پیشنهاد‌های صمد توحیدی (١,٨٥٠)

بازدید
٧٠٠
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرزانه وار:philosophically.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لری همزمان برف وباران ویا تگرگ ببارد را" دُودان "می گویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"زیروالابه لری" ( زیربالا ) :حمایل.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هَم بُو :هَوُو. ( به بوی هم ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کُول. گَز. گَزگ. سِتین. سِتی:ستون. سر گز. سر ستین. سر ستی. سرگز:سرستون.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبان را باید ۱_ایرایشی. ۲_ویرایشی. آموخت. "آیا؟!. " our we can learn it without stracture ands classroom.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شمارش، پذیرش؛شمارش کجا پذیرش کجا.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سر دست پزشک. سر دست قاضی. سر دست شما . گرچه مراجعه راه جو است وفارسی میباشد:مراجعه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاق نصرت. رَوِیدِه. سر ؛ایشان هم سری گذاشته. تُرقِه. فن. آذیین بندی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علامه علی اکبر دهخدا مینویسند ؛واژگان فارسی چه لفظی و چه وزنی فارسی میباشند . دادن ( نقل ) به معنی. معنی، مینو، مانا، ماندگار.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

پذیر ( پزیر پادشاه ) :وزیر.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش آمد . رسیدن به خیر. تازه امان کردی. دیدنت به خوشی ( شادی ) سر افرازشدیم. سربلند شدیم. کامروا باشی. کامت شیرین. سپاسگذارم. دستت درد نکند . سربلند ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تازیدن، توز ( گردو خاک آن را به هوا بردن ) تاختن. تاخت وتازه. ، توزیدن، توزش را به هوا بردن:توضیح، فارسی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جد. جهد. جخت. جِت . جاده :فارسی هستند.

پیشنهاد
٠

همانندیِ تکیدِ زیبا:تشبیه مجمل موءکد. مجمل زیبا. مجمل:باری. همانندیِ باری زیبا. تاءکید:تکیدن ، تکیدم آنقدر و اینقدر گفتم.

پیشنهاد
٠

واداشت و وادار:تشویق وترغیب.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ، بزرگوار ، گرامی. گرام، ارجمند، ستوده، به نام. گل کرده. به نام و نشان. سران ، سروران، بالانشین ( ان ) ، والا گوهر وگُهر. سربلند، سَر، کلان، نامد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیک گمانی، نیک گمان و نیکو گمان و نیک نهاد، والا نهاد :حسن ظن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واداشت فراوان . واداشت بسیار. واداشت بیشمار.

پیشنهاد
٠

راستی دخانیات شاید از نوع خود دوده ایست. دوده ودودخانه ودیوه خان هم باشد. دِیوِ خُ ، دودخان تَژگا. ه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"کم کم و دم دم بپردازم به کار خود " "درنزد خلق وخدا وخودم افتخار خود" شهرام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به لری :قُورت، آدم به قورتیش نیست.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوشتن:هرجور باشد به پیراستن نیازمند است. چه در روزنامه چه در نوشته و چه در آبادیس مانند نسخه و باز چاپ وباز بینی ها . "ای تلاشگران سنگر زبان توش وتو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"روای بودن ما تلاش فرهاد است" "روند ماندن ما زبان شیرین است" شهرام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیین:آ این است ، نهاده .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که آیینها ومکتبها و سبک ها وروشها و رواها ودیگر پدیدارها را درچنته دارد به هنگام خواندن چامه ای از فردوسی واز خیام ودیگران در بارهء واژه ای واژست ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختریاب:اسطرلاب . گویا به مزر سال۱۳۶۱ گفتم ، آنگاه که استاداحمد آرام درسخن از ترجمه وسختیهای آن در همایشی خودمانی فرمودند "من اسطرلاب را چه بگویم"این ...

پیشنهاد
٠

اداره؛به داره وبرجا هست . الف اداره از سبک امرداد است. دار به پنداشت درخت که درآخته و استوار وپا برجاست. فارسی است کل ، همه. دخانیات:دودخانیات، دودخ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز و بست:قبض و بسط.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرشتِ سرود:طبع شعر. کسی" سرشت سرود" دارد "آزادش سرود" هم دارد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتم:تُم تخم بزر و دانهء جهان . مانند امرداد که به مرداد دگریده. اما اتم چون از زمان باستان تاکنون نوشته شده است" خود واژه "مانده است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهشت. خورشت. منشت. کورشت؛بهشت. خورش. منش. کورش. از دیروز تا امروز.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"شهراوندی و شهراوردی". "به دور از شهراشوبی. "

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورزش ها در جهان می رسانند که مردم به شهراوردی دل بستگی دارند و؛ ارزشی به شهراشوبی نمیدهند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پس یافت:بازیاب.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزهایی که به آشغال دگرش می یابند را باید"بازیاب" نمود .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخ دانش با از بر بودن دانش یکی نیست.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر کسی کتابهای جالینوس و بقراط وازرازی تا پورسینا را در بر داشته باشد ارزشی ندارد ومانند بار گناهی بر گردنش میباشند. مانند کسی که شماره های تلفن ( ص ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طبیعت گرا :کسی ویا کسانی که سرشت و خمیره ای طبیعت گرایانه دارند و فرای دانش های به روند روا ویا ناروا پیرامون طبیعت آیین خود را به دست می دهند چه آن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"یک شاعر غربی سبلت وریشش نیست " "یا پیپ و کرواتی است در پیشش نیست" "با این همه سبک ادبی بسیار است" "پس دغدغهء چون همری کیشش نیست" شهرام.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناز وکرشمه. خواستهء ناخواسته. نارواهای روانما. وسرکشیهای ما که ناپیوستهء به علم ودانش است و برپایهء عرف و منش است ما را از روند راستین آیا باز میدارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود برشما جناب کشاورز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز یافت:تداعی معانی. ( باز یافتم دوباره پیدا کردم چیزی را که میخواستم. ) ویا "باز گشت پنداشتها"

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود تقریض هم در پایه از قُرضه است. گاهی ابزاری دست کسی را می گیرد و خون در آن می ماستد ( لخته، ویا خون مردگی در آن ایجاد می شود. ) که لری میگوییم قُر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هماوردش، هماوردشی:رقابت. هماوردپذیر ( ی ) :رقابت پذیر ( ی ) . هماورد:رقیب.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توانمایی:مقایسه. توان نمایی که توانمایی اش گوییم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازماندهء خدا نیکتان است:بقیه الله خیر لکم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

وظیفه:وَ ( آن ) ظی؛سی ، وَته:آن برای آنت. فارسی است. با این همه بدبهرگی از واژگان را نباید در دستور کار نهاد وگفت ( وظیفته ) زیرا ناهمخوان با آیین ه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"ادب از کی آموختی از بی ادبان " از ادبیات ایرانی اسلامی به شمار می رود. امروزه به کار گرفته نمی شود و کس ویا کسانی ضد این فرهنگ واندیشه را بکار می گی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد بهرگی از واژگانی قرآنی یا پیشاقرآنی فرد خانواده ونسل را به قهقرا و تباهی می کشد، واژگانی مانند" دَرَک" که آسیب رسان وآسیب پذیر آن را بکار می برند ...