تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

فراهم کردن فضای مناسب برای چیزی یا کسی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

بعضی جاها معنی "که در آن هنگام" میده The ship was being loaded when the storm started کشتی داشت بارگیری می شد ( ( که ) ) یهو طوفان شروع شد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بجز گیاه به معنی کارخانه یا ساختمانی که در آن یک فرآیند صنعتی اتفاق می افتد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The tide comes in – مد می آید / آب بالا می آید. The tide goes out – جزر می شود / آب پایین می رود.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Should برای بیان الزامات نرم و توصیه ها استفاده می شود، نه دستور قاطع.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

reveal = فاش کردن اطلاعات یا موضوعات مخفی ( غیررسمی و رسمی ) unveil = پرده برداری در یک رویداد رسمی یا خاص ( رسمی تر )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

reveal = فاش کردن اطلاعات یا موضوعات مخفی ( غیررسمی و رسمی ) unveil = پرده برداری در یک رویداد رسمی یا خاص ( رسمی تر )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دستیار

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

a traveling show – یک نمایش سیار

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٢

"Literally" بیشتر برای تأکید و روشن کردن اینکه چیزی دقیقاً به همین شکل است استفاده می شود. "Literary" به ادبیات و آثار مربوط به آن اشاره دارد.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Turn to = مراجعه کردن به چیزی به صورت طبیعی و رایج. Resort to = مراجعه کردن به چیزی به عنوان آخرین راه حل در شرایط اضطراری.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رفتار مؤدبانه، مهربانانه و سخاوتمندانه، به ویژه با افراد پایین تر

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Sheriff به معنی کلانتر است. کلانتر یک مقام قانونی در یک شهر یا منطقه است که مسئول اجرای قانون، نگهبانی و گاهی هم مدیریت زندان ها است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نشان پیروزی و موفقیت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

"Anticipate" معمولاً هیجان و اشتیاق بیشتری را منتقل می کند، در حالی که "expect" بیشتر به یک پیش بینی عادی و منطقی اشاره دارد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sting : بیشتر به درد تیز و سریع اشاره دارد که معمولاً توسط نیش حشرات ( مثل زنبورها ) یا سوزن ها ایجاد می شود. Bite: به گاز گرفتن اشاره دارد و می ت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت inside of به معنی "داخل" یا "درون" هست و of فقط برای تاکید و روان تر شدن جمله اضافه میشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بطور قانونی و رسمی داشتن چیزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بسیار نزدیک به درست یا دقیق بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Broad: برای مفاهیم کلی یا ویژگی هایی که اندازه گیری نمی شوند. وسیع Wide: برای فواصل فیزیکی و اندازه های قابل محاسبه. پهن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wide: برای فواصل فیزیکی و اندازه های قابل محاسبه. پهن Broad: برای مفاهیم کلی یا ویژگی هایی که اندازه گیری نمی شوند. وسیع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوک ( لقب اشرافی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Brave: شجاعت اخلاقی یا جسمی ( مثبت ) Bold: جسارت در عمل ( مثبت یا منفی ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Bold: جسارت در عمل ( مثبت یا منفی ) . Brave: شجاعت اخلاقی یا جسمی ( مثبت )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجربه کردن اثرات یک چیز بد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Amuse: سرگرم کردن به طوری که باعث خنده یا لذت میشه. ( مثلاً کمدین ها ) Entertain: سرگرم کردن به هر شکل و به طور عمومی تر. ( مثلاً فیلم ها، کنسرت ها )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Entertain: سرگرم کردن به هر شکل و به طور عمومی تر. ( مثلاً فیلم ها، کنسرت ها ) Amuse: سرگرم کردن به طوری که باعث خنده یا لذت میشه. ( مثلاً کمدین ها )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

انواع مختلفی از . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه Recall نسبت به remember به یادآوری دقیق تر و نیازمند تلاش بیشتر اشاره داره و رسمی تره.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذا : خورد کردن/تکه تکه کردن بیشتر در تعریف کلمه chew میاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مراحلی/قدم هایی که باید انجام بشن/برداشته بشن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شکست ختم شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعل "add" فقط به معنی "اضافه کردن" است، اما "add up" به طور خاص به معنای "محاسبه کل" یا "جمع زدن تمام اعداد" است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پختن چیزی با حرارت خشک در فر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی میلی به چیزی/کسی که از نظر فرد خوشایند نیست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

درصورتیکه به غذا اشاره شده باشه به معنی با ولع خوردن هست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درصورتیکه به غذا اشاره شده باشه به معنی با ولع خوردن هست