پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٢٨٦)

بازدید
٤٩٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Guest house=boarding house ( فقط مقیم ) سوئیت، ویلا، منزل اجاره ای یک روزه Pension ( دو مقیم با هم ) �� پانسیون، منزل اجاره ای مشترک Homestay ( یک م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Guest house=boarding house ( فقط مقیم ) سوئیت، ویلا، منزل اجاره ای یک روزه Pension ( دو مقیم با هم ) �� پانسیون، منزل اجاره ای مشترک Homestay ( یک م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرزند خواندگی دانشجوئی دانشجو - فرزند گردشگر - هم خانه گردشگر - همسایه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میخ چادر مسافرتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

( خودرو ) کشید کنار، زد کنار، توقف کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

کاربر گرامی آقای حسین قربانی ( مدرس سه زبان ) : معنی جمله ای که فرمودید این هست: I forgot to pack some stuff for the trip من فراموش کردم یک سری چیزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برنامه تبادل فرهنگی - زبانی بین افراد دو کشور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسافرت یک طرفه مسافرت یک سره مسافرت با بلیط رفت Round tripمسافرت دو سره، مسافرت با بلیط رفت و برگشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( زیر انداز ) پا دری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( زیر انداز ) رو فرشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دمپایی روفرشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Designer shop بوتیک مغازه با اجناس برند و تازه طراحی شده و مد روز = boutique

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سفر گردشی پیاده تور گردشگری پیاده گشت و گزار پیاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نفوذ دادن آب ( درون فیلتر برای تصفیه ) گذراندن آب از درون فیلتر سریال دادن آب از درون فیلتر پمپاژ کردن آب ( درون فیلتر برای تصفیه ) پمپاژ کردن آب د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

با هیاهو تکان دادن با هیاهو تکان خوردن بطور مهیب تکان دادن The earthquake rattled Northeast زلزله شما شرقی را بطور مهیبی لرزاند He rattled the handle ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو دسته شدن دو دسته گی و اختلاف نظر پیداکردن اختلاف نظر داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فوتبال : اخطار، کارت زرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در فوتبال: تحت فشار قرار دادن ( تیم مقابل ) Mark the opposition =guard the opposition دفاع من تو من کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱ - ورزش تماشاگر پسند Rugby has become big business and a spectator sport. راگبی یک کسب و کار بزرگ شده است و یک ورزش تماشاگر پسند ۲ - چیزیکه باید به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاحی که گزارشگران فوتبال با هیجان می گویند: توی دروازه! Henry kicked the ball into the back of the net. هنری توپ را شوت کرد توی دروازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تفاوت ramp و steep Ramp :سطح شیب دار ( دست ساز بشر ) Steep: سر بالایی ( عوارض طبیعی زمین )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Get around = commute

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رفت و آمد کردن ( به جاهای مختلف ) It's easy to get around London. رفت و آمد در لندن آسان است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناظم مدرسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معلم پرورشی معلم مهارتهای زندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

( مدل لباس ) تن خور ( مدل لباس ) فیت بدن / اندامی یک نوع برش برای لباس Loose# slim fit baggy#slim fit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به نکته خوبی اشاره کردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیوب سواری کردن در برف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خدا رحم کنه =that was close shaveخطر از بیخ گوشت رد شد =God helped youخدا کمکت کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیوانه ام کرده عاصی ام کرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دختر خاله دختر عمه دختر عمو =female cousin =cousine

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دور دور کردن Do people still drive around after a wedding in a line of car behind and honk their car's horn?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطبه عقد سوگند عقد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفره شام با چیدمان مخصوص عروسی Engagement table سفره عقد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفره عقد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Gown عبا، قبا، لباس سر تاپائی Ball gown����������� لباس رقص، لباس عروس Wedding gown�� ، لباس عروس، لباس سرتاپای عروسی Evening gown��� لباس سرتاپائی ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هنرمند چند منظوره هنرمند چند وجهی هنرمند با مهارتهای چندگانه ( مجری - خبرنگار ، بازیگر - مجری. . . . . ) someone who does several different jobs, e ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بطور ذاتی زیبا، ذاتا زیبا، زیبا بدون هیچ آرایشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( حرف ) تکه کلام ( عمل ) تکراری Giving a girl red roses is a bit of a romantic clich�. دادن گل رز به یک دختر یک کم تکراری شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

برخورد، رفتار ( treatment ) Get a fair dealبرخورد منصفانه داشتن Pick a fair dealبرخورد منصفانه داشتن Get a better dealبرخورد بهتری داشتن Get a raw d ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( نرم افزار ) نسخه ی ارتقا یافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سو استفاده از حلال های ( صنعنی ) سوء مصرف مواد مخدر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک اصطلاح در حوزه اقتصاد می باشد هزینه بر بودن روی گرداندن مشتری از یک کالا هزینه بر بودن سوئیچ کردن مشتری روی کالای دیگر صرف نکردن ( مقرون به صرفه ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - تحمیل کردن ۲ - ( مالیات ) بستن، ( ممنوعیت ) اعمال کردن، ( بارمسوولیت ) بر دوش کسی گذاشتن put a ban/tax/burden/strain�on something =�impose a ban/ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Do with sth ( phr. v ) : informal برطرف کردن نیاز با چیزی، گذراندن ( سرکردن با چیزی ) چیزی کارم را راه می اندازد 1 - could do with something�spok ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همیشگی بودن Patents doesn't last for everحق انصار ها همیشگی نیستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Suck sb in:������������ به زور درگیر کسی را مطلبی کردن، به اجبار کسی را درگیر مطلبی کردن کشاندن کسی دریک گرفتاری/بحث/جنگ/باندبازی ، زد و بند/قمار/کلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قیمت گزاری ممتاز ( پول بیشتر، امکانات و آپشن بیشتر ) اشتراک طلایی، نقره ای. . . . . . . . . یک نوع سیستم ( مدل ) قیمت گزاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Premium pricing قیمت گزاری ممتاز ( پول بیشتر، امکانات و آپشن بیشتر ) اشتراک طلایی، نقره ای، . . . . . . یک نوع سیستم ( مدل ) قیمت گزاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قیمت گزاری ( عوارض ) جاده Road tollsعوارض جاده