پیشنهادهای علی ماشا اله زاده (٢٨٦)
قیمت گزاری دیکشنری لانگمن: the act of deciding the price of something that you sell a competitive pricing policy سیاست قیمت گزاری رقابتی . . . . . . ...
به بهترین نحو هزینه شده بطور موثری هزینه شده
خوب ازآنجایی که. . . . . . . . ( بیان علت و هدف )
Accompanied by = with
۱ - بدون هیچ پولی ۲ - بدون هیچ دلیلی
اگر اسم باشد: Lease =� قرار داد اجاره، اجاره نامه Rent= پول اجاره I pay the rent at the beginning of every month. من ( پول ) اجاره را در اول هر ما ...
مجبور به پرداخت ( پول ) شدن دست به جیب شدن خرج کردن ( بابت ) Why is it always me who has to pay out چرا همیشه این منم که باید دست به جیب بشم gethe ...
ادعای دروغین In advertising there is a big difference between exaggerating and false claim در تبلیغات تفاوت فاحشی وجود دارد بین اغراق کردن و ادعای در ...
گردهمایی مجدد همشاگردی های قدیم ( معادل فارسی ندارد ) معادل پیشنهادی: شاگرد یاد ، شاگرد گشت، همشاگردانه
با قلتک موس روی آیتمی رفتن
یک سری مطالب یک سری کارها ACTIVITIES/IDEAS informal used when talking about different activities, subjects, or ideas, when you do not say exactly wh ...
تو نخ چیزی بودن ( علاقه داشتن و مورد استفاده قراردادن ) تو کار چیزی بودن ( علاقه داشتن و مورد استفاده قرار دادن ) I'm recently into Ahmad tea من اخ ...
آهنگ سازی کردن = Compose music
تئاتر تلوزیونی تله تئاتر سریالی که بصورت نمایشنامه می باشد سریالی که دیالوگهای هنر پیشه ها دقیقا بصورت تئاتر خوانده اجرا می شود بدون جلوه های ویژه و ...
کاشت ابرو
Fiction: داستان ( غیر واقعی ) ، تفکر ( غیر منطقی ) توهم، خیال باطل =illusion توهم، ۲ - موهومات ✔اگر داستان باشد بار مثبت دارد ( تخیل نیاز است ) sh ...
۱ - داستان تخیلی داستان ادبی با شخصیت های غیر واقعی she has written many works of fiction او آثار داستانی زیادی را نگاشته است ۲ - تفکر غیر منطقی، توه ...
( غذا ) پر تخمه ( غذا ) غلیظ ( غذا ) سنگین
جویای احوال شدن
تفاوت it's time و it's due عبارت it's timeیعنی همین الان وقتش است عبارت it's due یعنی هر زمان تعیین شده ای وقتش است It's time to go homeهمین الان وقت ...
به کل مبلغی که روی آن صرف شده می ارزد ارزش مقدار پولی که بابتش صرف شده را دارد
Extra. . . . . very. . . . . too Extraبیش از حد ( خنثی ) Veryخیلی ( بار مثبت دارد ) Tooزیادی ( بار منفی دارد ) This shirt is too looseاین پیراهن ز ...
ببخشید ولی نظرمن متفاوت است
هرچی بگی می ارزه ارزش اینهمه پول را دارد
با ظاهر مدرن شیک و امروزی
من اینطور فکر نمی کنم. من اینطور نمی گویم من موافق نیستم
اینطور فکر نمی کنی؟
( لباس ) مجلسی
برنامه ی توسعه I have to input my assessments to course books من باید ارزیابی هایم را در برنامه توسعه� وارد کنم
در رخت خواب بیدار بودن
که شامل همه می شود که همه استفاده می کنند ( فعالیت، کلاس ) که همه درآن مشارکت دارند ( غذا ) که همه آن را می خورند ( به مزاج همه ساز گار است ) ( ک ...
که همه استفاده می کنند که همه درآن مشارکت دارند همگانی I've got to use inclusive examples and expression من مجبورم از مثال ها و اصلاحاتی را که همه اس ...
خلاصه درس خلاصه سخنرانی چکیده ی درس چکیده سخنرانی
همایش علمی
مدرس دوره تربیت معلم مدرس مهارت های معلمی
معلم پشتیبان کسیکه پی گیر پیشرفت تحصیلی دانش آموز در غیر ساعات مدرسه هست مانند معلم پشتیبان های قلمچی