تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. انتظار داشتن برای یکی دیگر 2. انتظار برای یک مورد دیگر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- پیش بینی شدن - انتظار داشتن برای رخدادی - حامله بودن ✅ در معنی حامله بودن، این اصطلاح به هیچ وجه به معنی باردار شدن نیست و نکته بعدی اینکه این ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح بیشتر در گزارش های آب و هوا استفاده می شه و به معنی: ✅ - بیشترین دما👈 ( در گزارش آب و هوا ) Tomorrow will be a high of 25 degrees cent ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- و این هم. . . این عبارت به نوعی به منظور ایجاد جلب توجه شنونده یا خواننده به موضوعی است و در نقل قول ها و صحبت های رسمی یا غیررسمی استفاده می شود ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تا قبل از پایانِ ( چیزی ) . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طبق کتاب 👇Oxford word Skills 👇 Not working/studying and often away from home صرفاً به معنی تعطیل بودن نیست و این تعطیلی می تواند به فرم های زیر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "At the back of" معمولاً به معنای "در پشتِ" یا "در انتهایِ" استفاده می شود. پرکاربردترین معانی عبارتند از: 1. در پشتِ 2. در انتهایِ 3. در عقبِ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

At the top of ≠ At the bottom of در نوک ِ /بالاترین نقطه از/در بالا ≠ در ته ِ/پایین ترین نقطه از / در پایین

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محفل های مردونه پاتوق های مردانه کلوپ های مردونه در گذشته، کلوب های مردانه به طور عمومی فقط برای مردان بودند و زنان اجازه ورود به این کلوب ها را ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

- پیچیده "complicated" سخت تر و دشوارتر و پیچیده تر از "complex" هست.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

خانم . . . n. . . باید برید برای هر کدوم از این واژه هایی که گفتید سرچ کنید تا در جای مناسب استفاده کنید. ممکنه در یک معنی مترادف باشن ولی در کاربرد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Childcare اصطلاح کلی ایه که شامل انواع مختلف خدمات مراقبت از کودکان هست، مثل: - Nurseries: مهدکودک ها - Nanny: پرستار کودک - Daycare Centers: مرا ...

پیشنهاد
٠

ارتباط کاری داشتن با

پیشنهاد
٠

ارتباط کاری خوبی داشتن با

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربردهای این ساختار: وجود داشتن موجود بودن رخ دادن اتفاق افتادن برگزار شدن انجام شدن در جریان بودن قرار داشتن حضور داشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

وجود داشتن موجود بودن رخ دادن اتفاق افتادن برگزار شدن انجام شدن در جریان بودن پخش شدن ( رسانه ) قرار داشتن حضور داشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وجود داشتن موجود بودن رخ دادن اتفاق افتادن برگزار شدن انجام شدن در جریان بودن پخش شدن ( رسانه ) قرار داشتن حضور داشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وجود داشتن موجود بودن رخ دادن اتفاق افتادن برگزار شدن انجام شدن در جریان بودن قرار داشتن حضور داشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وجود داشتن موجود بودن رخ دادن اتفاق افتادن برگزار شدن انجام شدن در جریان بودن پخش شدن ( رسانه ) قرار داشتن حضور داشتن

