پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٨٦٥)

بازدید
١,٢٨٥
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مقهور کننده، مات ومبهوت کننده ( هم تاثیر مثبت هم منفی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دستگاه سفارش کالا ( در فروشگاهها )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

صندوق خودپرداز تسویه حساب کالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

فعالیت تبلیغاتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

کمتر از . . . . . بودن کمتر از ( حد انتظار، اهداف مورد نظر. . ) بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

کوتاه آمدن از خر شیطان پایین آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

توی خود ریختن ، توی لاک خود رفتن ( چون کلمه ی clam به معنی صدف میباشد، و انگار شخص درون صدف خود رفته است ) A sensitive child is likely just to clam ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Be in the dog house آن روی سگ کسی بالا آمدن ( بودن ) ، عصبانیت خود را سر کسی خالی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Be in the dog house آن روی سگ کسی بالا آمدن ( بودن ) ، عصبانیت خود را سر کسی خالی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

زیر و رو کردن ، جستجوکردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

پیاده کردن ( طرح ، کار، . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

تکرار کردن ( نتیجه ، کار ، موفقیت ، دستاورد ) به نتیجه ی مشابه رسیدن/رساندن Other scientists were unable to replicate the experiment. دانش آموزا دی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حتی با وجودِ. . . علارغم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

جایگزین شدن ، جای چیزی را گرفتن phrasal verb If one thing takes over from something else, it becomes more important, successful, or powerful than the ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بهره کشی کردن ، استخراج بی رویه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

صید بی رویه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

رو حسابِ ( به خاطرِ، به علت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به موازاتِ. . . پا به پای، همراه با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( مجازی ) فرسنگها دور تر از. . . . Conditions are still far from ideal شرایط هنوز فرسنگها دور تر از ایده آل است Far from helping the situation, you' ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

دور از ( واقعیتِ ) . . . دور از ( انتظارِ ) . . . دور از ( شرایط مطلوب ) به جای ( شرایط مطلوب ) conditions are still far from ideal شرایط هنوز دو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

حتی پس از آن هم You can study and study, but even then , you're not guaranteed a job. تو می توانی درس بخوانی و درس بخوانی، اما حتی پس از آن هم تو ضم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

حتی اگر چنین باشد Some women worked, but even so their options were limited بعضی زنها کار می کردند، اما حتی اگر چنین باشد هم انتخابهایشان محدود بوده ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

اولویت قائل شدن برای ، اولویت دادن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

Take credit for تشویق شدن به خاطر Give credit for تشویق کردن به خاطر Take credit for what someone else do تشویق شدن به خاطر کاری که دیگری انجام میدهد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

۱ - پاداش پایان خدمت ۲ - انفصال از خدمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نسل هزاره ( ۱۹۸۰ - ۲۰۰۰ ) معادل۱۳۶۰ - ۱۳۸۰هجری شمسی نسلی که برای اولین بار پدر ها از پسرها درخواست کمک می کردند ( بدلیل پیشرفت تکنولوژی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

نرخ مقبولیت ( یک کالا یا خدمات )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به حساب آمدن، محسوب شدن، تشکیل دادن ( بخشی از چیزی ) Afro - Americans account for12% of the UAS population. آمریکایی های آفریقایی تبار ۱۲ در صد از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اکثریت دنباله رو کسانیکه وقتی میبینندکسی چیزی خریده یا کاری کرده فوری آنها هم اقدام به همان کار می کنندو دنباله رودیگران هستند Eary adopters. . . Ear ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم مس مسو ، آدم کند کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

در حال پخش ، در حال اجرا پخش ( اجرای ) ویدیوهای ضبط شده روی اینترنت، بدون اقدام به ضبط روی کامپیوتر یا تبلت. . . Live video. . . . . . . . . . . . . ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زنده کردن خاطرات Maybe this picture will help jog your memory شاید این تصویر کمک کند به زنده کردن خاطراتت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

( شرایط، اقدامات، تلاش ها ) مایوس کننده a desperate shortage of doctors کمبود مایوس کننده ی دکترها a d esperate attempt to escape یک اقدام مایوس کنن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حوزه ی وبلاگ نویسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به حالت اعتراض و تعجب ) نمی فهمم، متوجه نمی شوم، خارج از تصور من است It's beyond me why they ever got married at all. نمی فهمم چرا اصلا آنها ازدواج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی گیرمان بیاد از. . . Biographies, nonfiction, where you learn sth and get sth put of it کتابهایی مثل ) زندگینامه، . . جایی که شما یاد می گیرید و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

برخورد کردن با ( یک مسئله ی مشکل ) روبرو شدن با ( یک مسئله ی مشکل ) سر و کله زدن با ( یک مسئله ی مشکل ) Hit. . . . meet. . . . run into. . . . com ...

پیشنهاد
١٢

از سر و ته چیزی سر در آوردن ، ارتباط بین اجزاءچیزی ( مطلبی ) را دریافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

. . excercise. . . . . . . . Work out. . . . . . . . body building. . . . . . . fitness. . تناسب اندام. . . . . . . بدنسازی. . . . . . . . . . بدنسا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

تیری توی تاریکی انداختن سنگ مفت، گنجشک مفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بار را به منزل رسانیدن، به سرانجام رسانیدن کاری را به سر منزل مقصود رسانیدن She was determined to carry through her plans. او مصمم بود نقشه هایش را ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

برای خودت زندگی کن کاری به حرف مردم نداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

۱ - غرق در ( هیجانات مثبت ) کردن ۲ - غرق در ( هیجانات منفی ) کردن Harriet was overwhelmed by a feeling of homesickness هریت غرق در احساس غم غربت شد T ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سختگیر ، غیر منعطف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

با انگیزه ، تحریک شده ، موتور کسی روشن شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیشنهاد، . . ) جلوی پای. . . گذاشتن ، پیش رو نهادن It was put forth to his son

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تاریخچه نوشتن ، شرح مختصر نوشتن ، نمایه نوشتن، شمای کلی ( از کسی یا چیزی ) نوشتن The new Chief Executive was profiled in yesterday’s newspaper.

پیشنهاد
٥

برای فراموش کردن غم و اندوه مشروب خوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مست خراب شدن get drunk=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاک دهان را باز کردن ( و آنچه نباید گفتن بازگو کردن ) هر چه از دهانش در آمد گفت insult=