helmet

/ˈhelmət//ˈhelmɪt/

معنی: خود، کلاه خود
معانی دیگر: (در اصل) زره سر، سرپاس، خوددار کردن، دارای کلاه ایمنی کردن، (ورزش) کلاه فوتبال آمریکایی، چهره پوش (در شمشیربازی)، کلاه غواصی، کلاه آتش نشانی، کلاه ایمنی (کارگران و موتورسیکلت سواران و غیره)، رجوع شود به: hard hat، هر چیز خود مانند (جام یا کاسه ی برخی گل ها)، خودسانه، کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: helmeted (adj.), helmetlike (adj.)
• : تعریف: a hard covering worn to protect the head from impact.

- Many more bicycle riders sustained head injuries before there was a legal requirement to wear helmets.
[ترجمه S] کیر کش کصخل عن
|
[ترجمه جلیل] قبل از اجباری شدن استفاده از کلاه ایمنی، دوچرخه سواران بسیار زیادتری از ناحیه سر دچار آسیب شدند.
|
[ترجمه جلیل] قبل از اجباری شدن ( استفاده از ) کلاه ایمنی، دوچرخه سواران بسیار زیاددتری از ناحیه سر دچار آسیب شدند.
|
[ترجمه ترجمه عسل] بسیاری از دوچرخه سواران قبل از اینکه قانون استفاده از کلاه ایمنی ایجاد شوند دچار اسیب از قسمت سر شدند
|
[ترجمه دکتر رپ فارس واو] دوباره زیر کولر کنار پشه هاییم نارحت از این که تو گرمترین سه ماه سالیم
|
[ترجمه گوگل] بسیاری از دوچرخه سواران قبل از اینکه الزام قانونی برای پوشیدن کلاه ایمنی وجود داشته باشد، به سر آسیب دیدند
[ترجمه ترگمان] بسیاری از دوچرخه سواران بیشتری قبل از اینکه الزام قانونی برای پوشیدن کلاه ایمنی وجود داشته باشد متحمل جراحاتی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a helmet liner
تودوزی کلاه خود (یا کلاه ایمنی)

2. the helmet was of beaten gold
کلاهخود از ورق طلا بود.

3. on top of his helmet there was a plume of three red feathers
در نوک کلاهخود او یک کاکل مرکب از سه پر قرمز نصب شده بود.

4. the bullet glanced off his helmet and deflected to his left
گلوله اریب وار به کلاهخود او خورد و بسمت چپ او منحرف شد.

5. the plumes that nodded on his helmet
پرهای روی کلاهخود او که خم شده و پس و پیش می رفتند

6. Do yourself a favour and wear a helmet on the bike.
[ترجمه amir.gamer] به نفع خودتان است اگر کلاه ایمنی را بر سر بگذارید
|
[ترجمه ناشناس] به نفع خودتان است که موقع دوچرخه سواری کلاه ایمنی بر سر بگذارید
|
[ترجمه .....] به نفع خودتان است سوار موتور کلاه ایمنی سر بکنید.
|
[ترجمه گوگل]به خودتان لطفی کنید و روی دوچرخه کلاه ایمنی بپوشید
[ترجمه ترگمان]به نفع خود عمل کنید و کلاه ایمنی بر روی موتور بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He pulled on his helmet and straddled the motorbike.
[ترجمه جلیل] کلاه ایمنی راپوشید و سوار موتور شد.
|
[ترجمه گوگل]کلاه ایمنی را به سرش کشید و روی موتور سوار شد
[ترجمه ترگمان]او کلاه ایمنی خود را پوشید و سپس بر روی موتورش سوار بر موتورسیکلت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Put on a helmet, fire up your engine and head out on the open road.
[ترجمه گوگل]کلاه ایمنی به سر کنید، موتور خود را روشن کنید و به جاده باز بروید
[ترجمه ترگمان]کلاه ایمنی سرت کن، موتور را روشن کن و سر راه باز کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To keep the helmet in position, fasten the strap beneath the chin.
[ترجمه گوگل]برای ثابت نگه داشتن کلاه ایمنی، بند آن را زیر چانه ببندید
[ترجمه ترگمان]کلاه ایمنی را در وضع خود نگه دارد و تسمه را زیر چانه محکم ببند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Sword split the Knight's helmet and bit him fatally.
[ترجمه گوگل]شمشیر کلاه ایمنی شوالیه را شکافت و او را گاز گرفت
[ترجمه ترگمان]شمشیر کلاه شوالیه را شکافته و او را به ضرب گلوله کشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The steel of the helmet grated against the door.
[ترجمه گوگل]فولاد کلاه ایمنی روی در رنده شده است
[ترجمه ترگمان]The کلاه ایمنی به در خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A bullet glanced off the captain's helmet.
[ترجمه گوگل]گلوله ای از کلاه کاپیتان اصابت کرد
[ترجمه ترگمان]یک گلوله کلاه ناخدا را بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A man in a crash helmet was mounting a motorbike.
[ترجمه گوگل]مردی با کلاه ایمنی در حال سوار شدن بر موتور بود
[ترجمه ترگمان]مردی که کلاه ایمنی بر سر داشت سوار بر یک موتورسیکلت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fasten the chin strap or the helmet will fall off.
[ترجمه گوگل]بند چانه را ببندید وگرنه کلاه ایمنی می افتد
[ترجمه ترگمان] strap رو ببندید یا کلاه ایمنی از بین میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The helmet has a face guard attached.
[ترجمه گوگل]کلاه ایمنی دارای محافظ صورت است
[ترجمه ترگمان]کلاهخود یکی از نگهبانان است که متصل به آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The wearing of a crash helmet is required by law.
[ترجمه آلا🏀] سر کردن کلاه ایمنی یک قانون است
|
[ترجمه گوگل]استفاده از کلاه ایمنی طبق قانون الزامی است
[ترجمه ترگمان]پوشیدن کلاه ایمنی به وسیله قانون مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The bullet had crushed his helmet and glanced off.
[ترجمه گوگل]گلوله کلاه خود را له کرده بود و نگاهی به آن انداخت
[ترجمه ترگمان]گلوله کلاهش را به هم زده بود و سرش را پایین انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خود (اسم)
alter ego, ego, galea, helmet

