پیشنهادهای دکتر احمد. ع. معینی (٢,٠١٨)
جمع عقوبت سزای بدی باد افره جزای کار بد . . . و عقوبات آن را خود باید تحمل و چاره گری کند. سفرنامه شاردن
هم اندازه برابر به میزان هم قدر . . . خبر ناگوار دیگر ی به شاه رسید که همچند مرگ فرمانده کل مایه غم و اندوه. . . سفرنامه شاردن
افسرده نالان مرثیه سرا سوگوار . . . . . اما شاه از درگذشتش دریغاگوی و سوگوار شد. . . سفرنامه شاردن
آتشین سوزناک سوزنده سوزان بدخوی تندخوی بد اخلاق عصبانی تند مزاج . . . از یک سو خودخواه و تیزخشم و آتشناک و از دگر سو تودار. . . سفرنامه شاردن
جقه کلاه مرصع تاج افسر شاهی . . . . سه جیقه که بهای مجموع آنها افزون بر پنجاه هزار اکو بود به او مرحمت کرد. . . . . سفرنامه شاردن
خدمتکار نوکر کارگزار خدمه . . . . . . پانزده شانزده تن خدمتگر نیز همراهش کرد. . . سفرنامه شاردن
رفع شبهه عدم اشتباه . . . . صفی اول جد پادشاه کنونی که برای عدم التباس با صفی دوم. . . . سفرنامه شاردن
غارت گری تاراج کردن چپاول نمودن دزدی کردن . . . بر اثر کشتار و تاراج گری و آتش افروزی آن قوم وحشی. . . سفرنامه شاردن
تغافل خود را به غفلت زدن تحامق تباله . . . . . وحکایاتی که تباله و تحامق و تغابی ( خود را به غفلت زدن ) در آن دیده میشود. . . کتاب جوحی
خود را ابله جلوه دادن خود را به حماقت زدن . . . . . و حکایاتی که تباله ( خود را ابله نمودن بی آنکه ابله باشد ) . . . . . کتاب جوحی دکتر احمد مجاهد
موعظه کردن اندرز دادن پند گرفتن نصیحت کردن . . . و احداث متعلمان بظن علم و موعظت نگردند. . . کلیله و دمنه
مطالعه کردن خواندن تحقیق نمودن غور کردن . . . . . بهم پیوست تا حکما برای استفادت آن را مطالعت کنند. . . . کلیله و دمنه
استفاده بردن فایده داشتن مفید بودن . . . . . دیگر اینکه پند و حکمت و لهو هزل بهم پیوست تا حکما برای استفادت آن. . . . . . کلیله و دمنه
ظلم ستم جور جفا خواجه را کشتی باستم زار زار هم بر ینجا خواجه گویان زینهار ✏ �مولوی�
شتاب عجله فوری زود کارد از اشتاب کردی زیر خاک از خیالی که بدیدی سهمناک ✏ �مولوی�
کتابت کردن نیکو نوشتن آراستن نگارش . . . . . به هر جهت مقصود از تلفیق و تنمیق این نسخه ایراد نوادر حکایات عجیبه. . . . . کتاب جوحی احمد مجاهد
صابون گیاهی که با آن رخت شویند از پی اشنان سوی بقال شد میغ پیدا آمد و آن حال شد کتاب جوحی احمد مجاهد
آب کش صافی پرویزن کتاب جوحی احمد مجاهد
طنازان لطیفان مزاحان کتاب جوحی احمدمجاهد
ژولیده آشفته بیقرار هیجان زده زن کنیزک را پژولیده بدید درهم و آشفته و دنگ و مرید ✏ �مولوی�
قوچ گوسفند نر . . . پنبه در آتش نهادم من به خویش اندر افکندم قج نر را به میش مولانا
آشکار واضح هویدا . . . و معایب آنها را بدون شرم و حیا منکشف می کند. کتاب جوحی
عموما غالبا اکثرا . . . گفتنی است که خواجه ها بر عموم در پنهان داشتن احساسات خود. . . سفرنامه شاردن
شومی بدشگونی بدبختی بدشانسی . . . سپاس خدای را که شامت بدگویی هایش دامنگیر خودش شد. . . سفرنامه شاردن
اندام موزون خوش تیپ اندام به قاعده خوش هیکل . . . خوش ظاهر نیک اندام. هوشمند جنگجو سخی بود. . . سفرنامه شاردن
پیش بینی آینده نگری . . . پیش نگری تفنگ دار باشی کاملا درست از کار درآمد. . . سفرنامه شاردن
سرشناس مشهور معروف صاحب نام . . . برای همه وزیران و بیگلربیگی ها وامرا و بزرگان روی شناس. . . . سفرنامه شاردن
مرصع شده جواهر نشان شده گوهر آگین شده . . . یک آینه کریستال قاب زرین که پشت آن مزین به مینا و رویش به زمرد ترصیع یافته. . . سفرنامه شاردن
گوهر نشان جواهر نشان . . . یک قبضه خنجر گوهر آگین برای خواجه آغا مبارک. . . سفرنامه شاردن
کج تابی سؤ رفتار سؤ طینت سؤ کردار
سؤ رفتار بد رفتاری بد سلوکی سؤنیت سؤ طینت . . . را که بر اثر کجتابی و ناسازگاری حاکم فارس و بندرعباس گسیخته شده بود. . . سفر نامه شاردن
درنا . . . و به هر کدام چند پر ظریف مرغ کلنگ نصب گردیده است. سفرنامه شاردن
ظرفی مخصوص ریختن اخلاط حلق و سینه که در گذشته در بیشتر خانه هائیکه افراد بیمار یا ناتوان داشتند موجود بود و گاهی در کف آن خاکستر می ریختند تا بهتر تخ ...
