sincerity

/ˌsɪnˈserəti//sɪnˈserɪti/

معنی: خلوص، صمیمیت، خلوص نیت، بی ریایی، صدق و صفا
معانی دیگر: صداقت، رادی، رادمنشی، پاکدلی، پاک اندیشی، یکرنگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: sincerities
• : تعریف: a thorough and genuine honesty; candor; earnestness.
مترادف: candor, frankness, guilelessness, openness, truth, truthfulness
متضاد: hypocrisy, insincerity, pretense
مشابه: honesty, honor

- He promised to help her find a job, and he proved his sincerity by securing her an interview the next day.
[ترجمه گوگل] او به او قول داد که در یافتن شغل به او کمک کند و صداقت خود را با گرفتن مصاحبه ای در روز بعد به او ثابت کرد
[ترجمه ترگمان] او قول داد که به او کمک کند شغلی پیدا کند، و او با اطمینان از اینکه روز بعد برای مصاحبه با او مصاحبه کرده است صداقت خود را ثابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. in all sincerity
با کمال خلوص

2. she spoke with passionate sincerity
با صداقتی آکنده از احساس صحبت می کرد.

3. statements whose truth and sincerity strikes home
اظهاراتی که درستی و صداقت آن بردل می نشیند

4. i am dubious about his sincerity
نسبت به خلوص نیت او شک دارم.

5. there was a tincture of sincerity in her voice
نشانه ی خفیفی از خلوص نیت در صدای او وجود داشت.

6. Misfortunes test the sincerity of friends.
[ترجمه گوگل]بدبختی ها صداقت دوستان را آزمایش می کند
[ترجمه ترگمان]به علاوه، به علاوه، به علاوه، به علاوه،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Misfortune tests the sincerity of friends.
[ترجمه گوگل]بدبختی صداقت دوستان را می آزماید
[ترجمه ترگمان]Misfortune، صداقت دوستان را آزمایش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The truest politeness comes from sincerity.
[ترجمه امیرمحمد] واقعی ترین ادب از صداقت ( خلوص نیت ) سرچشمه میگیرد
|
[ترجمه گوگل]واقعی ترین ادب از صداقت ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]دوستی واقعی از صداقت سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sincerity, a deep genuine, heart-felt sincerity, is a trait of true and noble manhood.
[ترجمه گوگل]اخلاص، یک صداقت عمیق اصیل و صمیمانه، از ویژگی های مردانگی واقعی و نجیب است
[ترجمه ترگمان]Sincerity، یک صمیمیت عمیق و واقعی، یک خصوصیت مردانگی حقیقی و اصیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His sincerity is not in question.
[ترجمه گوگل]صداقتش زیر سوال نمی رود
[ترجمه ترگمان]صداقت او در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tom can't persuade himself of my sincerity.
[ترجمه گوگل]تام نمی تواند خود را از صداقت من متقاعد کند
[ترجمه ترگمان]تام نمی تواند صداقت مرا متقاعد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. May I say in all sincerity that we could not have achieved this much without your help and support.
[ترجمه گوگل]می توانم با کمال صداقت بگویم که بدون کمک و حمایت شما نمی توانستیم به این مهم دست پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان]در تمام sincerity می گویم که بدون کمک و حمایت شما نمی توانستیم این کار را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your sincerity is not in dispute.
[ترجمه گوگل]صداقت شما مورد بحث نیست
[ترجمه ترگمان]صداقت شما در بحث نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sincerity of his beliefs is unquestionable.
[ترجمه گوگل]صداقت اعتقادات او تردید ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]خلوص نیت او غیرقابل انکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خلوص (اسم)
candor, purity, sincerity, candour

صمیمیت (اسم)
devotion, cordiality, confidence, sincerity, intimacy

خلوص نیت (اسم)
sincerity, immaculate intentions

بی ریایی (اسم)
sincerity, naivety, trueness, naivete

صدق و صفا (اسم)
sincerity

انگلیسی به انگلیسی

• honesty, frankness, genuineness

پیشنهاد کاربران

چاکری
اخلاص
رک گویی، پاک اندیشی، باورپذیر ( در سینما )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sincerity
✅️ صفت ( adjective ) : sincere
✅️ قید ( adverb ) : sincerely
the quality or state of being sincere : honesty of mind : freedom from hypocrisy. Mer
the quality of showing or saying what you really think or feel. Ox
درست کاری، امانت، رک گویی، پوست کندگی، عینیت، صحت، راستگویی، عصمت

بپرس