a chapter of accidents


تغییر آب و هوا، به سفر تفریحی رفتن، یک سلسله ناملایمات، رویدادهای پیاپی و بد

جمله های نمونه

1. The whole affair has been a chapter of accidents from start to finish.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] کل قضیه از ابتدا تا انتها سلسله ای از اتفاقات بد بود.
|
[ترجمه گوگل]کل ماجرا از ابتدا تا انتها فصلی از تصادفات بوده است
[ترجمه ترگمان]کل ماجرا، یه فصل از حوادث بوده که شروع به تموم شدن کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The whole trip was a chapter of accidents.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] کل سفر سلسله ای از اتفاقات بد بود.
|
[ترجمه گوگل]کل سفر فصلی از تصادفات بود
[ترجمه ترگمان]تمام این سفر فصلی از حوادث بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such a chapter of accidents, however ridiculous in modern eyes, epitomised a genuinely important aspect of international relations.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] این سلسله ناملایمات هرچند از دیدگاه امروزی مضحک است تجلی جنبه ای واقعاً مهم از روابط بین الملل است.
|
[ترجمه گوگل]چنین فصلی از تصادفات، هر چند در نگاه مدرن مضحک باشد، مظهر جنبه ای واقعاً مهم از روابط بین الملل است
[ترجمه ترگمان]چنین فصلی از تصادفات، با این حال در چشمان مدرن مضحک است و جنبه ای واقعا مهم از روابط بین الملل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our exploration to the primeval forest was quite a chapter of accidents.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] کاوش ما در این جنگل کهن قشنگ سلسله ای از اتفاقات بد بود.
|
[ترجمه گوگل]کاوش ما در جنگل اولیه کاملاً یک فصل از حوادث بود
[ترجمه ترگمان]اکتشاف ما در جنگل بدوی، فصلی از حوادث بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It had been a chapter of accidents from start to finish.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] از ابتدا تا انتها، سلسله ای از اتفاقات بد بود.
|
[ترجمه گوگل]این یک فصل از تصادفات از ابتدا تا انتها بود
[ترجمه ترگمان]فصلی از حوادث بود که از ابتدا تا انتها به پایان رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A black eye, a torn hand, blisters on your feet — my God, what a chapter of accidents!
[ترجمه گوگل]یک چشم سیاه، یک دست پاره، تاول روی پاهای شما - خدای من، چه فصل تصادف!
[ترجمه ترگمان]یک چشم سیاه، یک دست پاره، چند تا پینه پای تو - خدای من، چه فصلی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The problem with Darwin's theory was that it reduced evolution to a chapter of accidents.
[ترجمه گوگل]مشکل نظریه داروین این بود که تکامل را به فصلی از حوادث تقلیل داد
[ترجمه ترگمان]مشکل تئوری داروین این بود که این نظریه تکامل را به فصلی از حوادث کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I ran out of petrol, had a broken windscreen, and then got a flat tyre – the whole trip was a chapter of accidents.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] بنزینم تمام شد، شیشۀ جلوی ماشینم شکست و بعد لاستیک پنچر شد - کل سفر سلسله ای از اتفاقات بد بود.
|
[ترجمه گوگل]بنزینم تمام شد، شیشه جلوم شکست، و بعد لاستیک پنچر کردم - کل سفر فصلی از تصادف بود
[ترجمه ترگمان]از بنزین فرار کردم، شیشه windscreen شکسته بود، و بعد لاستیک پنچر پیدا کردم - کل سفر فصلی از تصادف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس