پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٨٠)
انقدر کنه نشو.
صورت جوش جوشی.
دست به یکی کردن تبانی کردن
مقاومت کردن
با بد کسی در افتادی.
ناشیانه و برعکس.
فوق العاده عالی
رد کن بیاد.
اسلحه ات رو بنداز زمین.
معنی اسلنگی: عالی عجیب و غریب شُل کردن خرابکاری
بی حساب شدیم.
چند تایی پیراهن پاره کرده.
به امتحانش می ارزه.
راست کار خودمه!
زیر دیپلم حرف بزن! سخت نگیر!
حرفم رو بپذیر.
همه چیز بین ما تموم شد.
کاملا آماده و مهیا
می خواستم بدونم آیا امکانش است. . .
شال و کلاه کردن آماده آماده برای انجام کاری مهم شدن.
ماسماسک، چی بهش میگن ، هرچی اسمشو میذاری. این کلمه معادل بی ادبانه و خودمونی Whatchmacallit است.
بی خبر برگشتن. رفتن به جایی و برگشتن بدون خبر دادن به کسی. ⠀
این یکی رو دیگه گند نزنیا. این یکی رو دیگه خراب نکنیا.
چکار کنم خوب. . .
دارم خودمو گول میزنم.
خودتو خر کن!
به درد خوردن مفید بودن
همین که گفتم.
به خودت بیا احساساتت رو کنترل کن.
بیخیال شو دست بردار تمومش کن
که یک دفعه. . . که یهویی. . .
شدیدا مَست عاشق نشئه
خیلی برام عزیزی.
مرد جذاب ولی خنگ.
همه چیز مرتبه. همه چیز تحت کنترله.
خدایا به امید تو!
به سبب آنکه به خاطر آنکه
نفله اش کن. بُکُشش.
کسی رو تحریک جنسی کردن. شیشه ( مواد مخدر )
دیگه داری خجالتم میدی.
پای منو وسط نکش. منو وارد این ماجرا نکن.
تفاهم داشتن توافق داشتن
تا جایی که تا حدی که
زاییدن درد دل کردن اجابت مزاج فهمیدن
مِن مِن نکن.
بچه تُخس. بچه شیطون.
خیلی وقت پیش
اون موقع که. . .
چرت و پرت حرف های غیرقابل فهم
کلنجار رفتن با مسائل مهم و ضروری.