پیشنهادهای فهیمه چاکرالحسینی (٢٢٩)
برون ریزی
موشکافانه ( به عنوان صفت )
کار و زندگی کسی شدن
نیاز مبرم
طلایه دار
آغشته کردن
دستاویز
وضع واژۀ جدید
آدم حسابی
آماده باش
بی سروصدا
باورنکردنی به نظر رسیدن
وساطت
نظر خود را تغییر دادن
پیام دیپلماتیک غیررسمی
چشمم آب نمی خورد.
چشمم آب نمی خورد.
ماهیت مستقل داشتن
بدعت گذاشتن
اسباب حواس پرتی
اخراج از بازی فوتبال کارت قرمز دریافت کردن
کوته نظرانه
فروکاستن
خوشبختانه
به سراغ کسی آمدن، بر کسی عارض شدن
طفیلی
علی حده
داستان یا گزارش را به سود کسی یا چیزی پیچ و تاب دادن
تأیید شخص معتبر
محفل آبرومند
ستون نظرات دیگران
العاقل یکفیه الاشاره عاقل را اشارتی کافی ست.
کسی یا چیزی تمام کار و زندگی کسی شدن
دور انداختن، رها کردن
وجهه
موکول به بعد در درجۀ دوم اهمیت
به بعد موکول کردن
چیزی یا مسئله ای را مثل روز روشن کردن بدیهی کردن
1. ساختن؛ بالا آوردن؛ برافراشتن ( خانه، ساختمان، خیمه و . . . ) 2. رو کردن؛ نشان دادن ( علامت، پوستر و . . . ) 3. رو کردن؛ ارائه کردن ( نظریه، پیشن ...
تازه اگر . . .
طردگرا انحصارگرا
1. گرفتن و بلند کردن یا حرکت دادن چیزی یا کسی - تلفن را جواب دادن - صورتحساب را حساب کردن ( به ویژه زمانی که چندین نفر در هزینه مشارکت دارند. ) ( ک ...
از اعتبار انداختن
با خوش خیالی
برائت جستن
زمینگیر کردن
هم خدا را خواستن هم خرما را
کاملاً متفاوت
خطر از بیخ گوش گذشتن
سلسله ای از اتفاقات بد