تشکچه زیر انداز . . . در سراسر دور تالار نهالیچه های چهارگوشه زربفتی که با گلهای سیمین آراسته شده بود گسترده بودند. . . سفرنامه شاردن
نادار فقیر ناروا بی حیا بی شرم . . . وقوف یابد به بیزاری و اکراه به شما می نگرد و چون سگ پست و ناداشت می انگارد. . . سفرنامه شاردن
تند مزاجی زود عصبانی شدن به یکباره برافروختن از کوره در رفتن زود جوشی . . . زیرا از زود جوشی و تیز خشمی و شدت عمل شاه کاملا آگاه بود. . . سفرنامه شا ...
ناقص معیوب ناسالم دارای نقصان . . . . مستلزم مدارا بود تا بر اثر حرکت تند و سخت عیب ناک یا شکسته نشود. . . . سفرنامه شاردن
شوم نحس نامبارک بدشگون ناپسند . . . زیرا چهره گرفته و ناشاد و مهموم وی بیانگر اعمال یک عمل مشئوم بود. . . سفرنامه شاردن
پیری سنین بالای عمر فرزانگی پختگی . . . . و رزانتی که در خور شخصیت عالی و شیخوخت وی بود. . . . سفرنامه شاردن
رئیس دیوان عدالت قاضی القضات رئیس دادگستری . . . . بعد از او دیوان بیگی نشست که مقامش همتای وزیر دادگستری است و قاضی القضات بود. . . . سفرنامه شاردن
لبریز از خشم خشم بسیار توام با خشم . . . . طبع خشماگین و تندرویهای شاه آنان را به اتخاذ این تصمیم هولناک برانگیخت. . . . . سفرنامه شاردن
معماران بناها مهندسین و کارگران ساختمان سازی . . . چون دیدند که عمارتگران به دستور پادشاه دیوارهای دور عمارت شاهزاده را. . . . . سفرنامه شاردن
بلایی بزرگ پیشامدی ناگوار بلایی غیرمنتظره . . . آنان را با وجود ظهور چنان بلیتی عظیم به ناچار آرام کردند. . . سفرنامه شاردن
عشرت کده تفرج گاه تفریح گاه . . . در قصری واقع در طبرستان دو منزلی دامغان که شادیکده اش بود جان سپرد. . . . سفرنامه شاردن
زیرکی هوشمندی ورزیدگی دانایی . . . با هوشمندی و فطانت و درایت تمام کشور پهناور ایران را. . . . سفرنامه شاردن
مردان بزرگ بزرگ مردان رجال صاحب جاه و مرتبه . . . . یکی از اعاظم رجال صاحب نظر ایران در ماده تواریخ ایران. . . سفرنامه شاردن
افراد مورد وثوق افراد مورد اعتماد افراد مورد اطمینان . . . و مصاحبه از زبان صاحب نظران و افراد ثقه و هوشمند. . . سفرنامه شاردن
ستاره شناسی نجوم . . . در رشته های مختلف فلسفه ؛ اخترگری؛ پزشکی؛ ریاضی در دسترس شان است. . . سفرنامه شاردن
حق آموزش که به معلم دهند دستمزد معلم . . . . در آنجا نه تنها معلمین حق التعلیم نمی گیرند بلکه به شاگردان کمک تحصیلی می دهند. . . . سفرنامه شاردن
کشاورزان . . . حتی پیشه وران و کشتگران از مطالعه کتابهای خوب غفلت نمی کنند. . . سفرنامه شاردن