پیشنهادهای ژاسپ (٣,٧٨٩)
آراختن = کار خیر کردن ، خییری کردن ، خیریه زدن
رفتن ، حرکت کردن
تمسخر
میوه دادن ، ثمر دادن ، نتیجه دادن
سجیدن / شجاییدن = انجماد
عطر زدن / بوی عطر دادن
سَمیدن
مجبور شدن
مجبور کردن به کاری / چیزی
= لاوریدن
افراشتن استحکامات برای جنگ ، آماده ی جنگ شدن
سغدیدن / آسغدیدن = ساختن ، شکل دادن
تشتن = شکل دادن
فلیختن
جنگیدن
فریوریدن = ایمان داشتن ، اعتبار دادن ، تحسین کردن
آشنا شدن ، آشنا کردن
مشهور شدن
نِگیختن = در معرض گذاشتن ، بی دفاع گذاشتن ، مواجهه کردن
توضیح دادن
هلانیدن = بیرون انداختن to expel
بیرون انداختن
هلانیدن
خسته شدن
خسته کردن ، مغلوب کردن
چاوشکی = اعلام عموی ، مراسم اعلام کردن خبر سفر یک زائر
به اطلاع رساندن ، اعلام کردن ، آگاه کردن همه با بانگ زدن
چاویدن
بشتر بودن ، فراتر رفتن exceed
فرایستن
تولیدن
جا خالی دادن
تهی کردن ، تخلیه کردن
تُهیدن / تُهانیدن
دامیدن
تاییدن = برابر بودن
زاستن
پدیدار شدن
پژواک دادن
نوشیدن
ویشفتن = مختل شدن
کراسیدن = کراشیدن
تقطیر کردن
ترکاستن
بحث کردن ، جدل کردن
حذف چیز غیر ضروری ، خرج کردن
ویزیستن
وانانَمِشیدن = از بی راهی در آمدن ، از وهم در آمدن ، از توهم خارج شدن
Disillusionment از توهم خارج شدن
نانَمشیدن ( نا نَمشیدن ) = ناکام شدن نانَمَشیدن/ نانَمِشیدن = سراب دیدن ، دچار خطای بصری شدن