پیشنهاد
٠

زمانی استفاده می شه که کسی به کسی دیگه می خواد بگه که بقیه روزش رو خوب سپری کنه. این جمله معمولاً وقتی استفاده می شه که شما یا کسی دیگه از هم جدا می ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت یک اصطلاح است یک معنی روانتر رو میشه واسش در نظر گرفت: چقدر همه چیز زود تغییر می کنه! چقدر همه چیز زود عوض میشه!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن و شوهر بودن زوج بودن Be such a perfect couple زن و شوهر کاملی بودن یک زوج بی نقص و عالی بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش آفرینی نقش داشتن در یک اثر ایفای نقش پروژه بازیگری Do you have an acting job already آیا تا به حال نقش آفرینی داشتی؟ آیا تا به حال ایفای نقش ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- در یک پروژه بازیگری مشغول به کار بودن - یه نقش توی یک فیلم یا سریال داشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرکاربردترین معانی: 1. تبریک! 2. عالیه برای تو ( با برات ) / خیلی خوبه واست ( به مفهوم چیزی که به نفعت هست ) 3. خوش به حالت. 4. احسنت! 5. موفق با ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Get a doctor" به معنای "دکتر بیاور" یا "دکتر بیاورید" است. معمولاً وقتی استفاده می شود که کسی نیاز فوری به مراقبت پزشکی دارد و باید سریعاً یک دکتر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدا زدن او یا فراخواندن او call her= get her یکی از معنی هایget هست. بازم بستگی به شرایط جمله داره چون ممکنه همین معنی بسته به شرایط جمله تغییر کنه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- به تنهایی - خودش به تنهایی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت babysitting با nanny : Babysitting - مراقبت از کودکان برای مدت کوتا شخصی که مراقبت از کودکان دیگران را برای مدتی موقت معمولاً در نبود والدین ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Hangout with - معنی: گذروندن وقت با کسی. - کاربرد: برای بیان زمانی که با دوستان یا آشنایان می گذرونی. I like to hangout with my friends on week ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فروشگاه یا مغازه خرده فروشی ( فروشگاهی که جنس رو مستقیم به مصرف کننده می فروشه نه به کسب و کارهای دیگه ) خرده فروشی با دست فروشی تفاوت داره. خرده ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take a vacation - مرخصی گرفتن ( جهت استراحت یا تفریح یا بازیابی انرژی ) - رفتن به تعطیلات Go on vacation رفتن به تعطیلات ✅ تو این معنی مترادف ه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

تفاوت بین humble و modest : Humble: - احساس نسبت به خود: فردی که خود را بالاتر از دیگران نمی بیند و به موفقیت های خود افتخار نمی کند. - نوع رفتار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی "تفنگداران دریایی" یا "نیروی دریایی" است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

✅ این اصطلاح به معنای شروع به خوابیدن است، نه لزوماً به رختخواب رفتن یا در خواب بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

"past" یکی از معانی اش می تونه "رد شدن از" باشه، وقتی به عنوان حرف اضافه استفاده می شه. به معنی عبور کردن از کنار یا جلوی چیزی است. مثال: - We wal ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مهم ترین معنی های لغت "across" 1. روی سطح چیزی/ بر روی ( سطحی ) : - The cat ran across the table - ( گربه روی میز دوید. ) - Go across the brid ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

- معادل بودن با Her qualifications are equivalent to a master's degree - ( مدارک او معادل با یک مدرک کارشناسی ارشد است. )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعل ساده Be Eager to - مشتاق بودن به ✅ ( برای بیان احساسی به همراه تمایل و اشتیاق ) He is eager to start his project - ( او مشتاق به شروع پروژه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

پرکاربردترین معانی: ۱ ) وقوع چیزی / رخ دادن یا در حال اتفاق افتادن ( happening ) : - What's going on here - ( اینجا چه خبره؟ ) - - - - - - ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. معامله - "He has been dealing in antiques for years. " - او سال هاست که در خرید و فروش عتیقه جات فعالیت می کند. 2. برخورد، راه انداختن، رسیدگی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. به تأخیر انداختن یا تعویق انداختن: - The committee is sitting on the proposal until next month. ( کمیته پیشنهاد را تا ماه آینده به تعویق انداخت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حراجی برگزار کردن برپا کردن یک حراجی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

1. تسویه حساب و ترک کردن: - معنی: حساب خود را تسویه کردن و رفتن. - مثال: We need to check out of the hotel by noon ( ما باید تا ظهر از هتل تسوی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. دویدن دور چیزی: به معنای دویدن به دور یک شیء یا مکان. - The children ran round the playground ( بچه ها دور زمین بازی دویدند. ) 2. انجام داد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضربه زدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Give a blow صحیح هست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm acting on impulse من کارم یهوییه. . . چند معنی مختلف برای عبارت "act on impulse" : 1. **عمل کردن بر اساس انگیزه ناگهانی** 2. **تصمیم گیری بدو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

- ردی به جا گذاشتن : 1. ردی فیزیکی به جا گذاشتن - مثال: The hikers left a trail of footprints in the snow. کوهنوردان ردی از ردپا در برف به جا گذ ...