پیشنهادهای SIAMACK (٧٠١)
- صندوق حمایت از زلزله زدگان - بودجه حمایت از زلزله زدگان
معمولاً در زبان غیر رسمی یا محاوره ای برای اضافه کردن تأکید یا موافقت به عبارت قبلی استفاده می شود. قرارِ من هم همین بود انتظار من هم همین بود. من ...
معمولاً برای درخواست توضیح در مورد چگونگی انجام کار یا اتفاقی و یا پرسش در ارتباط چگونگی دستیابی به چیزی استفاده می شود.
بر تن داشتن به همراه داشتن
تکه های کوچک گوشت که در ماهیتابه بلند به همراه دیگر مواد غذایی مثل تکه های گوجه، سیب زمینی، کلم بروکلی و فلفل و غیره تفت و سرخ شده است. ( بهترین اسمی ...
خانم فاطمه عباسی به اشتباه واژه سرخ کردن رو استفاده کردن در صورتی که ماهی کباب شده هست، مستقیم با آتش و بدون استفاده از روغن ماهی پخته شده
انجام یک مطالعه بر روی Do a scientific study on انجام یک مطالعه علمی بر روی
انجام یک مطالعه علمی
به شکل/فرم تقریبی به شکل/فرم حدودی به شکل/فرم کلی تر
پایین ترین قیمت کمترین قیمت
عمر زندگی جان . . . . . . . . . . . . . . Their lives عمرشان زندگیشان جانشان . . . . . . . . . . The refugees believe that their lives are in dan ...
اداره شدن توسط. . . Most of the clinics and hospitals are run by the government. This office was run by my brother
همونو من قبلا. . . At home it only costs about $300 a month to rent a nice apartment that's what I used to pay for a four - room apartment in a go ...
Idioms ; at home 1. Available to receive visitors at home on Thursdays 2. Comfortable and relaxed; at ease at home in diplomatic circles 3. Feeli ...
At home it only costs about $300 a month to rent a nice apartment در میهن خودم، فقط حدود۳۰۰ دلار در یک ماه برای اجاره یک آپارتمان خوب هزینه می شه.
- به راحتی، راحت - در میهن خود I could never buy a car at home because we pay a very high tax on cars من هیچوقت نتونستم در میهن خودم ماشین بخرم زیر ...
عکس رو مشاهده کنید متوجه میشید. توی اینترنت به فارسی اگه اینو سرچ کنید به اسم کوکی شکلات چیپسی گفته شده.
بهت میاد. ( لباس ) Good on you آفرین بر تو احسنت
سوخت و ساز هضم گوارش It has increased my digestion system سیستم سوخت و ساز من را افزایش داده است
به نظرم این معنی ها بهتر میتونه تو زبون ما بچرخه: مفهوم اصلی: ( یعنی اینکه درسته که آخر بیانش میکنم اما آخر بیان شدنش به این معنی نیست که کم ارزش و ...
آنچه که اتفاق افتاده. . .
تحت مراقبت
مورد توجه
پیک نیک برگزار کردن گردش دسته جمعی برگزار کردن to go on a picnic پیک نیک رفتن
حضور خواهند داشت. حضور خواهد داشت. موجود خواهد بود. وجود خواهد داشت.
اتفاق افتاده است وجود داشته است
روز خوب
سرازیر شدن ریختن
طرز راه انداختن
- بیان - ابراز - اظهار
نسبتا بزرگ I come from quite a big family من متعلق به یک خانواده نسبتاً بزرگی هستم.
صف طولانی
از انتها تا انتها انتهایی تا آخر از آخر آخری The one all the way on the right is my dad اون آخری از راست پدر من است. this train doesn't go all the ...
درست شبیهِ
Leave something on قرار دادن چیزی بر روی گذاشتن چیزی بر روی Leave them on the coffee table بزارشون روی میز جلوی مبلی
این ساختار با توجه به جمله مخاطب معنی های متفاوتی می تونه داشته باشه. مثلا: . It will be fine there, thanks اونجا خوبه، ممنون. اونجا بهتره، ممنون.
Tv program guide Or Program guide یک نشریه ( مجله ) ، معمولاً هفتگی، که مخاطب را از طریق برنامه های پخش شده از رادیو و/یا تلویزیون راهنمایی می کند.
صرفا به معنی میز شام نیست. به معنی میز غذاخوری هست یا میز صرف غذا. و اینکه ما در ایران بهش اکثرا میز ناهارخوری میگیم.
شاید بهتر باشه. ممکنه بهتر باشه.
بهتره، بهتره که. . . It will be better این بهتره.
کاربرد بهتر یا بیشتر مفیدتر
علاوه بر معنی نظر لطفته معنی دیکری هم میشه برداشت کرد: تشکر کردن بابت کاری. . . Nice of you to come ممنون که اومدی.
خوب به نظر رسیدن بهتر به نظر رسیدن
Recent اخیر یا جدید Recently اخیراً یا جدیداً On a recent visit to the city, we saw a play ما در بازدید اخیر از شهر یک نمایش جدید دیدیم. I ha ...
آنقدر که باید. . . I don't do it as much as I should من آنقدر که باید این کار را انجام نمی دهم.
جلسه برگزار کردن
بعضی چیزها بعضی کار ها
خوشاینده. . . لذت بخشه. . . قشنگه. . . معکرست. . . جذابه. . . عالیه. . . خوبه. . . It's nice to talk and look at the flowers and trees خوشای ...
Take a short walk قدم زنی کوتاه ( مدت )
شرایط خوب ( بدنی یا اندام ) فرم مناسب ( بدن از نظر تناسب اندام و هیکل )