پیشنهادهای SIAMACK (٧٠١)
در حدودِ For about two hours در حدودِ دو ساعت
Get a table گرفتن میز ( در رستوران )
برگزاری حراجی بر پا کردن حراجی . They are having once a year sale آنها سالی یکبار حراجی دارند. ( برگزار می کنند )
Everything is sparkling clean همه چیز تمیز و درخشان است. Sparkling صفت هست نه فعل استمراری.
تمیز و براق تمیز و درخشان
برای مدت طولانی مدت زیادی خیلی وقته مترادف For a long time In ages
وسیله یا وسایلی از. . . وسیله یا وسایلی برای. . . . I haven't got any means of getting to London من هیچ وسیله ای برای رفتن به لندن در اختیار ندارم
پا پرانتزی
هدف اصلی این اصطلاح ابراز تردید یا امتناع در پاسخ به یک درخواست یا پیشنهاد است. چه سودی داره، چه سودی میبرم! چه نفعی داره!
رفتن تا انتها انجام کاری به صورت تمام و کمال This train doesn't go all the way downtown این قطار تا انتهای شهر نمی رود. After years of hard work, ...
نوبت داشتن It is a common phrase used to invite someone to take a turn or try something. Example: "It's your turn to play the game. Have a turn and ...
یه نگاهی انداختن مثلا وقتی ما میخوایم نظر کسی رو یه لحظه جلب کنیم و بگیم که: اینو ببین، ببینش, یه لحظه به این دقت کن، یه لحظه اینو ببین، یه لحظه نگا ...
با دانستن اینکه. . . بابت اینکه. . . The peace of mind knowing you did the right thing آرامش ذهنی بابت انجام کار درست. یا آرامش خاطر با دانستن ای ...
راهی را پیش گرفتن راهی را رفتن Take a different road راه دیگری را در پیش بگیرید
بودن به عنوان یک. . . Being a noun Being a salesperson به عنوان یک فروشنده بودن به عنوان یک متصدی فروشنده بودن
ایجاد کردن تنوع زیاد ( در جهان ) People make all the difference in the job مردم تنوع زیادی را در کار ایجاد می کنند.
زیر نظر داشتن کسی یا چیزی برای یادگیری آن کار
هماهنگی داشتن
این اصطلاح به عنوان یک یادآوری مودبانه یا هشدار به کسی که مراقب اعمال خود باشد. مثل نوع حرف زدن، نوع رفتار ، نوع عکس العل و. . .
تولد برگزار کردن تولد گرفتن ?Haven't you had your birthday yet آیا هنوز تولدت را برگزار نکرده ای؟ آیا هنوز تولدت را نگرفته ای؟
I forgot all about it کلا فراموشش کردم، پاک فراموشش کردم، به کل فراموشش کردم. دوست عزیزی گفته بودند که فراموشش کرده بودم که اشتباه در اصل معنی رو ...
بهتره زودتر همدیگرو ببینیم.
مثال مفهومی: Dental appointment وقت دندانپزشکی We're calling to change your dental appointment to August 3rd at 9:13 in the morning
درد، درد کردن
Catch a taxi ( or bus or train ) تاکسی ( یا اتوبوس یا قطار ) گرفتن You can use this phrase when you want to tell someone to take a train to get som ...
این ساختار برای عادت های که قبلا هم داشتیم و همچنان در حال حاضر هم داریم و انجام می دهیم استفاده می شود. ساختار be used to فقط به معنی: ( عادت دار ...
✅ aloud / loudly / loud وقی میخوای به کسی بگی بلندتر صحبت کنه یا از روی متنی چیزی رو بلندتر بخونه از aloud استفاده کن وقتی صدا از حد مورد نظرت بلن ...
Not surprisingly, they got into a fight when Mark insulted Jack’s family - همان طور که بدون انتظار نبود، آنها دعوا کردند وقتیکه مارک به خانواده جک ت ...
ادیان
مطالعه علمی He is doing a scientific study on tigers او در حال انجام مطالعه علمی درباره ببرها است.
امکان نداره I can't possibly lend you this money امکان ندارد بتوانم این پول را به تو قرض بدهم
Prince پادشاه - شاهزاده ( پسر ) Princess همسر پادشاه - شاهزاده ( دختر )
حرف زدن یا اظهار نظر کردن. . . He made some offensive comments to the waitress او حرف های زننده ای به پیشخدمت زد.
مثال: Permanent residence اقامت دائم ( محل اقامت دائم )
دوستان زحمت کشیدن معنی های مختلفی رو ارائه دادند که واقعاً دستشون درد نکنه. به نظرم این مورد هم می تونیم به مجموعه معنی ها اضافه کنیم. A lot of men ...
در انتهای جمله در نقش but عمل میکنه. مثال مفهومی: I think this is the best option, but I'm not sure I think this is our best option, I'm not sure ...
رزرو کردن میز ( در رستوران ) We do have a table for four at 7 pm ما یک میز برای ۴ نفر در ساعت ۷ غروب رزرو کردیم.
ما چهار نفر چهار نفری چهارتایی مون
معنی" مناسب" هم میده. They might not be right for everyone because some have nuts. you have to be careful because some people are allergic to nuts ...
علاوه بر داشتن معانی متدوالی مثل اگرچه ، هرچند، و. . . در انتهای جمله با توجه به نوع مفهوم جمله میتونه معنی اصلا ( منظور هرگز نیست ) حالا ( منظور ...
در هر دو طرف در هر انتها این به معنای "در هر دو طرف" است و اغلب برای توصیف یک شی یا فضا که دارای دو طرف یا انتها است استفاده می شود. مثال: The br ...
تمایل داشتن به. . . حوصله داشتن انجام کاری. . .
خودم، به شخصه، شخصاً. . . I really enjoyed myself من واقعاً به شخصه ( خودم هم ) لذت بردم.
- بازیهای دسته جمعی - بازی های گروهی ✅ بازی هایی هستند که به صورت جمعی و برای تفریح و سرگرمی برگزار می شوند. برخی از این بازی ها نیازمند یار شدن با ...
چه جور، چه مدل، چه نوع ? What kind of party is it چه جور پارتی هست؟
- افتادن روی، سقوط روی - برخورد به One of the tree branches fell on the roof of my car یکی از شاخه های درخت روی سقف ماشینم افتاد
To be on business trip در سفر کاری بودن، به نوعی میشه گفت در ماموریت بودن. ساختار گرامری اصطلاح مهم است مثل: To be on vacation
خوب می شد که. . . بهتر بودکه . . . It would be nice to get them back بهتر بود که آنها را پس بدی.
لطف و عنایت داشتن در باره. . .
⬇️Be off⬇️ ✅ در مورد کار یا مسئولیت: - مرخصی بودن یا کار نکردن - - - - - - - - - - - - - - - - - She was off yesterday ( او دیروز مرخصی بود / کار ...