نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as the ice at the poles melts: همانطور که یخ های قطب آب میشود
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the noise out in the street was deafening: سر و صدای در خیابان کر کننده بود.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the lamp is beside the bed: چراغ کنار تخت است ( نشان می دهد که ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
floorboard creaks: تخته الوار های کف ، غژغژ می کنند. ( ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they were all dressed as clowns: آنها همه در نقش دلقک لباس پوشیده بو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop making so much noise: انقدر سر و صدا نکن!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you have to check off the past: باید گذشته را فراموش کنی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she sat beside him during the movie: او کنار او در طول فیلم نشست ( نزدی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beside the taller skyscrapers the building looked small: این ساختمان، در مقایسه با آسمان خرا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be back by 11: تا ساعت یازده برگرد be back = ( از ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm going to my local for a beer: دارم میرم پاتوق محله برای یک آبجو. ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that party was a real hoot: اون مهمونی واقعاً ترکوند! ( یعنی خ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no flies on sombody: به راحتی نمی توان آن شخص را فریب دا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no way i'm going skydiving: محاله برم چتربازی!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if only you care to lend your ears: اگر گوش شنوا داشته باشید! ( در زبا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm just going to my local to get some milk: فقط دارم میرم سوپرمارکت محله یکم شی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the legislative assembly represents the voice of the people: مجلس قانونگذاری نماینده صدای مردم ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nothing is powerful as a changed mind: هیچ چیز به اندازه یک ذهن تغییریافته ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his house is beside the lake: خانه اش کنار دریاچه است. ( به معن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's beside the point: این ربطی به آن موضوع ندارد. beside ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as of yesterday: از دیروز
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the legislative assembly passed a new law: مجلس قانونگذاری یک قانون جدید تصویب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i lend my toy: من اسباب بازیم را قرض دادم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we prefer to buy local food when we travel: ما ترجیح می دهیم هنگام سفر غذای محل ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no flies on someone: به راحتی نمی توان آن شخص را فریب دا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no way will she agree to that deal: اصلاً امکان نداره با اون معامله موا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we developed this website for cross country trips using ride shares: ما این وب سایت رو فقط برای انجام مس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this should be a hoot: فکر کنم خیلی باحال باشه To be a hoo ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we won't have time to go swimming besides it's too cold: ما وقت نخواهیم داشت برویم شنا، به ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we must vacate the house as of september 10: باید خانه را تا دهم سپتامبر تخلیه ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that jacket is fly: اون ژاکت خیلی شیک و جذابه fly ( مد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the issue was solved by the local government: این مشکل توسط دولت محلی حل شد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the workers on the assembly line must be fas: کارگران در خط مونتاژ باید سریع باشن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a nice young fellow: اون بچه باحالیه. اون آدم خوبیه. ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shall i go no way: می توانم بروم؟ به هیچ وجه!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
will you lend me your bicycle: دوچرختو بهم قرض میدی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the cat was sitting beside the fireplace: گربه کنارِ شومینه نشسته بود.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be very funny: باحال، سرگرم کننده، لذت بخش
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there are no flies on him: به راحتی نمی توان او را فریب داد. ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the noise was so loud that i couldn't hear anything else beside it: صدا آن قدر بلند بود که هیچ چیز جز آ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ride share: خودروهای مشترک یا اشتراکی ست. ( ی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be a hoot: باحال، سرگرم کننده، لذت بخش
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask a local for the best place to eat: از یک بومی ( اهل آن منطقه ) بهترین ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that chap is brilliant there are no flies on him: آن جوانک زیرک است ، به راحتی نمی تو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's pretty serious: کسی که کار رو با جدیت دنبال میکنه. ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not theoretical: کاربردی / عملی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's so fly: اون خیلی خفنه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beside the main course we also had dessert: افزون بر غذای اصلی، دِسِر [=یا پس غ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he assembled the furniture by himself: او مبلمان را خودش سرهم کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the way someone swings: یه اصطلاح : گرایش جنسی فرد است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cars are made on an assembly line: خودروها روی خط مونتاژ ساخته می شوند ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he crowd hooted in protest: جمعیت با فریاد اعتراض کرد. ( نوعی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's late i must fly: دیر شده است - باید عجله کنم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sighs and complaints: آه ها و ناله ها
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's so fly everyone wants to be like him: اون خیلی خفنه—همه می خوان مثل اون ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the weather had a direct effect on our plans: آب و هوا تاثیر مستقیمی روی برنامه ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his dad is die besides his wife: پدرش مُرده علاوه بر همسرش
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her fly moves on stage got the crowd hyped: حرکات خفن ش روی صحنه جمعیت رو هیجان ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we worked beside each other on the project: با هم روی آن پروژه کار می کردیم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scientists assembled data from various sources: دانشمندان داده ها را از منابع مختلف ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the school had an assembly today: امروز در مدرسه یک جلسه برگزار شد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the students assembled in the hall: دانش آموزان در سالن جمع شدند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know which way he swings: نمیدونم گرایش جنسیش چیه ( به زن ها ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an amusing person or thing: یک شخص یا چیز سرگرم کننده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
