میشه لطفا یه معادل خوب برای این جمله پیشنهاد کنید؟ My thoughts stuttered to a halt and I had to stop and back them up , like a balked horse.
معنی صفت squishy در این جمله رو متوجه نمیشم... In some parts of the country, people save it in a pouch to wear around the neck, although that always struck me as a bit squishy .
معنی grate در این جملات چی میشه؟ ممنون میشم راهنمایی کنید. How does one black a grate, for example? And would Miss Bonnet even care if our grates weren’t properly blackened?
معنی این عبارت: biting off each word چیه؟
توی این پاراگراف، معنی کلمه newtwater رو متوجه نمیشم. ممنون میشم کمک کنید. Although unless we clean this place up, I can hardly imagine hosting Miss Lili at all. Granted, she probably wouldn’t ...
معنی روون برای این جمله میتونید بگید؟ It was probably the damn mushrooms that set me off
معنی only just در این جمله: It had been long enough now that I could joke about it, but only just.
معنی عبارت lead slug در جمله ی زیر: The sky was the color of a lead slug and seemed barely higher than the trees themselves.
دنبال یه معادل قشنگ برای این جمله هستم: Words are wind
مثلا برای توصیف یه کلاه حصیری اومده این کلمه floppy hat کلاه سست یا کلاه شل و ول یا کلاه آویزان قشنگ نمیشه... میشه یه کلمه قشنگتر براش پیشنهاد کنین؟؟ ممنونم!
معنی این جمله (بولد شده) رو متوجه نمیشم: Ray was the knight’s liege lord. The lady held her lands of him as well .
دنبال معادل مناسبی برای جمله ی بولد شده میگردم: I know it. I am no mean judge of men, and you are the true steel. You will give them pause. The very sight of you. مخاطب این جمله یک شوالیه ست.
توی متنی به این ترکیب برخوردم: good-son good-sister اما هیچگدوم واقعا خواهر یا پسر همدیکه نبودن. اینو چجوری میشه معنی کرد؟ مثلا یه راهب به رئیسش که یه خانمه میگه my good-sister
دنبال یه معادل قشنگ برای این عبارت میگردم که این بازی با کلمات رو (حداقل تا حدی) منعکس کنه: Even a freerider required a horse to ride
توی کتابی به این عبارت برخوردم: A was the elder, but B held himself to be better born A و B نام افراد هستن. حدس میزنم به معنای این باشه که B خودش رو بالازاده تر میدونه، اما مطمئن نیستم. ممنون میشم راهنمایی کنید.
این جمله رو چطور میشه معنی کرد: “Is aught amiss?”
معادل فارسی قشنگ برای common room مثلا توی مهمانخانه یا مسافرخانه جایی که مشتری ها مشینینن، جایی مثل کافه یا رستوران
معادل فارسی یک کلمه ای برای roughspun مثلا در roughspun brown cloak یا در roughspun tunic
کلمه shambling یعنی کسی که لخ لخ کنان راه میره. صفت فارسی مناسب براش چی میتونه باشه؟ (صفت تک کلمه ای)
یه ترجمه خوب برای این جمله: Boast not thyself of to morrow; for thou knowest not what a day may bring forth یا who knows what tomorrow will bring us