پیشنهادهای صمد توحیدی (١,٨٥٠)
نسیما
دیپلم. دیپلمه:کاریاب. کاریابی
درآمدن
دلا دلایت می آمد ( انجام هرکاری ) نگاه کنی . انجام دهی. ببینی. تلاش کنی .
دارا
آلشتی. آلشت. لری است به معنی عوضی وعوض.
ایرایش :grammer . ایرایش. ایراست. ایراستارایراستاری برای گرامرانگلیسی. مانند ویرایش. ویراست ویراستار ویراستاری برای فارسی.
پوششی
ناروا#روا.
راسته ها
حق:راسته
ورزندش:ژیمناستیک.
زدا
کاوند
کمانه و گمانه ( حدس و ابطال ) کمانه:ابطال . گمانه حدس. کمانه ها وگمانه هامشود حدسها وابطالها
کمانه
در دید
بیماره
مانیوود ( مانی باآن همه هنر )
( مانی وود ) یا ( مانیوود ) مانی با آن همه هنر
سازند
پس
میانخانه
آراسته
دستور. فرمان
گرفتن
جاندار
چاکری
برخورد
دوری ناپذیر
بنشین
ناکلیه
کلیه
پیرایش:پروِِلباس.
پیراست
جُنبک
سربابگاه
بابگاه
آموز. آموزگر. سرآموز. آموزشگر. سرآموز. سرآموزش. سرآموزشگر
ایستاده
از دستی
ستانا
اینک
کاستش
، accident and درازا و پهنا
باهاش
باهمش
جنبک مانتویی خانمها جنبک پالتویی آقایان
آقایان:پالتویی بانوان:مانتویی
گفتشه