کلاه خود (اسم)
galea, helmet

تخصصی

[عمران و معماری] کلاهک
[] کلاه ایمنی

انگلیسی به انگلیسی

• protective head covering (worn by cyclists, soldiers, etc.)
a helmet is a hard hat which you wear to protect your head.

پیشنهاد کاربران

helmet ( n ) ( hɛlmət ) =a type of hard hat that protects the head, worn, for example, by a police officer, a soldier, or a person playing some sports
helmet
کلاه ایمنی برای آتش نشانی
Helmet
در واقع در ایران با کلاه کاسکت شناخته میشه. کاسکت واژه فرانسوی هست. مثلا کلاه کاسکت استار سیکلت همه می شناسن نه کلاه ایمنی استار سیکلت
کلاه ایمنی یا کلاه خود
در تجهیزات نظامی، معادل �کلاه آهنی� از �کلاه خود� بهتر است.
در صنعت لباس:لباس ایمنی و محافظ
helmet ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: کلاه ایمنی
تعریف: نوعی کلاه مستحکم که از آن برای محافظت از سر استفاده می کنند
کلمه ی helmet اسم هست پس معنیش میشه ( کلاه ایمنی )
کلاه کاسکت /کلاه ایمنی
کلاهی که از سر نگه داری میکند برای دوچرخه سواری و موتور سواری باید این کلاه را بزاریم ( کلاه کاسکت )
کاسکت کلاهی ه با هدف محافظت پوشیده می شود
pith helmet کلاه پنبه ای
crash helmet کلاه کاسک مسابقه ( ماشین، موتور )
safety helmet کلاه ایمنی
full - face helmet
knight helmet کلاه خود
کلاه ایمنی که رو ی سر دوچرحه سواران موتور سواران اسکیت سواران و اینجور چیزا میزارن
کلاه ایمنی ( مثلا کلاه ورزشی تکواندو که از ضربه خوردن به سر محافظت می کند ) : helmat
کلاه ایمنی برای هر رشته ورزشی از جمله : موتور سواری دوچرخه سواری اسکیت سواری و. . .
همون کلاه کاسکت خودمونو منظورشه
میشه کلاه ایمنی یا کلاه کاسکت که برلی یه سری از ورزش ها یا موتور سواری استفاده میشه
درحال شوخی
کلاه ایمنی
کلاه کاسکت
کلاه ایمنی
کلاه موتور یا دوچرخه و. . . کلا کاسکت
کلاه ایمنی برای هر رشته ی ورزشی
کلاهی که برای محافظت از سر میباشد که اغلب بر روی سر کسانی که روی متور و دوچرخه هستند دارای این کلاه ها می باشند
کلاهی که برای محافظ خود ادم است
کلاه ایمنی برای موتور سواری
( کلاه کاسکت )
کلاه خود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس