تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کارائوکه ( karaoke ) که از ژاپن سرچشمه گرفته است، یکی از محبوب ترین سرگرمی های جهانی است که در آن شرکت کنندگان با موسیقی بدون کلام همخوانی میکنند. ای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- Karaoke has become a popular pastime worldwide. - کارائوکه به سرگرمی ای محبوب در سراسر جهان تبدیل شده است. - a karaoke machine - دستگاه کارائو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سینما و تئاتر صحنه، سن، دکور ( در نمایش ) ، صحنه پردازی/////// - The scenery consisted of two chairs and a tree. - صحنه شامل دو صندلی و یک درخت ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

participle یا وجه وصفی در زبان انگلیسی فعلی ست که از آن برای توصیف اسم، فعل و یا عبارات اسمی و فعلی در جمله استفاده می شود. به عنوان مثال به این جمله ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته ی ساده: rehearsed شکل سوم: rehearsed سوم شخص مفرد: rehearses وجه وصفی حال: rehearsing - The events are rehearsed in most Irish histories. - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- Weight lifting is a popular sport that requires strength and technique. - وزنه برداری ورزش محبوبی است که نیاز به قدرت و تکنیک دارد. - He injur ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

repetitive 1 تکراری خسته کننده معادل ها در دیکشنری فارسی: تکراری مترادف و متضاد monotonous tedious uninteresting interesting. a repetitive job. یک شغ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

| گذشته ی ساده: demonstrated شکل سوم: demonstrated سوم شخص مفرد: demonstrates وجه وصفی حال: demonstrating - The salesman demonstrated the refrigera ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- the publication of school books - نشر کتاب های درسی - literary publications - نشریات ادبی - the date of publication - تاریخ چاپ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خواهانComplainant شکایت کردن ، دادخواهی کردن ، عرض حال کردنcomplain ( n. complaint ) دادخواست ، شکواییه ، عرض حال ، تظلم ، شکایت ، عارض شدنcompla ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

| گذشته ی ساده: monopolized شکل سوم: monopolized سوم شخص مفرد: monopolizes وجه وصفی حال: monopolizing monopolize ( n. monopolization ) به انحصار در ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چند روش برای تبریک گفتن تولد //////////////////////////// /////////////////////////////////////////////////// All the best on your special day! در ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جزا، کیفر، مجازات، تاوان، جریمه/////// - The penalty for this crime is a 15 - year imprisonment. - جزای این جنایت 15 سال زندان است. - Unlawful ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- She always wears a helmet when riding her bike for safety reasons. - او همیشه هنگام دوچرخه سواری به دلایل ایمنی از کلاه کاسکت استفاده می کند. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 میان پرده ( نمایش و . . . ) 1. The show "Zorro" had only one intermission of 20 minutes. 1. نمایش "زرو"، تنها یک میان پرده ی 20 دقیقه ای داشت. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antenna : 1 شاخک معادل ها در دیکشنری فارسی: شاخک 1. It was a slender black creature with long yellow antennae and yellow - ringed legs. موجود باریک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to decrease by/to ( an amount ) تا ( مقداری ) کاهش یافتن/////////// The price of wheat has decreased by 5%. قیمت گندم تا 5% کاهش یافته است. to ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

صداهای کوتاه ( و پشت سر هم ) ایجاد کردن، بیپ بیپ کردن، شپلیدن - The computer started beeping. - صدای بیب بیب از کامپیوتر بلند شد. - I heard a ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آهنگ، لحن، نوا، صدا، آواز، لحن تلفظ، نغمه، کوک//////// - to whistle a tune - آهنگی را سوت زدن - a violin that is out of tune - ویولنی که کوک نی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to swipe 1 قاپیدن دزدیدن informal. مترادف و متضاد pinch. . . . 2 کشیدن ( کارت اعتباری ) Swipe your credit card here to pay. کارت اعتباری خود را اینج ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{دارای تب لا زم ، بیقرار ، گیج کننده ، ( طب ) دارای تب لازم} این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته روانشناسی است. اصطلاحات انگلیسی مشابه با واژه تخصصی hec ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

to do/play a gig/////////////////////////////// موسیقی زنده اجرا کردن/اجرای زنده داشتن////////////// 1. The band is going to Atlanta to play a gig ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. an experimental drug یک داروی آزمایشی 2. experimental studies مطالعات تجربی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to involve something/////// شامل چیزی بودن///////// 1. Any investment involves an element of risk. 1. هرگونه سرمایه گذاری، عنصری از خطر را دربردار ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعریف نرخ ارز و منظور از نرخ ارز خارجی عبارت است از مقداری از واحد پولی ملی که برای به دست آوردن واحد پول کشور دیگر باید پرداخت شود. همچنین می توان ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

It was in London that he started his long association with communists. - در لندن بود که همبستگی دراز مدت خود با کمونیست ها را آغاز کرد. - I will ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Investigators wanted to get access to his home. - کارآگاهان خواستار دسترسی به خانه ی او شدند. - consultants who have easy access to the presiden ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

based on برپایه ، مبتنی بر basedow's disease بیماری بیس داو acceptance and commitmnet - based مبتنی بر پذیرش و تعهد computer based بر مبنای کامپیو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

FOXP2 نخستین ژنی است در ارتباط با زبان و کلام کشف شد. این ژن بر روی بازوی بلند کروموزوم واقع شده و در مغز، قلب، ریه ها و رودهٔ جنین و انسان بالغ بیان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایکیا به چه معناست نام IKEA برگرفته از حروف اول موسس Ingvar Kamprad، Elmtaryd، مزرعه ای که در آن بزرگ شد و Agunnaryd، روستای مجاور گرفته شده است. ایک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gasoline not only burns easily but it is also explosives بنزین نه تنها به راحتی می سوزد؛ بلکه منفجر نیز می شود. five tons of explosives پنج تن م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to get/become aggressive پرخاشگر شدن . If I criticize him, he gets aggressive and starts shouting اگر از او انتقاد کنم، پرخاشگر می شود و شروع به فر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. A "yes man" is an employee who will verify everything the boss says. یک "بله قربان گو" فردی است که هرچیزی رئیسش می گوید تأیید می کند. 2. I was ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

humorist. بذله گو ، لطیفه گو ، آدم شوخ ، فکاهی نویس humorless. بی مزاح humoresque. تصنیف خیالی ، هوس ، بوالهوسی ، ( مو ) تصنیف خیالی humorous. فکاهی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 تمرکز کردن 2 متمرکز کردن I can't concentrate on my work with all that noise. من با این همه سر و صدا نمی توانم بر روی تکالیفم تمرکز کنم. I'm going ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خبرنگار ( به انگلیسی: Reporter یا correspondent ) نوعی روزنامه نگار است که در مطبوعات، رادیو، تلویزیون و اینترنت، به عنوان روزنامه نگارِ بخشِ اخبار، ...