پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٤٥)
ارزان و یک جا فروختن
از چیز بی ارزش پول خوبی درآوردن
خریدار بودن
حساب و کتاب ها را ثبت کردن دفترداری کردن
جدی بودن شوخی نداشتن
ساعت کاری کوتاه
تماس تبلیغاتی
شهرک صنعتی
حسابدار
کله گنده
بله قربان گو
دست های پشت پرده
مالک یک شرکت بزرگ
حسابدار
معامله خوبی کردن فرصت خوبی پیش آمدن
از پس کاری برآمدن از عهده کار برآمدن
تبانی کارفرما و سران اتحادیه معامله پرسود
قلم زدن بدهی از دفتر لغو بدهی کردن لغو دارایی کردن
باج زیرمیزی
سهم سود
خط سود
خطر پیش بینی شده
بدهی ضرر مالی
سقوط کردن افت کردن
تثبیت شدن بهبود بافتن
از کار افتادن متوقف کردن
زیر بار قرض رفتن
به شدت و سرعت سقوط کردن تحلیل رفتن
تنگنا
همگانی سرجمع یکسره
مکتوب به صورت نوشته
چیزی را تمام کردن چیزی رو کم آوردن
کم بودن
بی پول بودن
در گذر زمان
تصمیم به انجام کاری گرفتن
برآورد کردن
پول وسط گذاشتن پول به پای چیزی ریختن
بالا بردن قیمت
موکول کردن انتقال دادن
حساب ها را بستن حساب ها را موازنه کردن
نخود هر آشی بودن در هر کاری دخالت کردن
کاهش دادن ضرر و زیان جلوی ضرر و زیان را گرفتن
کاهش بودجه
میان بُر زدن دور زدن قوانین
سهامی عام شدن
عملی کردن پیش بردن
سهم کسی را یک جا خریدن
در دست تولید
برآورد تقریبی