ترجمه‌های Adel Chaichian (٢٨)

بازدید
١٢٨
تاریخ
٢٢ ساعت پیش
متن
She sensed something was amiss and called the police.
دیدگاه
٠

او حس کرد چیز بدی اتفاق فتاده و به پلیس زنگ زد.

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
متن
There's something amiss in their relationship.
دیدگاه
٠

در روابط آنها چیزی اتفاق افتاده است.

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
متن
She sensed something was amiss right now!
دیدگاه
٠

او حس کرد همین الان چیز بدی اتفاق افتاده است.

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
متن
Please don't take it amiss, if I point out your errors.
دیدگاه
٠

لطفاً به دل نگیرید/لطفاً به شما برنخورد، اگر به خطاهای شما اشاره کنم.

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
متن
A word of apology might not go amiss.
دیدگاه
٠

یک کلمه عذرخواهی می توانست وضعیت را بهتر کند/به بهتر شدن فضا کمک کند.

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
متن
Nothing comes amiss to a hungry man.
دیدگاه
٠

آدم گرسنه از هیچ چیز نمی گذرد. / آدم گرسنه هیچ چیز را رد نمی کند. معادل: A hungry person won’t be picky about food.

تاریخ
١ روز پیش
متن
Protestors firebombed the embassy building yesterday.
دیدگاه
٠

معترضان روز گذشته به ساختمان سفارت بمب آتش زا پرتاب کردند.

تاریخ
١ روز پیش
متن
If the government clamps down on the protestors, that will only serve to strengthen them in the long run.
دیدگاه
٠

اگر دولت علیه معترضان شدت عمل نشان دهد، این کار فقط موجب تقویت آن ها در طولانی مدت خواهد شد.

تاریخ
٦ روز پیش
متن
The teacher collated her syllabus.
دیدگاه
٠

معلم رئوس مطالب درسی خود را مرتب کرد.

تاریخ
٦ روز پیش
متن
The problem nagged at him so much that he couldn't sleep.
دیدگاه
٠

این مشکل او را چنان دچار ناراحتی/نگرانی/پریشانی کرده است که نمی تواند بخوابد.

تاریخ
٦ روز پیش
متن
His arthritis nags him.
دیدگاه
٠

آرتروز او را به ستوه آورده است. /آرتروز او را آزار می دهد.

تاریخ
٦ روز پیش
متن
The children nagged me for ice cream all afternoon.
دیدگاه
٠

بچه ها تمام بعد از ظهر برای بستنی به من پیله کرده بودند. /بچه ها تمام بعد از ظهر از من بستنی می خواستند.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Please find enclosed an agenda for the meeting.
دیدگاه
٠

لطفاً دستور کار جلسه را به پیوست ملاحظه کنید. ( لازم است به جای an از the استفاده شود )

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
He overlooked the fact that some of the dinner guests might be vegetarian.
دیدگاه
٠

او این واقعیت را که برخی از مهمانان شام شاید گیاه خوار باشند، از نظر دور انداخت.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
The movers overlooked a few things, so the family had to bring them later.
دیدگاه
٠

حمل و نقل کننده ها چند چیز را ندیدند، پس/در نتیجه خانواده مجبور شد آنها را بعداً بیاورد.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Experts are trying to track down the source of the contamination in the water supply.
دیدگاه
٠

کارشناسان تلاش می کنند منشاء آلودگی منبع آب را ردیابی کنند.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
She had spent years trying to track down her parents.
دیدگاه
٠

او سالها صرف تلاش برای یافتن ردی از والدینش کرده بود.

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
Her parents fostered her dream of going to the Olympics.
دیدگاه
٠

والدین او آرزوی رفتن به المپیک او را رشد دادند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
A visitor cropped up at our house.
دیدگاه
٠

مهمانی به طور غیرمترقبه در خانه ماظاهر شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The most basic attribute of all animals is consciousness.
دیدگاه
٠

اساسی ترین ویژگی تمام حیوانات هوشیاری است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The crown is an attribute of kingship.
دیدگاه
٠

تاج، نشانی از سلطنت است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
To what do you attribute this delay?
دیدگاه
٠

تو این تاخیر را به چه چیزی نسبت می دهی؟

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
I attribute our success to him.
دیدگاه
٠

من موفقیت مان را به او نسبت می دهم.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Your answer is very to the point.
دیدگاه
٠

پاسخ شما خیلی مرتبط با اصل موضوع است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Your answer is to the point.
دیدگاه
٠

پاسخ شما مرتبط با اصل موضوع است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
His own shortcomings are thwarting him.
دیدگاه
٠

ایرادات و کاستی های خود او مانع راه اوست.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Road blocks thwarted their plan to escape.
دیدگاه
١

موانع راه نقشه فرار آنها را عقیم گذاشت.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The run winded him.
دیدگاه
٠

دویدن نفس او را بریده بود.