تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

همچنین باید توجه کنیم که عبارت related در حالت صفت مرکب به مانند related to عمل می کنه: اما: ✅ صفت مرکب با “related”: برای توصیف مستقیم و مختصرِ نوع ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

👈 تفاوت بین ( relative to ) و ( related to ) در کاربرد و معنای آن هاست: 1. Relative to: ✅ این عبارت معمولاً برای مقایسه یا بیان نسبت بین دو چیز اس ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت های "relative" و "related" هر دو به نوعی ارتباط اشاره دارند، اما کاربرد و معنای آن ها متفاوت است: 1. Relative: - به عنوان اسم، به معنای "خویش ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- خویشاوند بودن فرق اصلی بین "be relative" و "be related" در کاربرد و معنای آن هاست: 1. Be relative: - این عبارت به فردی اشاره دارد که عضو خانواده ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه خانوادگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ مستقیم به داخل، مستقیم به سمتِ ( برای توصیف و تاکید حرکت مستقیم/سریع/دقیق ) 👈 به داخل مکان/فضا He walked right into the room او مستقیماً وارد ا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

چند معنی عامیانه برای "round and round" با مثال می تواند عبارت از: - بارها چرخیدن یا حرکت دایره ای: The Earth spins round and round ( زمین به دور ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر مفهومی هر دو عبارت phone و make a phone call به معنای “تلفن زدن” هستند و هدف یکسانی دارند. تفاوت اصلی در نحوه استفاده و ساختار جمله است. Mak ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای کاری است که ارزش واقعی ندارد و فقط برای مشغول نگه داشتن افراد به آن ها داده می شود. این نوع کارها معمولاً برای جلوگیری از بیکار ماندن افراد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

shop at برای خرید کردن گشتن یا جستجو کردن در shop for برای خریدن چیزی گشتن یا جستجو کردن "Shop at" معمولاً برای بیان زمان و محل خرید استفاده می شو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل : - گشتن برای خرید کردن - جستجو کردن برای خرید کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت پرواز ( به قصد ترک کردن )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

گرم ماندن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به گروهی از نوازندگان گفته می شود که با هم و تحت هدایت یک رهبر ارکستر، قطعات موسیقی را اجرا میکنند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sing در حالت فعل به معنی آواز خواندن یا سراییدن هست. Song هم یک اسم هست و به معنی آهگ یا شعر. بنابراین : - یک آهنگی خواندن - یک شعری سراییدن - ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستگی به زمینه دارد. برخی از معانی رایج عبارتند از: - مشغول به کاری بودن: وقتی کسی می گوید “He’s at it again” یعنی او دوباره مشغول به همان کار شد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 ) initiative. . . اسم و صفت ✅ در برخی موارد به عنوان صفت استفاده می شود، اما این کاربرد ( صفت ) کمتر رایج است و بیشتر در قالب ترکیبات خاصی مانند "i ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه “whereabouts” به دو صورت به کار می رود: اسم: به معنای مکانی که فرد یا چیزی در آن قرار دارد. به عنوان مثال: “His whereabouts are unknown” یعنی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفاوت "reception" با "receptionist" : Reception مکان پذیرش. . . Receptionist متصدی پذیرش. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در وسط جمله : - نحوهٔ - که چگونه در ابتدا جمله پرسشی : - چگونه انجام دادن کاری - چطور باید انجام داد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Persuade متقاعد کردن ( کسی بر تاکید یا تشویق برای انجام فعالیت یا عملی ) Convince متقاعد یا مجاب کردن ( کسی بر تغییر یا تصدیق نظر یا عقیده ای )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روحیهٔ خوب You are in a good mood today تو امروز روحیه خوبی داری.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"The phrase "break a leg" means ( good luck or best wishes ) It is used affectionately or humorously to encourage performers, especially before a ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شل شدن. . . پاره شدن. . . آزاد شدن. . . مترادف : Get صفت Get loose

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت به این معنی است که پیش بینی می شود که چیزی در آینده به طور کاملاً واضح و قابل پیش بینی خواهد بود و این موضوع تنها به زمان احتیاج دارد تا رخ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- متفاوت بودن با - برخلاف ( چیزی ) بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

( طبق کتاب Oxford word skills ) یه کلمه رایج هست به معنی : Not very - نسبتا زیاد - نه خیلی زیاد دیگر معانی طبق دیکشنری لاگمن : especially Ame ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوس کردن به میل ( تمایل ) شدیدی داشتن به

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر گذاشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در رقابت بودن برای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

علیهِ یکدیگر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشخص شدن become clear

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

عیادت کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۱ ) be up to = busy with / occupied with ۲ ) up to= dependent on ۳ ) up to = until ۴ ) up to= able to do 5 ) up to = at most _________________ ...

پیشنهاد
٠

چه خبر، چیکار می کنی؟

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

محکوم شدن به. . . ( جرمی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پر کاربردترین معانی این لغت : ۱ ) سرگرم کننده یا مشغول کننده ۲ ) جالب ( موضوع ) ۳ ) خوشمزه یا دلچسب ( غذا ) ۴ ) جذاب ( چهره )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

این اصطلاح با توجه به ساختار جمله معانی مختلف داره، مهمترین معانی و کاربردهای اصلی این اصطلاح عبارتند از: ۱ ) تمرکز بر روی چیزی ( متمرکز بودن ) He' ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

حرکتی ( اشاره ای ) را انجام دادن مثل انجام دادن حرکتی ( اشاره ای ) زشت با انگشت He made an obscene gesture with his finger

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک موردی از. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

من همیشه دلم می خواست که. . . این خواسته از گذشته بوده و در زمان حال ادامه دارد. پس یک خواسته قلبی بوده که از گذشته همچنان وجود دارد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هفته آینده In a ten days ده روز دیگه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامزد بودن با. . . She is engaged to Peter او نامزد پیتر است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تحت تاثیر قرار گرفتن توسط. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقت مناسب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر چشمگیر اثر چشمگیر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مدت زیادی گذشته است. مدتها گذشته است. این عبارت صرفا به مفهوم ( عدم ملاقات کسی ) برای مدت طولانی نیست. نشان دهنده این است که زمان قابل توجهی از یک ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روز تحویل سال

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ولی محض اطلاعت. . . اما محض اطلاع. . .