پیشنهادهای صمد توحیدی (١,٨٥٠)
"بوق بازگشت:resurrction" "رستاخیز. "
logic ؛لوجیک. لوگوس. لکی. لغت. به زبان لکی است.
قیاس مع الفارق:چینش با بی ربط. "ربط رابط ره ویا راه بِهِت ندارد. " مانند" رصد که راه صد کردن است".
آموزگار دوم. دومین آموز گار. بابایار فارابی. ( المعلم الثانی ابونصر فارابی )
"شهر برین. شهر ناآگاه. شهر گناه. شهر باور. شهر گمراه اثر بابابار فارابی آموزگار دوم. این نوشتهء فارابی قلم بردار ش در پایان سال۳۳۰ ( سیصد وسی ) در ب ...
ترس#نترس. بی باک. بی زهره#بی باک. بی باک: کسی که باک ندارد وپشت به دشمن نمکند.
تِرس:جا خوردن سخت را گویند ( به لری ولکی ) و تَرس را به لری ولکی زهره رُو. بی زهره ؛زَلَه رو. بی زله. زله تِراق؛زَهره تَرَک می گویند.
ترس:تاب. ازترس:از تاب.
توانش:استعداد. استعداد یابی:توانش یابی.
مَرج بندی ( شَرط بندی ) مَرج:شَرط.
مرج ( شرط ) زیستن مردن است.
"اثرهای مانده از سده های گذشته":"الآثارالباقیه عن اقرون الخالیه" بابا ریحان بیرونی ( ابوریحان بیرونی ) .
"المدخل الی الهندسه الوهمیه" فارابی ، مختصر. "درآمدی در هندسهء پنداشتی" فارابی، گزینه
"المبادی الانسانیه" فارابی "بنیادهای مردمیت" فارابی ( بابایار )
"المدخل الی المنطق" فارابی. "درآمد در اندیش" فارابی الی: در. دربارهء. درآمد. پیرامون.
"مختصر جمیع الکتب المنطقیه" فارابی "گزینهء همهء نوشته های اندیشی" فارابی.
"کیستِ خود" از فارابی. "ماهیه النفس" اثز فارابی. چیست خویش از فارابی. کیست وچیست از خود وخویش از فارابی.
"لوازم الفلسفه" فارابی. "درخورهای فرزانش" فارابی.
"واژگان" از فارابی. "اللغات" از فارابی.
"توان بینهایت و بانهایت" از فارابی. "القوه المتناهیه و غیر المتناهیه" از بابا یار. "قوهء تو را ندارم، توانایی تو را ندارم. "را به یک پنداشت به کار ...
"پاره هایی گرفته از گزارش ها "ابونصر فارابی ( بابایار ) . "الفصول المنتزعه من الاخبار " فارابی ابونصر؛ بابایار.
"پاره هایی گرفته از زم ها" اثر بابایار ( ابونصر ) فارابی. الفصول المنتزعه للاجتماعات از ابو نصر ( بابایار ) فارابی.
"پاره هایی فرزانشی گرفته از نوشته های فرزانگان "از فارابی. "فصول فلسفیه منتزعه من کتب الفلاسفه" اثر فارابی.
"فرازی بر نوشتهء اُورد ( خطابه ) " از فارابی. "صدر لِکتاب الخطابه" اثر فارابی.
"بررسی گفته ها "از ارسطو طالیس. فارابی ، آویز. "شرح المقولات" لارسطوطالیس فارابی . تعلیق
"بررسی نوشتهء غلطواره از ارسطو طالیس" اثر فارابی "شرح کتاب المغالطه لارسطو طالیس" اثر فارابی.
"مرجهای چینش:شروط القیاس" ابونصر فارابی.
"پاره هایی گرد آورده از گفتار گذشتگان" بابایار فارابی. "فصول جمعها من کلام الاقدمین" ابونصر فارابی.
"آماج گفته ها" ارسطو:"غرض المقولات "ارسطو.
"فن نوشته" بابایار فارابی:صناعه الکتابه ابونصر فارابی.
"سرود وپشته ها "بابایار فارابی:"الشعر والقوافی" ابونصر فارابی "فن الشعر:فن سرود. " "قوانین صناعه الشعر ابونصر فارابی :قانون های چینش سرود". بابایار ف ...
ای وقت بیا وخویش را می گستر وی بخت بیا و زندگی گیر از سر تاریخ بیا و داستانی میگوی وی گستره ها خود بنمایید دیگر شهرام
ساعت نمودار هستی است. شهرام
دیگر در بررسی ها و کاوش ها و پژوهش ها نمیشود کچل را زلف علی . و سیاه را سپید علی نامید . زیرا ؛ بارها وبردها این همانی ندارند . و یک کالسکهء زرین ...
بررسی فراکالبد ارسطو. شرح المتافیزیک ارسطو . شرح المتافیزیک بررسی فرا کالبد. شرح الفیزیک بررسی کالبد. شرح الماوراءالطبیعه بررسی فرا کالبد. شرح ...
"بررسی شنود کالبدی" ارسطو. "شرح السماع الطبیعی" ارسطو.
کالبد: الطبیعه ارسطو
دانش کالبد:علم الطبیعه.
فرا کالبد از ارسطو. "مابعدالطبیه از ارسطو".
مردم سالاری از افلاطون. "جمهوری از افلاطون. "
قبسات میرداماد معلم سوم. اخگرها از میر داماد سُتودگار آموزگار سوم. قبسات ( اخگرها ) از ستودگار آموزگار سوم.
ساختار فرزانش ؛منظومهء حکمت؛فرزانه سبزواری ساختار اندیش:منظومهء منطق فرزانه سبزواری.
فرزانش خاوران از" بابا آرامش" سهروردی :حکمه الاشراق اثر ابوحفص سهروردی ( " باباآرامش":ابوحفص ) . خاوران شاه:شیخ اشراق.
"اندیش خاوران"؛بابابزرگ سینا. "المنطق المشرقیین":ابوعلی سینا. "مشرقیین:خاورانیها، خاوران، خاورانها. "
العقل :[خرد، بابایار فارابی] ( ابونصر فارابی ) العقل ؛ابونصر فارابی. خرد؛ بابایار فارابی .
"عیون المسایل":"بهره های پرسشها" ابن سینا پورسینا"[بابابزرگ ( ابوعلی ) ]
"رهایی از غرپ ( ۱ ) در دریای تاریکیها" "النجاه من الغرق فی بحر الظلالات" بابا بزرگ ( ابوعلی ) ( ۱ ) غرپ:غرق به زبانش لری. ابو علی حسین بن عبدالله ...
الاشارات والتنبیهات: هشدارها و کوبشها؛بابابزرگ، ابوعلی سینا. پورسینا.
درمان ( دلها ) شفاء ( الصدور ) بابا بزرگ سینا ( ابوعلی سینا )
"پیشهءچیزهای ساده ای که گزاره ها در همهء فنهای چینشی برآن بخش می گردند . " "اصناف الاشیاء البسیطه التی تنقسم الیها القضایا فی جمیع الصنایع القیاسیه" ...