پیشنهادهای فهیمه چاکرالحسینی (٢٢٩)
معنای تحت اللفظی ش می شود تیری ( پیکانی ) یا صاعقه ای از آسمان. یعنی همان اتفاق نامنتظَر.
نامنصفانه غیرمنطقی اغراق آمیز خیلی زیاد
دو پاره استخوان ( کنایه از آدم نحیف )
1. تغییر جهت دادن ( کشتی ) 2. چو انداختن، شایعه کردن 3. ناراحت کردن، پریشان کردن، به هم ریختن کسی
رسته های اجتماعی در نظام فئودالی
به موقعیت پیشین خود بازگشتن
دوران ساز
خوداظهار؛ چیزی که خود ماهیت خود را اعلام می کند.
حرف اول را زدن
کسی را با کمربند کتک زدن
بی چون وچرا
محاصره
هم راستایی
وقوع
متحد شدن دست به یکی کردن
در شوک فرو بردن
رونمایی کردن
به ندرت تقریباً اصلاً
خارج از مقام رسمی
کارنامه
اصطلاح "جُم" در جم خوردن یا جم دادن صحیح نیست. این کلمه جنب است که به صورت جم تلفظ می شود.
واقعیت مسلم
دم کسی را چیدن کسی را سر جای خود نشاندن
متوقع
جنگ به راه انداختن
دولت اتحاد ملی
وقتی کار از کار گذشت . . .
نشان دادن آشکار کردن
دادخواهی
به وقتش
هم ذات پندارانه
قال قضیه ای را کندن
در هاله ای از ابهام بودن
به خرج کسی نرفتن
صادق بودن This issue goes for Iran revolution as well. این مسئله دربارۀ انقلاب ایران هم صادق است.
تحت تأثیر چیزی بودن از روی . . . عمل کردن
همکاری خیانت آمیز با نیروی دشمن جالبه که این معنی ای که من ارائه کردم 13 تا آنلایک گرفته. به نظر شما معنی این جمله چیه؟ the cooperative effort by per ...
عاری بودن از اغراض شخصی
استفادۀ بهینه
جانبدارانه
آوای وحش
استفادۀ بهینه کردن از پیشامد ناخواسته
به اصطلاح
حداقل
به درستی
تصرف
در یک دم، در یک لحظه
موضع گیری
خود حق به جانب نگر
اقناع کردن