تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I meditate in order to relax.
دیدگاه
٠

به منظور ارام شدن تعمق میکنم.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I try to meditate for half an hour every evening.
دیدگاه
٠

سعی میکنم هر بعد از ظهر برای نیم ساعت تعمق کنم.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I'm going to hack the tree down.
دیدگاه
٠

من قصد دارم که درخت را ببرم.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
His antagonist in the debate was quicker than he.
دیدگاه
٠

حریف او در مناظره از اون سریع تر بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Don't make dumb mistakes again.
دیدگاه
٠

اشتباهات احمقانه را دوباره مرتکب نشوید.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
She is very kind to the dumb children.
دیدگاه
٠

او با بچه های لال خوش رفتار است.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Concealed video cameras scan every part of the compound.
دیدگاه
٠

دوربین های مخفی فیلمبرداری همه قسمت های محوطه را بررسی میکنند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
a slice of pie
دیدگاه
٠

یک تکه از کیک میوه ای/یک برش از کیک میوه ای

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Being a night watchman had its compensations, he had to admit.
دیدگاه
٠

اون باید اقرار میکرد که نگهبان شب بودن خسارت های مخصوص به خودشو داره.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The watchman came out from his hut, tipped his hat, and opened the gate.
دیدگاه
٠

نگهبان از کلبه خود بیرون امد، کلاهش را برداشت و بر سرش گذاشت، و درب را باز کرد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The watchman of the storehouse will be relieved at 10 p. m.
دیدگاه
٠

نگهبان انبار ساعت ۱۰ مرخص میشود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The thieves left the night - watchman tied up and gagged.
دیدگاه
٠

سارقان به نگهبان شب را دستبندو دهان بند زدند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The subway was covered in graffiti.
دیدگاه
٠

مترو پوشیده از دیوار نوشته بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The graffiti on the wall said 'Liverpool rules OK'.
دیدگاه
٠

دیوار نوشته روی دیوار میگفت:لیورپول خوب فرمانروایی میکند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The buildings were covered with racist graffiti.
دیدگاه
٠

ساختمان ها پوشیده از دیوار نوشته نژادپرستانه بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Graffiti was scribbled all over the walls.
دیدگاه
٠

دیوار نوشته در سراسر دیوار ها خط خطی شده بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I heard it through the grapevine.
دیدگاه
٠

من از طریق شایعات اونو شنیدم.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The outlook for today is cloudy and dry at first with showers later.
دیدگاه
٠

وضعیت ( اب و هوایی ) امروز در ابتدا خشک و ابری با رگبار باران در اینده نزدیک همراه خواهد بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The outlook for the economy is bright.
دیدگاه
٠

اینده اقتصاد روشن است.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The con artist bamboozled her out of $600.
دیدگاه
٠

هنرمند حقه باز از او ۶۰۰ دلار کلاهبرداری کرد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
We loaded the boxes while she tallied.
دیدگاه
٠

زمانی که او محاسبه میکردما جعبه ها را پر میکردیم.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Our figures don't tally - you've made it twenty pounds more than me.
دیدگاه
٠

حساب های ما با هم همخوانی ندارند. تو ۲۰ پوند بیشتر از من کسب کردی.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He can't stand traveling in the rush hour.
دیدگاه
٠

او توانایی تحمل سفر در ساعات شلوغی را ندارد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Sorry the place is so messy, I haven't had time to clear up.
دیدگاه
٠

متاسفم که اینجا خیلی کثیف و بهم ریخته است، وقتی برای تمیز کردن نداشتم.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He sounded very agitated on the phone.
دیدگاه
١

او پشت تلفن بسیار اشفته به نظر میرسید.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Things often appear chaotic to the outsider.
دیدگاه
٠

از نظر یک بیگانه چیزها اغلب بی نظم و اشفته به نظر میرسند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
These steps are made of marble.
دیدگاه
٠

این پله ها ساخته شده از سنگ مرمر هستند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Lottie faced the dilemma of whether to approve of the operation or not.
دیدگاه
٠

لوتی با این دوراهی مواجه شد که آیا عملیات را بپذیرد یا نه.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
In The Lady or the Tiger, the hero had the dilemma of which door to open.
دیدگاه
٠

بین ( انتخاب ) بانو یا ببر، قهرمان بین این دوراهی بود که کدام در را باز کند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I hope to convince any doubters in the audience that our policies will work.
دیدگاه
٠

امیدوارم بتوانم همه شکاکان میان مخاطبان را قانع کنم که سیاست های ما جواب خواهد داد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Be a believer; not a doubter.
دیدگاه
٠

فرد معتقدی باش، نه یک شکاک.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The believer is happy, the doubter is wise.
دیدگاه
٠

فرد معتقد خوشحال است، فرد شکاک خردمند است.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Doubters should try their own experiment.
دیدگاه
٠

افراد شکاک باید ازمایش خود را بسنجند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The hound was quartering the woods.
دیدگاه
٠

سگ شکاری در جنگل ها تردد میکرد ( رفت و امد داشت ) .

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The hound nips at a rabbit.
دیدگاه
٠

سگ شکاری یک خرگوش را گاز میگیرد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The hound whipped out at the whistle.
دیدگاه
٠

سگ شکاری با صدای سوت بیرون امد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The pastry crust was always underdone.
دیدگاه
٠

کلوچه همیشه نیمه خام ( نیم پز ) بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Much joy to you in the upcoming year.
دیدگاه
٠

در سال آتی برای شما خوشحالی فراوان ارزومندم

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Your accountant will discuss with you how to complete these forms.
دیدگاه
٠

دفتر دار ( منشی ) شما درباره اینکه چگونه این فرم هارو کامل کنید با شما صحبت خواهد کرد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I don't want to impose on you.
دیدگاه
٠

من نمیخواهم در حق شما اجحاف کنم.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Pet pigs are the latest craze.
دیدگاه
٠

خوک های خانگی به روز ترین مد هستند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
a craze for silly-looking hats
دیدگاه
٠

مد شدن کلاه های مسخره ( چرت و پرت )

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The university was put together by stages.
دیدگاه
٠

دانشگاه طی چند مرحله ساخته شد

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The movie will begin in five minutes. we'd better hotfoot it to the theater.
دیدگاه
٠

فیلم پنج دقیقه دیگه شروع میشه، بهتره برای رفتن به تئاتر عجله کنیم

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
If you had a morsel of intelligence, you would be uneasy, too.
دیدگاه
٠

اگر ذره ای هوشمند بودی ( عقل داشتی ) تو هم ناراحت میشدی