تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- با صدای بلندی فریاد زدن بر سرِ ؛ ( کسی یا چیزی ) با حالت عصبانیت یا تهاجمی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

✅ در حالت اسم ( Noun ) : - نورافکن: The actor stood in the spotlight” بازیگر در نورافکن ایستاده بود. - توجه عمومی ( کانون توجه ) : The senat ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

طبق کتاب Oxford word skills لغت به این صورت معنی شده: Not with other people SYN alone بنابراین این لغت مترادف alone هست و به عنوان یک قید نظر گرف ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور خلاصه، “nice person” به فردی اشاره دارد که به طور واقعی و بدون انتظار خاصی مهربان است، در حالی که “nice guy” ممکن است رفتارهای مهربانانه ای دا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور خلاصه، “nice person” به فردی اشاره دارد که به طور واقعی و بدون انتظار خاصی مهربان است، در حالی که “nice guy” ممکن است رفتارهای مهربانانه ای دا ...

پیشنهاد
٠

آنچه جالب است این است که. . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اما فعلاً

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

✅ قید just در جملات مثبت و منفی معانی متفاوتی داره: ⬇️جملات مثبت⬇️ در جملات مثبت، just معمولاً به معنای "فقط" یا "همین الان" است: I just finished m ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلمه "ray" به معنی یک پرتو یا شعاع است و به یک خط باریک از نور، گرما یا انرژی اشاره دارد. برای اشاره به چندین پرتو یا شعاع، از کلمه "rays" استفاده می ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- خواباندن کسی ( مثل خواباندن بچه ) - بیهوش کردن ( قبل از عمل جراحی ) - خواباندن ( به دلیل خستگی یا بی حوصلگی ) She put the baby to sleep ( او ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 ) مواجه شدن با ( مشکل یا چالش یا شرایطی و یا تصمیمی و غیره ) ۲ ) روبرو شدن با ( حقیقت یا واقعیتی و غیره ) ۳ ) نماکاری شده با ( سنگ یا مواد دیگر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- اشاره کردن به In an academic paper: “In his research, Dr. Smith makes a reference to previous studies on climate change to support his argument. ” ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ دادن واکنش نشان دادن ✅ این عبارت معمولاً در زمینه های رسمی تر یا نوشتاری استفاده می شود.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

عمیقاً در فکر بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر سه جمله به وضعیت طلاق والدین لوک اشاره دارند، اما تفاوت هایی در زمان و حالت بیان دارند: ۱ ) luke's parents are divorced 2 ) luke's parents got d ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاربرد ها به همراه معنی : حضور و وجود : ( وجود دارد، حضور دارند. . . ) . . . There is a book . . . there are a lot of people اتفاق افتادن و رویداد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

همچنین باید توجه کنیم که عبارت related در حالت صفت مرکب به مانند related to عمل می کنه: اما: ✅ صفت مرکب با “related”: برای توصیف مستقیم و مختصرِ نوع ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

👈 تفاوت بین ( relative to ) و ( related to ) در کاربرد و معنای آن هاست: 1. Relative to: ✅ این عبارت معمولاً برای مقایسه یا بیان نسبت بین دو چیز اس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت های "relative" و "related" هر دو به نوعی ارتباط اشاره دارند، اما کاربرد و معنای آن ها متفاوت است: 1. Relative: - به عنوان اسم، به معنای "خویش ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- خویشاوند بودن فرق اصلی بین "be relative" و "be related" در کاربرد و معنای آن هاست: 1. Be relative: - این عبارت به فردی اشاره دارد که عضو خانواده ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه خانوادگی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ مستقیم به داخل، مستقیم به سمتِ ( برای توصیف و تاکید حرکت مستقیم/سریع/دقیق ) 👈 به داخل مکان/فضا He walked right into the room او مستقیماً وارد ا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

چند معنی عامیانه برای "round and round" با مثال می تواند عبارت از: - بارها چرخیدن یا حرکت دایره ای: The Earth spins round and round ( زمین به دور ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر مفهومی هر دو عبارت phone و make a phone call به معنای “تلفن زدن” هستند و هدف یکسانی دارند. تفاوت اصلی در نحوه استفاده و ساختار جمله است. Mak ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای کاری است که ارزش واقعی ندارد و فقط برای مشغول نگه داشتن افراد به آن ها داده می شود. این نوع کارها معمولاً برای جلوگیری از بیکار ماندن افراد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

shop at برای خرید کردن گشتن یا جستجو کردن در shop for برای خریدن چیزی گشتن یا جستجو کردن "Shop at" معمولاً برای بیان زمان و محل خرید استفاده می شو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل : - گشتن برای خرید کردن - جستجو کردن برای خرید کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت پرواز ( به قصد ترک کردن )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

گرم ماندن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به گروهی از نوازندگان گفته می شود که با هم و تحت هدایت یک رهبر ارکستر، قطعات موسیقی را اجرا میکنند.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sing در حالت فعل به معنی آواز خواندن یا سراییدن هست. Song هم یک اسم هست و به معنی آهگ یا شعر. بنابراین : - یک آهنگی خواندن - یک شعری سراییدن - ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستگی به زمینه دارد. برخی از معانی رایج عبارتند از: - مشغول به کاری بودن: وقتی کسی می گوید “He’s at it again” یعنی او دوباره مشغول به همان کار شد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 ) initiative. . . اسم و صفت ✅ در برخی موارد به عنوان صفت استفاده می شود، اما این کاربرد ( صفت ) کمتر رایج است و بیشتر در قالب ترکیبات خاصی مانند "i ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه “whereabouts” به دو صورت به کار می رود: اسم: به معنای مکانی که فرد یا چیزی در آن قرار دارد. به عنوان مثال: “His whereabouts are unknown” یعنی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت "reception" با "receptionist" : Reception مکان پذیرش. . . Receptionist متصدی پذیرش. . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در وسط جمله : - نحوهٔ - که چگونه در ابتدا جمله پرسشی : - چگونه انجام دادن کاری - چطور باید انجام داد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Persuade متقاعد کردن ( کسی بر تاکید یا تشویق برای انجام فعالیت یا عملی ) Convince متقاعد یا مجاب کردن ( کسی بر تغییر یا تصدیق نظر یا عقیده ای )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روحیهٔ خوب You are in a good mood today تو امروز روحیه خوبی داری.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"The phrase "break a leg" means ( good luck or best wishes ) It is used affectionately or humorously to encourage performers, especially before a ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شل شدن. . . پاره شدن. . . آزاد شدن. . . مترادف : Get صفت Get loose

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت به این معنی است که پیش بینی می شود که چیزی در آینده به طور کاملاً واضح و قابل پیش بینی خواهد بود و این موضوع تنها به زمان احتیاج دارد تا رخ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- متفاوت بودن با - برخلاف ( چیزی ) بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

( طبق کتاب Oxford word skills ) یه کلمه رایج هست به معنی : Not very - نسبتا زیاد - نه خیلی زیاد دیگر معانی طبق دیکشنری لاگمن : especially Ame ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوس کردن به میل ( تمایل ) شدیدی داشتن به

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تاثیر گذاشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در رقابت بودن برای

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

علیهِ یکدیگر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشخص شدن become clear

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

عیادت کردن