windy

/ˈwɪndi//ˈwɪndi/

معنی: چرند، چرند، پر باد، طوفانی، درازگو، باد خور، باد خیز
معانی دیگر: توفانی، در معرض باد، بادگیر، باد مانند، نفاخ، بادآور، گازآور، تهی، خالی، پوچ، بی پایه، بی اساس، یاوه، پرحرف، وراج

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: windier, windiest
مشتقات: windily (adv.), windiness (n.)
(1) تعریف: having a great or excessive amount of wind; characterized by wind.
متضاد: still, windless

- It's too windy to take the sailboat out today.
[ترجمه گوگل] امروز برای بردن قایق بادبانی خیلی باد می آید
[ترجمه ترگمان] امروز هوا خیلی بد است که قایق را بیرون ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It was a cold and windy night that he arrived.
[ترجمه zahra] شبی او در هوای طوفانی اومد
|
[ترجمه گوگل] شبی سرد و بادی بود که رسید
[ترجمه ترگمان] شبی سرد و توفانی بود که او وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: resembling wind.

(3) تعریف: exposed to wind; unsheltered.
متضاد: sheltered
مشابه: airy

- They sat on the windy beach and shivered.
[ترجمه گوگل] روی ساحل بادخیز نشستند و می لرزیدند
[ترجمه ترگمان] روی ساحل پر باد نشستند و می لرزیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: characterized by empty talk or idle chatter.

- The board had a long, windy discussion about the matter.
[ترجمه گوگل] هیئت مدیره در مورد این موضوع بحث و گفتگوی طولانی داشت
[ترجمه ترگمان] هیات مدیره در این مورد بحث مفصلی درباره این موضوع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a windy day
یک روز پر باد

2. a windy desert
یک صحرای بادخیز

3. yesterday, the weather was calm but today it is windy
دیروز هوا آرام بود ولی امروز پر باد است.

4. It was so windy that the branches were scraping against the window panes.
[ترجمه گوگل]آنقدر باد می‌وزید که شاخه‌ها روی شیشه‌های پنجره می‌خراشند
[ترجمه ترگمان]چنان باد می وزید که شاخه ها به شیشه ها می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is windy today,so it would be difficult to put the ferry boat across.
[ترجمه گوگل]امروز باد می‌وزد، بنابراین قرار دادن قایق در آن طرف دشوار است
[ترجمه ترگمان]امروز باد می وزد، بنابراین قرار دادن قایق باری در آن سوی آن دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was so windy the tent nearly blew away!
[ترجمه گوگل]آنقدر باد می آمد که نزدیک بود چادر منفجر شود!
[ترجمه ترگمان]چادر چنان باد کرده بود که نزدیک بود منفجر شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was so windy my umbrella turned inside out.
[ترجمه گوگل]آنقدر باد بود که چترم به سمت بیرون چرخید
[ترجمه ترگمان]این قدر پر باد بود که چتر من از آن بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was wet and windy for most of the week.
[ترجمه گوگل]بیشتر هفته هوا مرطوب و باد بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر این هفته هوا بارانی بود و باد می وزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The weather will be wet and windy in the south.
[ترجمه گوگل]هوا در جنوب مرطوب و وزش باد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هوا در جنوب مرطوب و پر باد خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was windy and Jake felt cold.
[ترجمه گوگل]باد می آمد و جیک احساس سرما کرد
[ترجمه ترگمان]هوا طوفانی بود و جیک احساس سرما می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The windy and dusty weather coarsened her skin.
[ترجمه گوگل]هوای وزش باد و گرد و غبار پوست او را درشت کرده بود
[ترجمه ترگمان]باد سرد و غبارآلود پوستش را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It can be quite windy on the hills.
[ترجمه گوگل]ممکن است روی تپه ها کاملا باد باشد
[ترجمه ترگمان]از روی تپه ها معلوم است که هوا خیلی پر باد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was a rather windy day. I went out and dusted my feet.
[ترجمه گوگل]روز نسبتاً بادی بود بیرون رفتم و پاهایم را گردگیری کردم
[ترجمه ترگمان]روز پر باد بود بیرون رفتم و گردگیری کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's too windy to go out in the boat.
[ترجمه گوگل]هوا برای بیرون رفتن در قایق خیلی باد است
[ترجمه ترگمان]برای بیرون رفتن از قایق خیلی باد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It's too windy for a picnic.
[ترجمه گوگل]برای پیک نیک خیلی باد می آید
[ترجمه ترگمان]برای گردش هوا خیلی windy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It will become windy in the far north and west.
[ترجمه گوگل]وزش باد در شمال و غرب خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در شمال و غرب باد می وزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرند (اسم)
windy, baloney, stuff, balderdash, blether, crap, blather, hokum, bosh, bologna, bilge water, bilk, boloney, trumpery, haver, rigmarole, jive, piffle

چرند (صفت)
absurd, ridiculous, ludicrous, corny, silly, nonsensical, windy, inept, odd, trashy, inane, unmeaning

پر باد (صفت)
windy, pneumatic, blusterous, blustery, gusty, squally, inflated, filled with air, full-blown

طوفانی (صفت)
windy, tempestuous, stormy, wild, diluvial, troubled

درازگو (صفت)
windy, verbose

باد خور (صفت)
windy, windward

باد خیز (صفت)
windy, windward

انگلیسی به انگلیسی

• stormy; exposed to the wind; turned into the wind; resembling wind; hollow; pompous; chattering; flatulent, having intestinal gas
if it is windy, the wind is blowing a lot.

پیشنهاد کاربران

windy: هوای بادی
wind: باد
طوفانی
پر باد
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان آب و هوای نامساعد:
✅️ bone - dry – completely without water or moisture
✅️ fierce – very strong or severe
✅️ foul – unpleasant, with rain, snow, or wind
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ gale - force – an extremely strong wind
✅️ gusty – the wind blowing in gusts
✅️ harsh – extremely cold and unpleasant
✅️ humid – hot and wet in a way that makes you feel uncomfortable
✅️ muggy – warm in an unpleasant way because the air feels wet
✅️ murky – dark and unpleasant because of fog, clouds, etc.
✅️ severe – extremely unpleasant and likely to cause harm or damage
✅️ sultry – the air is hot and slightly wet
✅️ threatening – clouds, skies, or seas show that the weather is likely to be bad
✅️ torrential – rain falling in large amounts
✅️ unseasonable – not the type of weather that you expect in a particular season
✅️ windy – with a lot of wind
منبع: www. writerswrite. co. za

توفان یا بادی
گرم
بادی
طوفانی و بادی
معنی windy یعنی بادی وطوفانی
Windy یعنی باد سرد و یا طوفانی و این نام انگلیسی برای دختران نیز هست و اسم سگ من هم ویندی است که خیلی دوستش دارم
پر باد
بادی.
مثل باد هایی که توی پاییز میاد
ضعیف ولی سرد
هوای بادی_پر باد _بادی شبیه توفان کم قدرت و ضعیف
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس