تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- خویشاوند بودن فرق اصلی بین "be relative" و "be related" در کاربرد و معنای آن هاست: 1. Be relative: - این عبارت به فردی اشاره دارد که عضو خانواده ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه خانوادگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ مستقیم به داخل، مستقیم به سمتِ ( برای توصیف و تاکید حرکت مستقیم/سریع/دقیق ) 👈 به داخل مکان/فضا He walked right into the room او مستقیماً وارد ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چند معنی عامیانه برای "round and round" با مثال می تواند عبارت از: - بارها چرخیدن یا حرکت دایره ای: The Earth spins round and round ( زمین به دور ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظر مفهومی هر دو عبارت phone و make a phone call به معنای “تلفن زدن” هستند و هدف یکسانی دارند. تفاوت اصلی در نحوه استفاده و ساختار جمله است. Mak ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای کاری است که ارزش واقعی ندارد و فقط برای مشغول نگه داشتن افراد به آن ها داده می شود. این نوع کارها معمولاً برای جلوگیری از بیکار ماندن افراد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

shop at برای خرید کردن گشتن یا جستجو کردن در shop for برای خریدن چیزی گشتن یا جستجو کردن "Shop at" معمولاً برای بیان زمان و محل خرید استفاده می شو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل : - گشتن برای خرید کردن - جستجو کردن برای خرید کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت پرواز ( به قصد ترک کردن )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گرم ماندن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به گروهی از نوازندگان گفته می شود که با هم و تحت هدایت یک رهبر ارکستر، قطعات موسیقی را اجرا میکنند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sing در حالت فعل به معنی آواز خواندن یا سراییدن هست. Song هم یک اسم هست و به معنی آهگ یا شعر. بنابراین : - یک آهنگی خواندن - یک شعری سراییدن - ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستگی به زمینه دارد. برخی از معانی رایج عبارتند از: - مشغول به کاری بودن: وقتی کسی می گوید “He’s at it again” یعنی او دوباره مشغول به همان کار شد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 ) initiative. . . اسم و صفت ✅ در برخی موارد به عنوان صفت استفاده می شود، اما این کاربرد ( صفت ) کمتر رایج است و بیشتر در قالب ترکیبات خاصی مانند "i ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه “whereabouts” به دو صورت به کار می رود: اسم: به معنای مکانی که فرد یا چیزی در آن قرار دارد. به عنوان مثال: “His whereabouts are unknown” یعنی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت "reception" با "receptionist" : Reception مکان پذیرش. . . Receptionist متصدی پذیرش. . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در وسط جمله : - نحوهٔ - که چگونه در ابتدا جمله پرسشی : - چگونه انجام دادن کاری - چطور باید انجام داد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Persuade متقاعد کردن ( کسی بر تاکید یا تشویق برای انجام فعالیت یا عملی ) Convince متقاعد یا مجاب کردن ( کسی بر تغییر یا تصدیق نظر یا عقیده ای )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روحیهٔ خوب You are in a good mood today تو امروز روحیه خوبی داری.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"The phrase "break a leg" means ( good luck or best wishes ) It is used affectionately or humorously to encourage performers, especially before a ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شل شدن. . . پاره شدن. . . آزاد شدن. . . مترادف : Get صفت Get loose

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

این عبارت به این معنی است که پیش بینی می شود که چیزی در آینده به طور کاملاً واضح و قابل پیش بینی خواهد بود و این موضوع تنها به زمان احتیاج دارد تا رخ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- متفاوت بودن با - برخلاف ( چیزی ) بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

( طبق کتاب Oxford word skills ) یه کلمه رایج هست به معنی : Not very - نسبتا زیاد - نه خیلی زیاد دیگر معانی طبق دیکشنری لاگمن : especially Ame ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوس کردن به میل ( تمایل ) شدیدی داشتن به

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تاثیر گذاشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در رقابت بودن برای

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

علیهِ یکدیگر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشخص شدن become clear

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عیادت کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

۱ ) be up to = busy with / occupied with ۲ ) up to= dependent on ۳ ) up to = until ۴ ) up to= able to do 5 ) up to = at most _________________ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه خبر، چیکار می کنی؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محکوم شدن به. . . ( جرمی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پر کاربردترین معانی این لغت : ۱ ) سرگرم کننده یا مشغول کننده ۲ ) جالب ( موضوع ) ۳ ) خوشمزه یا دلچسب ( غذا ) ۴ ) جذاب ( چهره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

این اصطلاح با توجه به ساختار جمله معانی مختلف داره، مهمترین معانی و کاربردهای اصلی این اصطلاح عبارتند از: ۱ ) تمرکز بر روی چیزی ( متمرکز بودن ) He' ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حرکتی ( اشاره ای ) را انجام دادن مثل انجام دادن حرکتی ( اشاره ای ) زشت با انگشت He made an obscene gesture with his finger

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک موردی از. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

من همیشه دلم می خواست که. . . این خواسته از گذشته بوده و در زمان حال ادامه دارد. پس یک خواسته قلبی بوده که از گذشته همچنان وجود دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هفته آینده In a ten days ده روز دیگه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامزد بودن با. . . She is engaged to Peter او نامزد پیتر است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تحت تاثیر قرار گرفتن توسط. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دقت مناسب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر چشمگیر اثر چشمگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدت زیادی گذشته است. مدتها گذشته است. این عبارت صرفا به مفهوم ( عدم ملاقات کسی ) برای مدت طولانی نیست. نشان دهنده این است که زمان قابل توجهی از یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز تحویل سال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ولی محض اطلاعت. . . اما محض اطلاع. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- صندوق حمایت از زلزله زدگان - بودجه حمایت از زلزله زدگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معمولاً در زبان غیر رسمی یا محاوره ای برای اضافه کردن تأکید یا موافقت به عبارت قبلی استفاده می شود. قرارِ من هم همین بود انتظار من هم همین بود. من ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معمولاً برای درخواست توضیح در مورد چگونگی انجام کار یا اتفاقی و یا پرسش در ارتباط چگونگی دستیابی به چیزی استفاده می شود.