besides studying she also works part time: علاوه بر درس خواندن، او نیمه وقت کا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you don't know what you can achieve until you try: تا زمانی که تلاش نکنید، نمی دانید چ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was very quick to answer: او خیلی زود جواب میداد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the doctor gave him a quick check up: پزشک او را یک معاینه سریع کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
local language: زبان محلی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
local contamination: آلودگی محیطی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they support local businesses: آنها از کسب و کارهای محلی حمایت می ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a local resident: او یک ساکن محلی است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
besides the first question the whole test was fairly easy: سوال اول به کنار، کل امتحان انصافا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's a local resident: او یک ساکن محلی است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you play any other sports besides basketball: به جز/به غیر از بسکتبال هیچ ورزش دی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she sat beside me: او کنار من نشست.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in us people generally more direct: در آمریکا، مردم بیشتر رعایت می کنند ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he robbed my wallet: طرف محتویات کیف پولو برداشت برد نه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i checked off the items on my to do list: من موارد موجود در لیست کارهایم را ت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
these concert tickets for $10: بلیط کنسرت با ۱۰ دلار؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is a steal: انگار دزدیدی آوردی!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i throw the ball you swing: در بیسبال من توپ را بطرفت پرت می ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that hotel deal was a total steal: اون پیشنهاد هتل واقعاً یه خرید فوق ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this swing is perfect for fun in your yard: این تاب برای سرگرمی در حیاط شما عال ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got this designer jacket for $30 it was a steal: این کت طراح رو با ۳۰ دلار گرفتم—واق ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a steal: واقعاً مفت بود!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you want to chat for a bit: می خوای یه کم گپ بزنیم؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we were just chatting and drinking coffee: ما فقط داشتیم صحبت می کردیم و قهوه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i love to chat with my friends online: من عاشق گپ زدن با دوستانم به صورت آ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need to have a quick chat with you about the project: باید یک گفتگوی کوتاه با تو درباره پ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm sorry i'm busy right now but we can have a chat later: متاسفم، الان سرم شلوغه، اما می تونی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a quick look at the fact: نگاه اجمالی به حقیقت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i tried to catch him but he was too quick for me: من تلاش کردم تا او را بگیرم ولی او ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he stole my wallet: طرف کل کیف پولمو برداشت برد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the manager checked off the completed tasks: مدیر وظایف انجام شده را تایید کرد c ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was dead tired: من خیلی خسته بودم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was dead happy: من خیلی خوشحال بودم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thank you in advance for your help: پیشاپیش از کمکتان تشکر می کنم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it costs around 30 dollars: حدود ۳۰ دلار قیمت داره.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if mum finds out about this i am dead: اگر مامان راجع به این موضوع چیزی بف ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i feel i should be doing more to help her: من فکر میکنم باید برای کمک به او تل ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is all i had to say over and out: همه ی حرفامو زدم—دیگه تمومه!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a pretty child: یک بچه قشنگ pretty=adjective
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are ready for you: منتظر شما هستیم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i kept my eyes tight shut: چشم هامو محکم بسته نگه داشتم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just realized i haven't eaten all day: همین الان متوجه شدم که تمام روز چیز ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make an advance: بیعانه پرداخت کردن بیعانه دادن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll be there around 5 pm: حدود ساعت ۵ بعد از ظهر اونجا میام.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i'm dead: اگر . . . . تو دردسر بزرگی میفتم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold tight to the handrail: سفت بچسب به نرده.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
roger that over and out: دریافت شد. پایان مکالمه.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mouth of the volcano: دهانه آتشفشان
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a bit awkward around new people: او در حضور افراد جدید کمی دستپاچه ی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he laughed loudly there was no doubt he was tight: با صدای بلند خندید. شکی وجود نداشت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that time of night is pretty dead: آن موقع شب کاملاً سوت و کور است dea ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop a moment: لحظه ای صبر کن stop= صبر کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a wanted man: اون مرد تحت تعقیب است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we need to prepare the documents in advance: ما باید مدارک را از قبل آماده کنیم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stomp around: همینجوری پای کوبان راه رفتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i feel i am right: من حس می کنم که درست می گویم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's all i had to say over and out: همه ی حرفامو زدم—دیگه تمومه!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if mum finds out about this i'm dead: اگر مامان راجع به این موضوع چیزی بف ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a pretty large sum: یک مبلغ نسبتا هنگفت adverb=pretty
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come on dinner's ready: زود باش، غذا حاضر است!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
money to be tight: چیزهایی در مضیقه بودن کمبود مالی وج ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you realize how much i love you: متوجه میشی که من تو را تا چه اندازه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i forgot to coat the pan with oil so the cake is pretty stuck to the pan: فراموش کردم تابه را روغن مالی کنم، ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oopsie daisy you dropped your ice cream: ای وای! بستنی ات افتاد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rate someone's chances: اندازه گیری احتمالات, پیش بینی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a wanted man: اون مرد تحت تعقیب است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thing to be tight: چیزهایی در مضیقه بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
