشتن Get a raw d ...
( نرم افزار ) نسخه ی ارتقا یافته
سو استفاده از حلال های ( صنعنی ) سوء مصرف مواد مخدر
یک اصطلاح در حوزه اقتصاد می باشد هزینه بر بودن روی گرداندن مشتری از یک کالا هزینه بر بودن سوئیچ کردن مشتری روی کالای دیگر صرف نکردن ( مقرون به صرفه ن ...
۱ - تحمیل کردن ۲ - ( مالیات ) بستن، ( ممنوعیت ) اعمال کردن، ( بارمسوولیت ) بر دوش کسی گذاشتن put a ban/tax/burden/strain�on something =�impose a ban/ ...
Do with sth ( phr. v ) : informal برطرف کردن نیاز با چیزی، گذراندن ( سرکردن با چیزی ) چیزی کارم را راه می اندازد 1 - could do with something�spok ...
همیشگی بودن Patents doesn't last for everحق انصار ها همیشگی نیستند
Suck sb in:������������ به زور درگیر کسی را مطلبی کردن، به اجبار کسی را درگیر مطلبی کردن کشاندن کسی دریک گرفتاری/بحث/جنگ/باندبازی ، زد و بند/قمار/کلا ...
قیمت گزاری ممتاز ( پول بیشتر، امکانات و آپشن بیشتر ) اشتراک طلایی، نقره ای. . . . . . . . . یک نوع سیستم ( مدل ) قیمت گزاری
Premium pricing قیمت گزاری ممتاز ( پول بیشتر، امکانات و آپشن بیشتر ) اشتراک طلایی، نقره ای، . . . . . . یک نوع سیستم ( مدل ) قیمت گزاری
قیمت گزاری ( عوارض ) جاده Road tollsعوارض جاده