تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

go overboard به معنی زیاده روی کردن و افراط کردن هست

پیشنهاد
٠

we got landed with you رو دستمون موندی وبال گردنمون شدی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

she got herself blown up خودشو به کشتن داد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

we should take a different tact باید یه رویکرد ( درایت ) دیگه داشته باشیم اینجا کلمه tact معنی approach هم میتونه داشته باشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

it seems you already made up your mind به نظر میرسه قبلا فکراتو کردی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

We’re just wrapping up دیگه آخراشیم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I never saw it coming اصلا انتظارشو نداشتم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوج هیجان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Thanks for letting me crash here ممنون که گزاشتی اینجا پلاس شم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Swallow your pride غرورتو کم کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

…It’s very hip these days to این روزا خیلی باحال به نظر می رسد که…

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Permissive parent والدینی که سخت نمیگیرن و اجازه میدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو شغله

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه آدم خفن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Money is gonna take care of it پول حلش می کنه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقلبی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آتیش بیار معرکه شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Something’s come up یه مشکلی پیش اومده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

That’s not really in my department تو حوزه کاری من نیست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

خوب شو

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Toyed with بازیچه گرفتن The law is too important to be toyed with

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از خوشحالی بال در اوردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

He Snapped عصبانی شد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی نارو زدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

میتونه واسه آروم شدن درد هم به کار بره After my stomach settles بعد از این که معده ما آروم شد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با عزم و اراده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صرفه جویی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پا در میونی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

به کسی فشار وارد کردن به کسی زور گفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take it out of me سر من خالی کن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کنترل خارج شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

just a notch فقط یه درجه فقط یکم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

گاها معنی یه چیز با ارزش هم میده صرفا اون چیز با ارزش کالا نیست Silence is a pretty rare commodity these days سکوت چیز کمیابیه این روز ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

I should clean up other’s mess باید گند کاری های بقیه رو جمع کنم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

I don’t need your credit نیاز به تشویق تو ندارم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Where are my manners? ادبم کجا رفته؟ برای مثال در یه گفت و گو یادت میره به شخص مقابل سلام کنی!میتونی از این جمله استفاده کنی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی آسیب رسوندن و صدمه زدن هم میده گاهی مثال : Did I scar that little girl? من به اون دختر بچه صدمه زدم ؟

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیجان زده بودن I am fire up about my new job

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی معنی تصمیم گرفتن می ده Made up mind = make a decision it seems like you’re already made up your mind به نظر می رسه قبلا فکراتو کردی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

I screw my life گند زدم به زندگیم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

That sounds promising به نظر امیدوار کننده است خوب به نظر میرسه

٢