obviously something's bothering you: تابلوهه ی چیزی مزاحمته. obviously= ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we stopped to eat: برای صرفِ غذا توقف کردیم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not around here: بچه این محل نیستم من این حوالی و دو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i feel i'm right: من حس می کنم که درست می گویم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her hair is pretty long: موهاش نسبتا بلنده.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dead interesting: خیلی جذابه dead=خیلی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut that crap: چرند نگو ، مزخرف نگو ، چرت و پرت نگ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
around means a little more or less than: اطراف یعنی کمی بیشتر یا کمتر از
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ready wit: حاضر جوابی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it feels slow: آرام به نظر می رسد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there has obviously been a mistake: مسلما اشتباهی رخ داده است ( بدیهی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where do i get off for the cinema: برای سینما کجا پیاده شم؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
should it come to war: احیانا اگه جنگ بشه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oopsie daisy i forgot my keys again: اوه، دوباره کلیدامو جا گذاشتم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rate somebody's chances: اندازه گیری احتمالات, پیش بینی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i always wanted to tell you but i couldn't: همیشه میخواستم بهت بگم ولی نشد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
things to be tight: چیزهایی در مضیقه بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hard work and dedication stay cut: زحمت و پشتکار نتیجه می دهد؛ خوش هیک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am not around here: بچه این محل نیستم من این حوالی و دو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
british companies were readying themselves for big changes: شرکت های انگلیسی خود را برای تغییرا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we stopped eating: از غذا خوردن دست کشیدیم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i feel it: من احساسش میکنم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
which is the last stop for the 24: آخرین توقفگاه ( اتوبوس خط ) ۲۴ کجاس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
congratulations you made the first cut: تبریک! از مرحله ی اول حذف نشدی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
should it come to war we d do well to have our own endless army of dead soldiers: احیانا اگه جنگ بشه، بهتره که ارتش ج ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a depressing atmosphere: یک جو غم انگیز و یاس آور
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ready earth: اراضی سبک
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we all felt like celebrating: ما همه مون جشن گرفتن رو دوست داشتیم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pretty dangerous: بسیار خطرناک
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
studying plants and fossils have helped scientists explain history of the year: مطالعه گیاهان و فسیل ها به دانشمندا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rate sb's chances: اندازه گیری احتمالات, پیش بینی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seen by others: مورد توجه دیگران قرار گرفتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we'd treat your wounds even if you were one of the bad guys: حتی اگه مجرمم باشی زخماتو درمان می ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oopsie daisy someone's made a mess: اوه! یکی شلوغ کاری کرده!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they are rated among the best wrestlers: آن ها در زمره ی بهترین کشتی گیران م ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am getting off at the next stop: من ایستگاه بعدی پیاده میشوم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slow somebody down: حرکت کسی را کُند کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
combat ready: آماده به رزم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're some piece of work: می دونستی کارت حرف نداره.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are driving me mad: تو داری منو عصبانی می کنی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he felt like bursting into tears: آقائه دلش میخواست بزنه زیر گریه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make advances to somebody: به کسی پیشنهادِ دوستی دادن به کسی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hey guys let's go: هی بچه ها بیاین بریم !
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a sense of something: درکی از چیزی داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go mad: به سرش زده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to rate a promotion: استحقاق ترفیع داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are some piece of work: می دونستی کارت حرف نداره.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slow someone down: حرکت کسی را کُند کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what kind of music do you like: چه جور موسیقی دوست داری؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's study the issue in the next chapter: بیایید/ شاید بهتر باشد/ شاید بی منا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a mean guy: اون آدم بدجنسیه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my cut is 70 percent yours is 30 percent: سهم من ۷۰٪ است و سهم تو ۳۰٪.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a first rate teacher: یک معلم درجه یک
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slow sb down: حرکت کسی را کُند کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm getting off at the next stop: من ایستگاه بعدی پیاده میشوم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is a nasty piece of work: اون یک عوضی به تمام معناست.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't chase my car: ماشین منو تعقیب نکن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
acquiring mad skills will help you in this way: یادگیری مهارت های گسیخته و متنوع در ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if anyone should call please take a message: اگر احیانا کسی تماس گرفت لطفا پیامش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's kind of cold in here don't you think: یه جورایی تو اینجا سرده، فکر نمی کن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we'll go for a walk if you feel like it: اگه دوست داری میریم پیاده روی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whith the advantage of knowing the title in advance: با این مزیت که عنوان را از قبل میدا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are coming to your senses: تو به خودت میای کنایه ایه تو این جم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mission ready: آماده ماموریت، آماده پرواز
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the crew radioed yokota air base to alert them: خدمه با پایگاه هوایی Yokota تماس را ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bear in mind that this exam is only a practice: به خاطر داشته باش که این امتحان فقط ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she sensed her father's sadness: اون ناراحتی پدرش رو حس کرد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i like the first cut on that album: من آهنگ اول اون آلبوم رو دوست دارم. ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hide something from someone: چیزی را از کسی پنهان کردن
١ هفته پیش