تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Everything is sparkling clean همه چیز تمیز و درخشان است. Sparkling صفت هست نه فعل استمراری.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمیز و براق تمیز و درخشان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای مدت طولانی مدت زیادی خیلی وقته مترادف For a long time In ages

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وسیله یا وسایلی از. . . وسیله یا وسایلی برای. . . . I haven't got any means of getting to London من هیچ وسیله ای برای رفتن به لندن در اختیار ندارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پا پرانتزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هدف اصلی این اصطلاح ابراز تردید یا امتناع در پاسخ به یک درخواست یا پیشنهاد است. چه سودی داره، چه سودی میبرم! چه نفعی داره!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رفتن تا انتها انجام کاری به صورت تمام و کمال This train doesn't go all the way downtown این قطار تا انتهای شهر نمی رود. After years of hard work, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نوبت داشتن It is a common phrase used to invite someone to take a turn or try something. Example: "It's your turn to play the game. Have a turn and ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یه نگاهی انداختن مثلا وقتی ما میخوایم نظر کسی رو یه لحظه جلب کنیم و بگیم که: اینو ببین، ببینش, یه لحظه به این دقت کن، یه لحظه اینو ببین، یه لحظه نگا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با دانستن اینکه. . . بابت اینکه. . . The peace of mind knowing you did the right thing آرامش ذهنی بابت انجام کار درست. یا آرامش خاطر با دانستن ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راهی را پیش گرفتن راهی را رفتن Take a different road راه دیگری را در پیش بگیرید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بودن به عنوان یک. . . Being a noun Being a salesperson به عنوان یک فروشنده بودن به عنوان یک متصدی فروشنده بودن

پیشنهاد
٠

ایجاد کردن تنوع زیاد ( در جهان ) People make all the difference in the job مردم تنوع زیادی را در کار ایجاد می کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زیر نظر داشتن کسی یا چیزی برای یادگیری آن کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هماهنگی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح به عنوان یک یادآوری مودبانه یا هشدار به کسی که مراقب اعمال خود باشد. مثل نوع حرف زدن، نوع رفتار ، نوع عکس العل و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تولد برگزار کردن تولد گرفتن ?Haven't you had your birthday yet آیا هنوز تولدت را برگزار نکرده ای؟ آیا هنوز تولدت را نگرفته ای؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I forgot all about it کلا فراموشش کردم، پاک فراموشش کردم، به کل فراموشش کردم. دوست عزیزی گفته بودند که فراموشش کرده بودم که اشتباه در اصل معنی رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهتره زودتر همدیگرو ببینیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثال مفهومی: Dental appointment وقت دندانپزشکی We're calling to change your dental appointment to August 3rd at 9:13 in the morning

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درد، درد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Catch a taxi ( or bus or train ) تاکسی ( یا اتوبوس یا قطار ) گرفتن You can use this phrase when you want to tell someone to take a train to get som ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این ساختار برای عادت های که قبلا هم داشتیم و همچنان در حال حاضر هم داریم و انجام می دهیم استفاده می شود. ساختار be used to فقط به معنی: ( عادت دار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✅ aloud / loudly / loud وقی میخوای به کسی بگی بلندتر صحبت کنه یا از روی متنی چیزی رو بلندتر بخونه از aloud استفاده کن وقتی صدا از حد مورد نظرت بلن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Not surprisingly, they got into a fight when Mark insulted Jack’s family - همان طور که بدون انتظار نبود، آنها دعوا کردند وقتیکه مارک به خانواده جک ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادیان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطالعه علمی He is doing a scientific study on tigers او در حال انجام مطالعه علمی درباره ببرها است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

امکان نداره I can't possibly lend you this money امکان ندارد بتوانم این پول را به تو قرض بدهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Prince پادشاه - شاهزاده ( پسر ) Princess همسر پادشاه - شاهزاده ( دختر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرف زدن یا اظهار نظر کردن. . . He made some offensive comments to the waitress او حرف های زننده ای به پیشخدمت زد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال: Permanent residence اقامت دائم ( محل اقامت دائم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوستان زحمت کشیدن معنی های مختلفی رو ارائه دادند که واقعاً دستشون درد نکنه. به نظرم این مورد هم می تونیم به مجموعه معنی ها اضافه کنیم. A lot of men ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

در انتهای جمله در نقش but عمل میکنه. مثال مفهومی: I think this is the best option, but I'm not sure I think this is our best option, I'm not sure ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رزرو کردن میز ( در رستوران ) We do have a table for four at 7 pm ما یک میز برای ۴ نفر در ساعت ۷ غروب رزرو کردیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ما چهار نفر چهار نفری چهارتایی مون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی" مناسب" هم میده. They might not be right for everyone because some have nuts. you have to be careful because some people are allergic to nuts ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

علاوه بر داشتن معانی متدوالی مثل اگرچه ، هرچند، و. . . در انتهای جمله با توجه به نوع مفهوم جمله میتونه معنی اصلا ( منظور هرگز نیست ) حالا ( منظور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در هر دو طرف در هر انتها این به معنای "در هر دو طرف" است و اغلب برای توصیف یک شی یا فضا که دارای دو طرف یا انتها است استفاده می شود. مثال: The br ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تمایل داشتن به. . . حوصله داشتن انجام کاری. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودم، به شخصه، شخصاً. . . I really enjoyed myself من واقعاً به شخصه ( خودم هم ) لذت بردم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

- بازیهای دسته جمعی - بازی های گروهی ✅ بازی هایی هستند که به صورت جمعی و برای تفریح و سرگرمی برگزار می شوند. برخی از این بازی ها نیازمند یار شدن با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چه جور، چه مدل، چه نوع ? What kind of party is it چه جور پارتی هست؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- افتادن روی، سقوط روی - برخورد به One of the tree branches fell on the roof of my car یکی از شاخه های درخت روی سقف ماشینم افتاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

To be on business trip در سفر کاری بودن، به نوعی میشه گفت در ماموریت بودن. ساختار گرامری اصطلاح مهم است مثل: To be on vacation

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوب می شد که. . . بهتر بودکه . . . It would be nice to get them back بهتر بود که آنها را پس بدی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لطف و عنایت داشتن در باره. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⬇️Be off⬇️ ✅ در مورد کار یا مسئولیت: - مرخصی بودن یا کار نکردن - - - - - - - - - - - - - - - - - She was off yesterday ( او دیروز مرخصی بود / کار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بد جلوه دادن