پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٨٠)
مجاب کردن یا متقاعد کردن
لو رفتن.
مفهومش میشه تن ندادن به انجام کاری با دغل بازی. شونه خالی کردن.
با "پارتی بازی" " دغل بازی" " زرنگ بازی" به جایی رسیدن.
بحث و مشاجره کردن با کسی
با جرأتی شجاعتش رو داری.
بیخود، بی ارزش، کسل کننده
با بی ادبی و کلمات کوتاه با کسی حرف زدن
استعداد ذاتی
۱. ریختن روهم! ( داشتن رابطه عاشقانه با کسی ) ۲. بوسه فرانسوی هم معنی میده. ۳. رابطه جنسی، سکس کردن ۴. مطلع شدن از، یاد گرفتن یه چیز جدید ۵. ملاقات ...
حساب کسی رو رسیدن. دهن به دهن شدن. کون پاره کردن. گاییدن.
پول نشگی و مست بودن سنگ تموم گذاشتن ( در نقش فعل ) خراب کردن
رشوه دادن
پر شدن تا خرتناق. پر شدن تا مرز ترکیدن.
بسه دیگه، کافیه دیگه.
تو خواب هفت پادشاه بودن.
اصلا برام مهم نیست.
ورزیده کردن ورزیده شدن
بُکُنش تو حلقت! بکوبونش رو صورتت. یه راه بی ادبانه برای گفتن به کسی که باید حرفی رو که الان بهش زدی رو قبول کنه. چه دوست داشته باشه چه نداشته باشه.
ذوق زده. خیلی خوشحال.
دست بالا گرفته شده طبل تو خالی الکی باد شده
چاقال ترسوی بزدل عوضی ترسو ضعیفه زن ذلیل بچه سوسول پهلوان پنبه کونی
۱. کُلی. ۲. خیلی باحاله، خیلی حال کردم. ۳. رابطه جنسی از عقب. ۴. خشک و نچسب بودن.
نادیده گرفتن.
نمایش خصوصی اجرای ویژه ویژه برنامه
به فمینیست های ترنس هراس میگن.
مخفف عبارت Laughing a whole lot است به معنی عَر زدن.
تحقیر کردن وقتی که قدرت تون رو بر افرادی که از شما قدرت کمتری دارن، ابراز کنید.
دیگه دیر شده.
گُل گفتی.
باشه. خوبه! خِیل خب. جدی؟
انگ به خود.
مُردن. فاتحه اش خوندس. افتضاح بودن.
ناخوش احوال.
اثر تماشاگر
هنوز سر شبه.
قصد بی ادبی نداشتم.
جنس تقلبی این اصطلاح هم برای اشیاء ممکنه به کار بره و هم برای اشخاص. کاربردش برای اشیاء که مشخصه و کاربردش برای اشخاص، یعنی کسی که ادای یه نفر دیگه ...
به خوبی و خوشی. طبق برنامه پیش رفتن، بدون مشکل اتفاق افتادن ( یه برنامه )
آدم بدحساب.
سپر بلا شدن فداکاری کردن
صدات رو نَبر بالا.
مسئولیتش با خودته.
بیایید به کارمون برسیم. بیایید به موضوع اصلی بپردازیم.
آدم حساب نکردن!
به جون مامانم قسم!
خسیس
مواظب باش ( پلیس ) !
دقیقا طبق قواعد
پر و پا قرص