پیشنهادهای صمد توحیدی (١,٨٥٠)
سرمایه شناسی همگانی:اقتصاد عمومی.
فرآوری. پخش. کارکرد:تولید. توزیع. مصرف.
همایگی و ن هماهنگی
هیولا:به لری تلیت کردن خوراک را مانند ماست. آبگوشت. نوژی ( عدس ) را هولا میگوییم نیز در لکی که همان پذیرش دو ویا چند پدیده و درهم شدن آنهاست. هیولا ن ...
بختم. انگ. بستن. از او می دانند.
روان شناسی تکایه. روان کاوی همایه. سرمایه شناسی تکایه وهماهنگی. مردم شناسی جایگاهی ( تاریخی وجغرافیایی ) . سرمایه شناسی همگانی. سرمایه شناسی سیا ...
"گفت و گوی دانستنیها" . ابزارها گونه گون و باورها به روند بجاست و اگر نوشته واندیشه ای را میابیم که" باقیمانده های از گذشته ها"میباشد اگر چه ابزاروار ...
"مرزهای بیامرزی قلمرو زندگی مردمان است. "
سرمایه شناسی ایران:اقتصاد ایران.
گیرایی. گیرا:ماسکه. خود گیرا نیست. خود گیرا هست.
در لری میگوییم چاو و رو که چاو همان چاپ و رو همان روایت میباشد.
سیما:تلویزیون با برنامه ها وکانالهایش. نمودِند:دستگاه تلویزیون از توشیبا و وستل تا آل جی و. . . . . .
گُفتِند:رادیو ( دستگاه ) . صدا:رادیو ( صدا ) .
شانتاژ تبلیغاتی:جُرم پیامشی.
لیچِک. چِکِر. جوانه. جِک. درآمدن. سبز شدن.
"سخت حرف":"تشدید". "آسان حرف" در برابر "سخت حرف "است که "سخت حرف" ندارد. ( <ّ >نشان سخت حرف. ) "آسان حرف" نشان ندارد.
"وانو":"تجدید"؛وا نو=وانو. جایزهء خود را "تجدید" کرد به فارسی می شودجایزهء خود را" وانو" کرد. به لری وانُو تجدید است.
"رایانهء میزنگاری. Desktopcmputer" "میزنگاری:desktop. "
کیلو ( کِلو، کلاه پر کلویی زردالی ، زردآلوومانند آن ) . مَن، مِ، ، یِه مِنَتَه، یک مانده وته؛ته مانده.
کشمان :آنچه را بکشند تا سبک سنگینی و وزن آن به دست آید. و این ویژگی جهان فیزیکی است.
واژه ها دارندهء دریافت وپنداشت ایهامی و ابهامی و راست و درست میباشند که هر کدام جایگاهی دارد و نباید برپایهء آن جایگاه به واژه پردازی روی آورد بلکه ج ...
وَندنما:آمپر.
مرج :شرط، مرجها ؛شرایط. ارج :ارزش، ارجها؛ ارزش ها. از آنجا که زندگی بر پایهء ارج ومرجهاست باید مرجهای آن را درست نمود برای نمونه گرمابه در تابستان ...
ابزار نیاز است با این همه آیا ابزار گرا هر ابزاری را می پذیرد. یا بر پایهء روند روا به آن می نگرد.
نمادهء من در دست نیست ، چرا.
باب ( پوپ . بالا. اوج. دِن. دِچ. قله ) گفتار تکایه وپایگی آن ویا همایه وپایگی آن سخنی دیرینه در ادبیات باهمهای ما به شمار می رود و ناگاه تکی در کلاس ...
اصلاح :۱_سوختن. ۲_موبر. ۳_قیچی ۴_خود تراش. ۵_ لیزر. و . . . . . . . . که به تک تک همایه بستگی دارد. که با رفتن به پزشک درست می گردد. وتکایهء هما ...
همایه شناسی:جامعه شناسی. تکایه شناسی:فردشناسی. همایه:جامعه. تکایه:فرد. تکایه پایه:اصالت فرد همایه پایه:اصالت جامعه همایه تک تک مردم هستند. "تکای ...
اندیش یافت های دانشی:منطق اکتشافات علمی.
درست داری:می پذیری. قبول داری. باور داری درست داشتن به پنداشتِ پذیرفتن است و باور داشتن . باور به خدا را درست داشتن یعنی باور به خدا داشتن و باور به ...
زبان شناسی که دانش نویی به شمار می رود باید در شناخت زبان به لهجه شناسی مردم بنگرد وبگرایدو نه نشناسد برای اینکه روند روا را از کهن تو کنون با خود دا ...
دانستمندان سه گروهند ۱در دست۲ فرادست ۳ فرودست هر پرسشی را گروهی پاسخ می دهند. و هر یک ویژان وپیمان خواند. خواستن نابجا پاسخ نابجا را در پی دارد. "دا ...
توپِ توپّا:توپ فوتبال. توپ دَستِش:توپ بسکتبال. توپ دَستُوپ :توپ هندبال.
دستی: آموزش دادن جانوران. میگویند فلان جانور را دستی کرده اند یعنی اهلی کرده ویا آموزش داده اند.
نعمت:آنچه به تو نهادم. نقمت:با خون دل. ننهاده است.
نمودار نما. نمایه نما. نمونه نما. برای فهرست نمای و اعلام نمایی و دیگر همانندسازی آنها.
نشان نما. نَُما نَُما. نَُما نمَُا. نما نشان. برای سیگنالها و کد ها و دیگر نمودارهای نو فناوری ها و فناوری ها.
تمدن اگر به به زبان خودی که فارسی است باشد تَمِه دان است که همان تَمِه ای است که به روند به دست نسلها می رسد. ودریافت و پنداشتی راستی ودرستی به روند ...
"نسخه" را نخست می نویسند که "چرک نویس" گویند و سپس پردازشی دیگر می نمایند که" پاک نویس" است و هر نوشته ای دیگر همین روند را دارد.
"غزل های من نامشان غزل است . دگریشان نامهاشان غزل نیست" شهرام.
هیچ در پوچ:سالبه به انتفاع محمول و موضوع. پوچ در هیچ:سالبه به انتفاع موضوع ومحمول.
تَکایه شناسی:فردشناسی. هَمایه شناسی:جامعه شناسی. تکایهء پایه. ( اصالت فرد. ) همایهء پایه. ( اصالت اجتماع یا جامعه ) . دانشوران دیار دانشمندان دی ...
"تُو و دَر:ورود و خروج"
دستتاری:مداخلات. دخالت.
غِّرُ:نام اسب لطفعلی خان زند. غِرّان به مانای ، مینوی، معنای چَرخان. غُرُّ به دریافت وپنداشت غُرّان مانند شیر غران نیست.
رسانه دو گونه است. ۱_خودرسانه: زمانی مردم خودرسانه بودند درشهرو روستا وچادر نشین و دیگر. ۲_ ابزار رسانه: اینک مردم دیگر خود رسانه نمی باشند بلکه اب ...
"مرغ است که بر یک پای خود استادست. شهرام"
نامه ( نومه:میان، میانه ) :مدیوم. commuonication:رسانه ( ها ) . "از چماق رسانه ها"
آوردن روان. روان آوری. روان نمایی. روان او را آوردند. روان آوری کردند. روان نمایی نمودند.
شکنجه های سخت ناک.