پیشنهاد‌های آرش جلیل خبازی (١٠٤)

بازدید
٢١٥
تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

operator: راننده ماشین سواری operator license: a license issued by a State authorizing an individual to operate a motor vehicle on public streets, r ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مجرا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

In academic publishing, a retraction is the action by which a published paper in an academic journal is removed from the journal. حذف نام یا بازپسگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامیمون، غیرخجسته، بدیمن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

باشهامت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خونگرم و خوشرو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ناچیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

وضع اضطراری، حالت فوق العاده اضطرار، ضرورت احتیاجات حیاتی، الزامات اساسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آنچه که خواسته یا مورد نیاز است something that is wanted or needed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خردمند - خردمندانه sage

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

درست کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

بدعنق و دلگیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

importance in effect or influence اهمیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مال کسی را چاپیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

برشمردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

حوالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نگاشتن اثر ادبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دوستان دقت کنید prerequisite به معنای پیشنیاز هست! معنی بهتر میتونه " پیش شرط" باشه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

وابستگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در پی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معانی درست اینان دوستان: کاری را خراب کردن، گند زدن گندکاری، خرابکاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ولخرجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

A class - ridden society is a term used y sociologists to explain a society which is ruled by social classes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ارتباط، رابطه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آموزش توام با نصیحت^معمولا افراطی و خسته کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

انگیزشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تدریجا ناپدید شدن/گذشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a thing that serves to illustrate that a system or situation is bad and deserves to be condemned.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

overawe بیم زده کردن، هراساندن، ترساندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حقه بازی، حیله بازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

having been expected or needed for a long time

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ریخت، وضع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

یادگاری از گذشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیخ شدگی مو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ظاهرا منطقی و درست ولی عکس آن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ضوابط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

زمین گیر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیار بسیار سخاوتمند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-٤١

حق مسلم! انرژی هسته ای حق مسلم ماست . . . : ) ) )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقال anecdotist

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پر تلالو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی حد و حصر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نحیف، ضعیف، شکننده، ضعیف النفس، سست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

منظر، لباس مبدل: معمولا برای فریب یا نامردی بکار میرود ولی میتواند معنی لباس هم بدهد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نفهم - از روی نفهمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

شفاف سازی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

التیام بخشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

طرز رفتار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قیامت، جهنم مثلا وقتی میگیم چه قیامتی/جهنمی شده اونجا!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شخص نمک نشناس