پیشنهادهای علی ماشا اله زاده (٢٥٨)
فقدان غم انگیز I’m sorry to hear of your family’s sad loss ( =the death of someone you love ) متاسفم که می شنوم فقدان اندوهناک خانواده تان را
occupancy : [خاص ) استفاده [ از یک مکان ) Use :� عام ) استفاده ) ( synonym ) استفاده ی خانواده از این آپارتمان فقط ۶ ماه طول کشید. family's occupa ...
ماجرای نگاشته شده ( روی پروفایل شبکه های اجتماعی )
= couldn't be better
عدسی همگرا
جوابیه پاسخ استعلام/ پاسخ شکایت دعوت به همکاری immediately got a call back from them and they said they will take strict action against this complain ...
پروژه های به اتمام رسیده پروژه های تکمیل شده =achivement دستاورد
سازمان بهزیستی
Redact�� حذف کردن ( مطالب طبقه بندی شده ) ، ممیزی کرن =Recheck��� بازبینی کردن =edit������� ویرایش کردن، ویراستاری کردن ارتش ممیزی خواهد کرد این پر ...
پنجره دوجداره
( جزیره ) تنب بزرگ
( جزیره ) تنب کوچک
سلام می خواهم اشتباه خودم را در اظهار نظر قبلی جبران کنم با مقایسه سه فعل زیر: تحمیل کردن به کسیimpose on sb دوست ندارم تحمیل کنم به شما، اما آیا می ...
طلبیدن It was a warm Saturday evening, the kind of night that just begs for adventure. � عصر شنبه ی گرمی بوداز اون نوع شب ها که فقط ماجراجویی میچسبد ...
وبال گردن کسی شدن سربار ( جامعه، کسی ) شدن We could ask to stay the night, but I don’t want to impose on them ما می توانیم در خواست کنیم که بمانیم شب ...
هلو انجیری
( قالی بافی ) ریشه زدن گره زدن نخ قالی
( قالی ) پود دادن
دار قالی داربست قالی دستگاه قالی بافی
گره قالی بافی ( ریشه ) ( قالی ) ریشه زدن
نمودار مدرج صفحه شطرنجی
اظهار نظر منظور دار اظهار نظر انتقادی ( با طعنه و کنایه )
I can manage my own affairs خودم از پس کارهام بر می آیم. a ) I'm going to go abroad for a while? Perhaps England! b ) Well! Do you know English well ...
Stand for:���� پای چیزی ایستادن ( حمایت کردن ) ۲ - نشانه ( سمبل ) چیزی بودن در انتخابات شرکت کردن WHO stands for world health organization Stand fo ...
فرشته ی شانس
شیء نمادین که شانس میاره شیءسمبلیک که شانس میاره ( عروسک، اسباب بازی، حیوان. . . نمادین ) که شانس میارد
فعالیتی که یخ جلسه را بشکند فعالیتی که فضای جلسه را گرم و صمیمی کند
بوتیک مغازه با اجناس مد روز و برند
Kick out of sth را با اصطلاح get a kick out of sth اشتباه نگیرید Get a kick out of sth= خیلی حال کردن با جیزی از چیزی خیلی لذت بردن
طیفی از. . . . تا . . . . . بودن در محدوده. . . . . بودن گستره ای از. . . . . تا. . . . بودن
آنکارد کردن موی صورت Grow a beardریش گذاشتن
آنکارد کردن ریش
کوتاه نگه داشتن ( موی صورت، زیر بغل، پا ) Keep your facial hair at bay
آب گرفتگی پیدا کردن هر دفعه باران میاد ما آبگرفتگی پیدا می کند اتاق خوابمان �Every time�it rains we get a flood in the bedroom
Deficit
دست به دست کردن، پاس دادن به بغل دستی
Carpet cover
روفرشی Door mat پادری Carpet cover روفرشی
روفرشی Carpet cover
گیج کردن کسی، به اشتباه انداختن کسی He is trying to mix me up او دارد سعی می کند من را گیج کند ( به اشتباه بیاندازد ) I'm mxed up من گیج شده ام
۱ - اشتباه گرفتن کسی با کسی دیگه ۲ - گیج کردگی کسی، به اشتباه انداختن کسی He is trying to mix me up او دارد سعی می کند من را گیج کند ( به اشتباه بیان ...
Mix sb up He is trying to mix me up او دارد سعی می کند مت را به اشتباه بیاندازد او دارد سعی می کند مگ را گیج کند Decive= cheatگول زدن، فریب لادن
سوار ماشین شدن و رفتن drive to/down/off etc After accident, the other car drove off بعد از تصادف، اون یکی ماشین گذاشت رفت در این حالت phrasal verb ن ...
دقیقا بعدش همانجا ( درجا )
زیر آب کسی را زدن
توی فکر مات برده
یکی از معانیhurt "درد کردن" میباشد اینجا این طیف معناییhurt بکار می رود: I hurt my back کمرم درد می کند تفاوت زبان فارسی و انگلیسی: ایرانی ها میگن: ک ...
هر یک از انگشت های پا ( فقط به انگشت شصت پا نمی گویندtoe ) ( تمامی انگشت های پا را می توان toe نامید ) any of the five separate parts at the end ...
I put my foot on his foot= I trod on his foot فعلputمتعدی است و مجبوریم مفعولmy foot برایش بیاریم ولی tread on فعل لازم است و نیازی به مفعول my foot ...
حیفم آمد جمله ی کاربر گرامی" farhood" را ترجمه نکنم: 💠 Where freedom meets repression: Australian academics tread a fine line over ties to Iran جائی ...