پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٨٦٥)

بازدید
١,٢٨٥
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

مشکل دار، گرفتار در حال تقلا ( برای حل مشکل خود ) struggling Americans آمریکایی های گرفتار ( مشکل دار )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خلاصه کردن خلاصه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اصل و نسب قومیتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

( فیلم، کتاب ) روشنفکرانه، ( فیلم، کتاب ) که سخت میشودآن را فهمید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( از روی علاقه، ذهن انسان ) درگیر . . . شدن His lyrics alone were reson enough to encourage people to engage with our language غزلهای او به تنهایی دل ...

پیشنهاد
٧

باهم یکی بودن ( من و تو ندارد ) خیلی صمیمی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مشکل درست کردن ( در آینده ) مشکل ساز شدن ( در آینده ) If you don't deal with the problem now, you'll be storing up trouble for yourself in the futu ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

( با گفتگو ) فضا را تلطیف کردن ( با توضیح ) شفاف سازی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کوتاه آمدن و مصالحه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثل ابر بهاری گریه کردن جلوی گریه خود رانمی تواند بگیرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ترن عاطفی موقعیت پر از غم و شادی a situation or experience that alternates between making you feel excited, exhilarated, or happy and making you feel ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

وابسته به مطیعِ We are completely subservient to fossil fuels ما کاملا وابسته به سوختهای فسیلی هستیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( Informal ) دستی به سر و روی چیزی کشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

از گوشه ی در سرک کشیدن یواشکی کسب اطلاع کردن سر و گوشی آب دادن

پیشنهاد
٤

کفاف ( حداقل های ) زندگی را دادن Colin's salary isn't great but it's enough to keep the wolf from the door حقوق کالین عالی نیست اما کفاف زندگی را می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پول پرست، آدم پولکی disapproving:determined to get money, even by unfair or illegal methods I haven’t turned into a nasty, cynical, money - grubbing ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دلیل قابل اثبات There are plenty of geological proof to consider یک عالمه دلیل قابل اثبات زمین شناسانه وجودارد که درنظر بگیریم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پیامد غیرمستقیم نتایج غیر مستقیم آثار غیر مستقیم تاثیرات غیر مستقیم indirect concequences/result /effect = We should come to term with its implicatio ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

جامعه ی مصرف زده/مصرف گرا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

( سرنوشت، آینده ) روی هوا بودن ، نا معلوم بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آلاینده Toxic/harmful/industrial /vehicle emissions آلاینده های صنعتی/خودرویی/سمضر/سمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( نگرش، شخص. . . ) از پیش بازنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱ - یک مقدار ( نا مشخص ) an amount that you do not know or state exactly: By the time you've paid so much for the ferry and so much for the train fa ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

روح تازه ای در . . . دمیدن O'Grady breathes fresh life into the genre سریال تلوزیونی اوگرادی روح تازه ای در این ژانر دمید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( مشکل، جواب، . . ) در . . . . وجود دارد. . . . problem/answer lies in/with ( مشکل، جواب. . . ) در ارتباط با. . . . وجود دارد. مشکل از ( آنجا ) . . ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از ریخت انداختن ، ناقص کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

نهایتا ختم شدن به culminate in نهایتا رسیدن به come down to=

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوال متنی سوالی که از داخل یک متن طراحی می شود سوالی که به شکل متن طرح گردیده است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیلم اقتباس شده The movie version of his novelفیلم اقتباس شده از رمان او The concert version of the operaکنسرت اقتباس شده از این اپرا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرویس خبری به روز شونده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازارهای سهام قابل اعتماد شدند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سهام ها وضعشون بهتر میشه سهام ها گران تر می شوند سهام ها ترمیم می کنند خودشان را/احیا می کنند خودشان را

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بطور مسالمت آمیز The marches seem to have been going peacefully so far راهپیمایی ها به نظر میرسد دارند بطور مسالمت آمیزی پیش میروند تاکنون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به تدریج به دست آوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

به تدریج قابل اعتماد شدن Markets are said to have been gaining confidence بازارهای سهام گفته می شود که دارد به تدریج قابل اعتماد می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شرکت صرفه جو، سازمان مقتصد، کسب و کار نو پای صرفه جو ( شرکت، سازمان. . . ) که بیخودی پول و نیروی انسانی هدر نمیدهد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بالا ترین /پایین ترین حد از هر زمانی بالاتر/پایین تر/بهتر After three years of drought, the water in the lake had reached an all - time low. بعد از۳ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

دامن زدن به گمانه زنی ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوران نقاهت، دوران بهبودی، ترمیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - سرسری خواندن چیزی ۲ - سرسری گرفتن چیزی، دقت و مواظبت کافی نکردن چیزی To skim something; to overlook something from a lack of attentiveness. If ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی را تشنه ی چیزی کردن ( آرزومند. . کردن ) Be starved of/for تشنه ی چیزی بودن The poor kid's starved for attention این بچه ی فقیر تشنه ی توجه است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

از پنجره ی. . . . به موضوع نگریستن مورد مطالعه و بررسی قراردان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

از ما بهترون که از دماغ فیل افتاده که کم محلی میکنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Come to halt = stop متوقف شدن

پیشنهاد
١١

کسی را در مشت خود داشتن ( کسی را به لحاظ فکری مطیع خود کردن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قدمی برای کسی بر نداشتن ( از کوچکترین کمکی هم دریغ کردن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

پشت کسی بودن ، پشتیبانی و حمایت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به هر قیمتی انجام دادن کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

از خود متشکر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

همه ی کارها را کنار گذاشتن ( که کار خاصی را انجام دادن )