در موج دریاهای خون بگذشته بر بالای خون وز موج وز غوغای خون دامانشان ناگشته تر در بیت بالا ، منظور از "دریاهای خون" چیست؟
منظور از "چون که صدآمد نود هم پیش ماست " چیست؟
در بیت بیکسب و بیکوشش همه چون دیگ در جوشش همه بیپرده و پوشش همه دل پیش حکمش چون سپر دل انسانها به چه چیزی تشبیه شده است و چرا؟
نظرش به سوی هر کس بهمثال چشم نرگس / بُوَدش ز هر حریفی طرب و خمار دیگر استعاره "چشم نرگس" به چه چیزی اشاره دارد؟
ای هوش ما از خود برو وی گوش ما مژده شنو / وی عقل ما سرمست شو وی چشم ما دولت ببین شاعر چگونه رابطه بین هوش، گوش، عقل و چشم با معشوق را توصیف میکند؟
در بیت چون ذرهها اندر هوا خورشید ایشان را قبا بر آب و گل بنهاده پا وز عین دل برکرده سر مولانا چه تصویری از ارتباط عاشقان با خورشید حقیقت ارائه میدهد و ذرهها در هوا چه معنای نمادینی در عرفان دارند؟
مفهوم سحر و شب در بیت ای عشق خونم خوردهای صبر و قرارم بردهای از فتنه روز و شبت پنهان شدستم چون سحر چه معنایی دارد و چگونه مولانا از این تصاویر برای توصیف تجربه عرفانی و پنهانی عشق استفاده میکند؟
مفهوم بیت "در میان خون هر مسکین مرو / جز قباد و شاه خاقان را مکش" چیست و شاعر به چه نکتهای در مورد عدالت یا بزرگی اشاره دارد؟
تشبیه "همه چون دیگ در جوشش" در بیت بیکسب و بیکوشش همه چون دیگ در جوشش همه بیپرده و پوشش همه دل پیش حکمش چون سپر به چه معنایی است؟
در بیت ای عشق شوخ بوالعجب آورده جان را در طرب آری درآ هر نیم شب بر جان مست بیخبر عشق چه نقشی در ایجاد طرب و شادی در زندگی انسان دارد و چگونه مولانا از شخصیتبخشی به عشق برای توصیف تجربه عاشقانه استفاده میکند؟
بیت در خار لیکن همچو گل در حبس ولیکن همچو مل در آب و گل لیکن چو دل در شب ولیکن چو سحر چگونه به حالتهای متناقض عاشقانه اشاره میکند و این تضادها چه مفهومی در سلوک معنوی دارند؟
در بیت زیبای "چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال / بازگرد و جمله مرغان را مکش" مولانا از چه مفاهیمی در ادبیات عرفانی برای بیان منظور خود استفاده کرده است؟
بیت عاقبت بینست عقل از خاصیت نفس باشد کو نبیند عاقبت چگونه تضاد بین عقل و نفس را توضیح میدهد و مولانا چگونه عقل را به عنوان وسیلهای برای دیدن عاقبت معرفی میکند؟
نام کتابی که ابن مقفع در قرن سوم هجری از عربی به فارسی ترجمه کرد چیست؟
مولانا در بیت «باری تو از ارواحشان وز باده و اقداحشان» به چه نوع مستی معنوی اشاره میکند و چگونه این مستی از ارواح و باده با حالتهای عادی مستی متفاوت است؟
در بیت «ما را که پیدا کردهای نی از عدم آوردهای» مولانا به چه مفهومی از وجود و عدم اشاره میکند و این دیدگاه چگونه در سایر آثار عرفانی او منعکس شده است؟
در بیت "آنک جانش دادهای آن را مکش / ور ندادی نقش بیجان را مکش" شاعر به چه مفهومی از "جان" و "نقش بیجان" اشاره میکند؟
معنی "مَعاش " در این بیت چیه ؟ دلا مَعاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشتهات به دو دستِ دعا نگه دارد
نام شاعر و نویسنده قرن ششم هجری که "خمسه" یا "پنج گنج" را سروده است چیست؟
"شاهد" در ادبیات فارسی به چه معناست ؟
در بیت زیر، شاعر چه چیزی را به شاگرد "منسوج باف" نسبت میدهد؟ چه خوش گفت شاگرد منسوج باف چو عنقا بر آورد و پیل و زراف
این جمله در چه مواردي خوانده میشود ؟ «بسم االله و باالله اللهم صل علی محمد و آل محمد»
بیت نکشیدیم شرابی به رخ تازه صبح سینه ای چاک نکردیم به اندازه صبح به چه نکتهای اشاره دارد و چه ارتباطی با مفهوم صبح دارد؟
در بیت "زنده کرده و معتق و دربان تو / این جهان و آن جهان بر خوان تو" چه آرایههایی به کار رفته است؟
تفسیر بیت "همه هرچه هستند از آن کمترند // که با هستیش نام هستی برند"
معنی "افغان " در اینجا چیه؟ ای به جان من تو از افغان من نزدیکتر یا فغانم از تو آید یا توی افغان من
منظور از " مژگان در این بیت چیه ؟ غیر رویت هر چه بینم نور چشمم کم شود هر کسی را ره مده ای پرده مژگان من
"حظیره " یعنی چی؟ در حلقه ی آن حظیره افتاد کشتیش در آب تیره افتاد
منظور از "دفتر اشیا" چیه ؟ هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایهٔ هیچ که مرا نام نه در دفتر اشیا شنوند
بدان که در سماع سه مقام است: اول فهم، آنگاه وجد، آنگاه حرکت.
تفسیر "خواب میبینم ولی در خواب نه" چیه ؟ خواب میبینم ولی در خواب نه مدعی هستم ولی کذاب نه
مشورت کن با گروه صالحان بر پیمبر امر شاورهم بدان
"غبار عادت" کنایه از چیه در شعر و ادبیات فارسی
معنی شعر "سعیکم شتی تناقض اندرید/ روز میدوزید شب بر میدرید"
"عتاب کردن " یعنی چی؟
منظور مولانا از" در وقت" به چه معناست ؟ سیلیی در وقت بر مسکین بزن که رهاند آنش از گردن زدن
منظور از "صاحب فتوا" کیست ؟ ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم با این همه مستی زتو هُشیار تریم
"آب از دریا می بخشی " کنایه از چیه ؟
" موضع" در این بیت به چه معناست ؟ گفت شه نیکوست خیر و موقعش لیک چون خیری کنی در موضعش
ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسپندان